|
کدخبر: 96709

اختصاصی گسترش نیوز:

با قانون «پنج ساعت» متخصص شو

چقدر طول می‌کشد که در حرفه خود استاد شوید؟ افراد ماهر چه می‌کنند که نتیجه کارشان تا به این حد با نتیجه کار من و شمای معمولی فرق دارد؟ پژوهشگران چند دهه است که دنبال پاسخ این سوالات می‌گردند.

گسترش نیوز : ما انسان‌ها اکنون سریع‌تر، باهوش‌تر، قوی‌تر و هنرمندتر از هر زمان دیگری هستیم. به مشاغل و رشته‌های مختلف نگاه کنید. آنچه قبلاً در موسیقی، ریاضیات، دومیدانی و حوزه‌های دیگر غیرممکن بود حالا ممکن شده است. این پیشرفت و جهش برق‌آسا چگونه به دست آمده است؟ برای یافتن پاسخ این سوال بنیادی با گسترش نیوز همراه باشید. سرمایه‌گذاری ۱۰ هزار ساعته مالکوم گلادول در کتاب خودش که «از ما بهتران: داستان موفقیت » نام دارد از عدد جادوییِ ۱۰۰۰۰ سخن می‌گوید. به اعتقاد او هرکسی برای خبره شدن در کارش باید حداقل ۱۰ هزار ساعت وقت بگذارد. گلادول کسانی مثل بیل گیتس و گروه بیتلز را مثال می‌آورد و می‌گوید که این قبیل افراد برای تقویت مجموعه مهارت‌های خود زمان بسیاری زیادی را اختصاص داده‌اند.

motakhases1.jpeg

نظریه او بر تحقیقات دکتر کی اندرسون اریکسون مبتنی است. این روانشناس پیشگام سال‌ها درباره علم ارتقای عملکرد تحقیق کرده است. البته اریکسون با همه نتیجه‌گیری‌های گلادول موافق نیست. در واقع او بخشی از نتیجه‌گیری‌های گلادول را زیر سوال می‌برد: «بخشی از یافته‌های ما بیش‌ازحد ساده و عامه‌پسند شده است ... افرادی مثل گلادول می‌گویند هر کسی که در یک رشته به اندازه کافی وقت بگذارد خودبه‌خود به یک متخصص تبدیل می‌شود». به اعتقاد اریکسون هر کسی با چند هزار تمرین نمی‌تواند متخصص شود. آنچه نوازنده ماهر ویولن یا قهرمان المپیک را از ما متمایز می‌کند نحوه گذراندن آن ساعت‌هاست. تمرین حساب‌شده تمرین حساب‌شده یعنی تمرین متمرکز، مداوم و هدف محور. در تمرین حساب‌شده، کیفیت مهم‌تر از کمیت است. استعداد مادرزادی نیست معمولا گفته می‌شود که استعداد یک موهبت مادرزادی است و ما یا بااستعداد زاده می‌شویم یا نمی‌شویم. بااین‌حال اریکسون معتقد است که ژنتیک به‌هیچ‌عنوان به آن اندازه‌ای که ما فکر می‌کنیم اهمیت ندارد. موزارت را در نظر بگیرید. بیشتر مردم او را نابغه مادرزاد موسیقی می‌دانند اما اریکسون می‌گوید: «اگر قطعاتی که موزارت در دوره‌های مختلف زندگی‌اش نواخته است را با روش سوزوکی [یکی از رایج‌ترین شیوه‌های آموزش موسیقی به کودکان] مقایسه کنید دیگر آن‌قدرها هم او را نابغه و استثنایی نخواهید دانست. او فقط یک استعداد معمولی بوده است». اریکسون ادعا می‌کند که موزارت از سنین پایین، تمرین سخت را شروع کرده و دلیل موفقیتش هم همین بوده است نه استعداد خدادادی. پس چرا تعداد زیادی از ما نمی‌توانیم به استیو جابزهای بعدی تبدیل شویم؟ خوب باید قبول کرد که کار و تلاش نمی‌تواند همه کار بکند. شواهد نیرومندی وجود دارد که نشان می‌دهد «حافظه کاری» ارثی است و توانایی شناختی که در کودکی شکل می‌گیرد نقش مهمی در موفقیت‌های آینده بازی می‌کند. تمرین منظم کافی نیست تمرین مستمر معمولا ما را به سطوح متوسطی از موفقیت می‌رساند. سرعت پیشرفت در ابتدا زیاد است اما هر چه جلوتر می‌رویم کند و در نهایت متوقف می‌شود. وقتی در ابتدای راه هستید بخش زیادی از توانایی شما شکوفا نشده پس به‌سرعت پیشرفت می‌کنید و به سطح متوسط می‌رسید. این پدیده باعث می‌شود که فعالیت خاصی را سال‌های سال تمرین کنیم (آشپزی، رانندگی، ورزش) اما هیچ تضمینی نیست که حتما در آن زمینه به درجه استادی برسیم. درواقع به‌جای تقویت و افزودن به مهارت خود، فقط آن را حفظ می‌کنید. معمولا اگر مهارتی را به‌قدر کفایت داشته باشیم کارمان راه می‌افتد اما اگر به دنبال پیشرفت واقعی هستیم باید انتظارمان را بالا ببریم و از «منطقه امن» خود خارج شویم. افرادی که دنبال پیشرفت هر چه بیشتر هستند بسته مهارت‌های خود را باز و بسته می‌کنند، بعضی قطعات را کنار می‌گذارند و قطعاتی را ترکیب می‌کنند تا مهارت‌های بهتری بسازند. قانون ۵ ساعت نویسنده کارآفرین، مایکل سیمونز یک توصیه کلی ارائه کرده که با یافته‌های اریکسون منطبق است. سیمونز اسم توصیه خود را قانون ۵ ساعت گذاشته است: یک ساعت از هفته را صرف یادگیری بسیار متمرکز کن. همین طوفان بی‌وقفه تلاش و پشتکار است که بزرگان را از بقیه متمایز می‌کند. بنجامین فرانکلین به برنامه روزانه دشواری که برای خودش در نظر گرفته بود به‌شدت پایبند بود و برای یادگیری متمرکز، مطالعه و تفکر وقت می‌گذاشت. تئودور روزولت چند ساعت از روز را وقف مطالعه عمیق کرده بود. تعهد ایلان ماسک به یادگیری و خودیاری، شهره عام و خاص است. او روزی دو کتاب می‌خواند. به نظر می‌رسد که عمل به قانون ۵ ساعت از عمل به قانون ۱۰ هزار ساعت آسان‌تر باشد. این‌طور نیست؟ به این راحتی‌ها هم نیست. کار نیکو کردن از پر کردن است با استفاده از مهارت‌های کنونی خود می‌توانید نیازهایتان را برطرف کنید اما اگر به این حد، بسنده کنید نمی‌توانید سطح این مهارت‌ها را ارتقا دهید. تمرین مستمر به تنها کافی نیست. تمرین آگاهانه و حساب‌شده، «ساختارمند»، «اندیشمندانه» و «راهبردی» است. تمرین حساب‌شده آسان نیست در واقع وجودتان مثل یک تکه کش می‌شود و همه سعی خود را می‌کنید که بیشتر از آنچه تاکنون در حد توانتان بوده است کش بیایید. باید بتوانید به خود فشار بیاورید و تحت هر شرایطی، انگیزه تغییر را حفظ کنید. فلان تکنیک طراحی ممکن است جواب ندهد و از این بابت خشمگین شوید ولی باید پشت تخته‌رسم بازگردید. تمرین حساب‌شده در ۴ قدم اگر راحت‌طلب باشید نمی‌توانید هیج مهارتی را به تکامل برسانید. در این ۱۲ سالی که کسب و کار خودم را ساخته‌ام به این واقعیت پی برده‌ام که تمرین حساب‌شده قرار نیست سرگرم‌کننده و لذت‌بخش باشد. این کار فقط به کمک انگیزه و شور و شوق خودم ممکن شده است. برای واقعیت بخشیدن به چیزی که در ابتدا فقط یک آرزوی دور از دسترس به نظر می‌رسید لحظه‌ای از پای ننشستم و به‌تنهایی و بدون آنکه از کسی سرمایه بگیرم کسب و کارم را به سایتی با ۴ میلیون کاربر تبدیل کردم. به‌هرحال برای واقعیت بخشیدن به تمرین حساب‌شده باید از ۴ مرحله عبور کنید. ۱. از اهداف کوچک شروع کنید اگر می‌خواهید شور و شوقتان کم نشود روی رسیدن به پاداش‌های کوچک تمرکز کنید. اهداف کلیشه‌ای و بی‌روحی مثل «بهتر شدن» آن‌قدر جذاب و نیرومند نیستند که بتوانند شما را به پیش برانند و این قبیل شعارها نمی‌توانند شما را وادار کنند مرز توانایی‌های خود را به حداکثر برسانید. در جای دیگری نوشته‌ام که اهداف بلندپروازانه، نیروی شما را می‌گیرند و باعث می‌شوند میدان را خالی کنید. راه‌حل؟ دنبال اهداف کوچک اما کاملا مشخص باشید. حالا قدم‌هایی که برای رسیدن به آن اهداف «کوچولو» باید برداشت را مشخص کنید. این به آن معناست که شما باید هدف اصلی و بلندمدت خود را به چند هدف کوچک‌تر و دست‌یافتنی‌تر تبدیل کنید. هدف بلندمدت: تبدیل شدن به دونده حرفه‌ای هدف میان‌مدت: شرکت در ماراتن ۲۰۱۹ اهداف کوچک برای رسیدن به هدف اصلی: هر هفته، زمان دویدن خود را ۵ دقیقه افزایش دهید. حوزه‌های اصلی که باید دستخوش تغییر شوند را مشخص کنید. آنها را بنویسید. از اهدافی که دلگرمی می‌بخشند و شما را امیدوار می‌کنند شروع کنید. ۲. ثابت‌قدم باشید تلاش طولانی و مستمر معمولا ناخوشایند و خسته‌کننده است و نکته همینجاست. تمرین حساب‌شده قرار نیست لذت‌بخش باشد: باید خوشی کوتاه‌مدت را فدای خوشی بلندمدت کنید. این مشکل تقریبا در تمام امور زندگی وجود دارد. به‌عنوان‌مثال خود مرا در نظر بگیرید. مردم از من سوال می‌کنند چطور توانستی بدون هیچ سرمایه‌گذاری‌ای، با شرکتی با ۱۱۰ کارمند دست یابی؟ وقتی این سوال را مطرح می‌کنند انتظار دارند که من درباره قدرت علاقه صحبت کنم یا داستان‌های الهام‌بخش تعریف کنم. واقعیت این است که من هیچ‌وقت عاشق سینه‌چاک این کار نبوده‌ام. من رویاهای خود را دنبال نکردم. ۱۲ سال تمام، هرروز به سرکار خسته‌کننده خود می‌رفتم و رقبا را می‌دیدم که به بازار کار می‌آیند و خارج می‌شوند. به‌هیچ‌عنوان کار لذت‌بخشی نبود؛ به‌ویژه که حوزه کاری من یک عرصه به‌شدت رقابتی است: فرم‌های آنلاین. حتی فرم های گوگل به میدان آمدند و هنوز هم از رقبای سرسخت ما هستند. اما این حس ناخوشایند شما را به پیش می‌راند و باعث پیشرفت شما می‌شود. بنابراین در برابر تک‌تک روزهای خود احساس مسئولیت کنید و همه سختی‌های تمرین سخت و حساب‌شده را به جان بخرید. خیلی زود به این عمل عادت می‌کنید و اینجاست که معجزه اتفاق می‌افتد. ۳. شناسایی و اندازه‌گیری کنید برای موفقیت در هر کاری باید نقاط ضعف و قوت خود را به‌دقت مشخص کنید تا مشکلات و راه‌حل‌ها را شناسایی کنید. هرروز چند استوری منتشر می‌کنید؟ هرروز چند کیلومتر می‌دوید؟ روشمند و برنامه‌ریزی‌شده عمل کنید و هرروز میزان پیشرفت خود را بسنجید. نکته اساسی دیگر این است که بازخورد دیگران را به‌طور مداوم رصد کنید: ببیند هم‌قطاران و متخصصان دیگر در مورد شما چه فکر می‌کنند و علاوه بر این مدام خود را ارزیابی کنید. اگر می‌خواهید بدانید که چقدر پیشرفت داشته‌اید باید با خود صادق باشید. ۴. خود را شارژ کنید تمرین آگاهانه و حساب‌شده، توجه کامل و ۱۰۰۰ درصدی شما را می‌خواهد. برای همین است که فقط مدت کوتاهی می‌توان این‌گونه تمرین کرد. متخصصان روزی یک ساعت یا سه تا ۵ روز در هفته تمرین می‌کنند. وقتی میزان تمرین از دو ساعت بیشتر می‌شود معمولا عملکرد فرد کم می‌شود. پس میزان تمرین خود را کنترل کنید. در حین تمرین ممکن است فکر کنید که هنوز جا دارید اما نباید تسلیم این وسوسه شوید. ساعت را در حالت هشدار قرار دهید و وقتی زمان تمرین تمام شد حتما دست از کار بکشید. چرا؟ چون باید شارژ شوید. تمرین برنامه‌ریزی‌شده و آگاهانه نیروی شما را تحلیل می‌برد؛ اگر می‌خواهید آثار ناخوشایند آن را خنثی کنید خود را شارژ کنید. در این صورت بدون و مغزتان از شما ممنون خواهند شد.

منبع: medium digest

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها