غفلت از تمام ظرفیتهای مس
مجید دیانت - کارشناس مس
صنعت مس در ایران ظرفیتهای قابلتوجه بسیاری دارد. با یک سفر به کرمان و آذربایجان بهعنوان ظرفیتهایی که تاحدی بالفعل شدهاند با جغرافیای وسیع مس بیشتر روبهرو خواهید شد. حوزه مس کشور سرشار از منابع غنی است و میتوان به شاکله کلان آن بهعنوان پایه مهم اقتصادی، صنعتی و تولیدی کشور نگاه کرد. نگارنده معتقد است با یک نگاه حمایتی و مدیریت درست، صنعت مس میتواند ستون محکمی برای گسترش صنایع غیرنفتی کشور باشد. در این سالها متاسفانه نگاههای کوتاهمدت و مدیریت غیراصولی باعث از دست رفتن فرصتهای بزرگی شده است. وقتی از پایان دهه ۴۰ شمسی استخراج و فرآوری مس در ایران شروع شد، مورد مشابهی در سطح منطقه و حتی آسیا وجود نداشت و میشد با برنامهریزی دقیقی، تمام بازارهای آن زمان و آینده را در اختیار گرفت. بعدها پس از جنگ تحمیلی، وقتی صنایع پاییندستی کشور شروع به فعالیت کردند ایران همچنان در سطح منطقه پیشرو بود و تا سالها بدون نگاه بلندمدت، به بازارهای بهطور تقریبی انحصاری و در دسترس افتخار میکرد اما با گذشت زمان سهم فروش کمرنگتر از قبل شد. حالا در شرایطی قرار داریم که ترکیه چندسالی است فعالیت مستمر و رو به افزایش خود را آغاز کرده و خبرهای مهمی از عمان به گوش میرسد. کشوری که بدون معادن غنی مس، قرار است نقش پیمانکاری در فرآوری مس را بازی کند و بسیار محتمل است از شرکت ملی مس ایران هم در آینده سفارش بگیرد. سفارشهایی که میشد در کشور بماند و از اشتغالزایی تا افزایش ارزشافزوده صادراتی را بهبود بخشد. با این همه بهنظر میرسد هنوز با پشتگرمی به منابع غنی خدادادی مس کشور و با یک نگاه حمایتی هوشمندانه ازسوی دولت و مدیریت درست بخش خصوصی، فرصتهای قابلتوجه اما محدودی دستیافتنی هستند. برای افزایش و استمرار تولید با کیفیت، بازپسگیری سهم بازار قبلی در منطقه و توسعه مستمر آن توجه به این نکات خالی از فایده نیست؛ ۱. اختصاص دادن منابع و معادن شناسایی و کارشناسی شده بلا استفاده در کشور به بخش خصوصی: درحالحاضر در سطح کشور بهویژه در استانهای کرمان، خراسانجنوبی، سیستان و بلوچستان و آذربایجان، معادن شناسایی شده متعددی وجود دارد که با غنای کیفی قابل قبول، استخراج و فرآوری در آنها امکانپذیر است؛ بنابراین با توجه به محدودیتهای دولت در اختصاص بودجههای عمرانی در چند سال گذشته، فعالیت آنها در هالهای از ابهام قرار دارد. با واگذاری هوشمندانه این منابع به بخش خصوصی و حمایت اعتباری - بانکی از آنها، بخش عمدهای از این ظرفیت بالقوه میتواند به فعلیت برسد. ۲. اصلاح ساختارهای بازاریابی همسو با ابزارهای جدید تبلیغی و فضای مجازی؛ در بخش بازاریابی و تبلیغات در تمامی سطوح صنعت مس با مشکلات عدیدهای روبهرو هستیم. استفاده از روشهای قدیمی بازاریابی بدون توجه به بسترهای گسترده فضای مجازی باعث توقف و عقبگرد بیشتر در این صنعت شده است. با رصد کردن سایت تمامی شرکتها و سازمانهای مرتبط به مس در کشور و مقایسه آنها با نمونههای خارجی به روشنی میتوان به عمق غفلت از چنین فضاهای موثر و مهمی پی برد. این درحالی است که شرکت در نمایشگاههای خارجی نیز با توجه به شرایط تحریم سالهای گذشته، در نازلترین سطح خود قرار دارد و چه بسا تمایل چندانی در این باره دیده نمیشود. ۳. خارج شدن از فضای خامفروشی و حرکت در جهت افزایش ارزشافزوده صادرات غیرنفتی؛ خامفروشی معضل اساسی و مهمی است و ارزشافزوده چندانی هم متوجه کشور نمیکند، درصورتیکه میتوان همین مواد خام اولیه مانند کنسانتره و کاتد را فرآوری و با ارزشافزوده بیشتری صادر کرد.۴. امکانسنجی پیمانکاری؛ کشورهای بسیاری با تاسیس کارخانههای فرآوری مواد اولیه مسی استخراج شده، در قبال دریافت هزینه پیمانکاری- ضریب TC- کنسانتره و کاتد تولید میکنند، ضمن آنکه کشورهایی نیز کاتد مسی تحویل گرفته و با تولید محصولات نیمهخام از جمله ورق و کویل، دوباره اقدام به صادرات میکنند. از اینرو امکانسنجی آن بهطور متمرکز میتواند منجر به سودآوری بیشتری شود.
ارسال نظر