سه درس بازی تاج‌وتخت برای کارآفرینان

این اثر حماسی- تخیلی نه‌فقط از قدرت و سیاست، وفاداری و خیانت و انتقام که از اقتصاد و مناسبات اقتصادی هم سخن می‌گوید.

گسترش نیوز : از نمایش آخرین قسمت فصل هشتم سریال پربیننده بازی تاج‌وتخت حدود یک سال می‌گذرد. طرفداران دوآتشه این سریال رکوردشکن با قهرمانان محبوب خود خداحافظی کرده‌اند. این اثر حماسی-تخیلی نه‌فقط از قدرت و سیاست و وفاداری و خیانت و جنگ و انتقام که از اقتصاد و مناسبات اقتصادی هم سخن می‌گفت. درس‌های بازی تاج‌وتخت برای کارآفرینان و فعالان اقتصادی چیست؟ برای یافتن پاسخ سوال خود با گسترش نیوز همراه باشید.

از نقطه‌ضعف خود نقطه قوت بساز طرفداران بازی تاج‌وتخت یکی از گفتگوهای زیبای این اثر را برای همیشه به خاطر خواهند سپرد. تیریون در ابتدا کوتوله ای ضعیف و ناتوان به نظر می‌رسد که نه خود به دنیا اهمیت می‌دهد و نه دنیا او را جدی می‌گیرد اما مکالمه او با جان اسنو نادرستی این تصور را آشکار می‌کند. تیریون به جان اسنو می‌گوید: «هیچ‌وقت فراموش نکن که هستی، دیگران هم این را فراموش نمی‌کنند. چیزی که هستی را مثل زره به تن کن که هیچ‌کس نتواند از چیزی که هستی علیه خودت استفاده کند». در زندگی و دنیای کسب‌وکار چیزهایی زیادی وجود دارند که نمی‌توانید آنها را تغییر دهید. نه تیریون می‌تواند کوتوله بودن خود را تغییر دهد و نه جان اسنو حرام‌زاده بودنش را. تیریون به ما می‌گوید که از ضعف‌های خود فرار نکنیم بلکه آن را به نقطه قوت تبدیل کنیم. در دنیای کسب‌وکار و کارآفرینی بی‌اطلاعی یا انکار ضعف‌های یک محصول یا خدمت فاجعه‌بار خواهد بود اما اگر ضعف‌های کار را بپذیریم می‌توانیم تهدیدهای بالقوه را به فرصت‌هایی ناب تبدیل کنیم. برندهای موفق و برتر بازار در سایه اصلاح ضعف‌ها به موفقیت رسیده‌اند. ابتکار، خلاقیت و از بین بردن رویه‌های معمول قهرمان دیگر این سریال، دنریس تارگرین در قسمت هشتم از فصل پنجم به تیریون لنستر می‌گوید: «من نمی‌خواهم چرخ را از کار بیندازم. می‌خواهم نابودش کنم». اگر وضعیت کنونی شرکت و کسب‌وکار را به اهدافش نمی‌رساند باید تغییرش داد و اگر تغییر هم دردی را دوا نکرد باید بازی جدیدی را شروع کرد. عصاره و چکیده کارآفرینی و کسب‌وکار، خلق یک دنیای کاملاً جدید است. کارآفرین موفق کسی است که به وقتش از خلاقیت و ابتکار نمی‌ترسد و همواره به دنبال ارزش‌افزوده بیشتر است. حتی بهترین فرایندها و رویه‌های کاری، جای بهبود بیشتر را دارند. از به چالش کشیدن وضعیت کنونی نباید هراس داشت. شرکت گراب در سایه عمل به همین توصیه است که اخیراً در رده دوم خلاق‌ترین شرکت‌های جهان قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۲ که کارش را شروع کرد صرفاً یک نرم‌افزار تاکسی‌تلفنی بود اما حالا در زمینه اپ های توزیع غذا و خدمات پستی هم کار می‌کند. صادق باش شخصیت اول فیلم، جان اسنو خود را برای نبرد بزرگ آماده می‌کند اما برای پیروزی بر ارتش مردگان ناچار است با دشمن خود یعنی سرسی لنستر متحد شود. مذاکرات اتحاد به‌خوبی پیش نمی‌رود. در این هنگام تیریون از جان اسنو می‌خواهد که مصلحت به خرج دهد و به‌دروغ هم که شده به سرسی بگوید که با خواسته‌های او موافق است. پاسخ جان اسنو به یکی از زیباترین و ماندگارترین دیالوگ‌های این اثر تبدیل شد: «سوگندی ادا نخواهم کرد که از عهده عمل به آن برنیایم. وقتی همه، قول‌های دروغین بدهند کلمات معنای خود را از دست می‌دهند. در آن صورت دیگر جوابی وجود نخواهد داشت و تنها موضوعی که می‌ماند گفتن دروغ‌های بهتر است». شرافت و اعتبار کارآفرین و فعال اقتصادی به سخنان و قول‌های او بستگی دارد. حیات همه کسب‌وکارهای تجاری به اعتباری که برای خود اندوخته است گره می‌خورد. هر وقت قولی را زیر پا می‌گذارید مهم‌ترین سرمایه تجاری خود یعنی اعتبارتان را از دست می‌دهید. بسیاری از شرکت‌ها اعتباری که سال‌ها کسب کرده‌اند را یک‌شبه از دست می‌دهند. از دادن قول‌های نشدنی به زیردستان و شرکت‌های همکار خودداری کنید. آدم‌ها و اعتمادی که به‌واسطه پیمان‌شکنی از دست می‌رود را بر سودآوری و تراز تجاری مقدم بدانید. همه بزرگان بازار با صداقت و راستگویی توانسته‌اند وفاداری دیگران را جلب کنند. خودت تحقیق کن پیتر بلیش که نام مستعارش در سریال «انگشت کوچیکه» است شخصیتی مرموز و غیرقابل‌اعتماد است که در خفا علیه دیگران توطئه می‌کند. بلیش از هوش سرشار خود برای رسیدن به اهداف بد استفاده می‌کند اما خصلتی دارد که از آن می‌توان آموخت. او در قسمت هفتم قسمت اول می‌گوید: «معمولاً همان چیزهایی که نمی‌دانیم هستند که ما را به کشتن می‌دهند». این گفته در دنیای تجارت و کسب‌وکار حقیقت محض است. نشناختن رقبا و مشتریان به مرگ کسب‌وکار منجر می‌شود. بسیاری از صاحبان کسب‌وکارها به تحقیقات بیشتر و مستمر نیازی نمی‌بینند یا به‌طور کامل به تحقیقات دیگران اعتماد می‌کنند. مدیر و مالک موفق باید آمادگی دست شستن از پیش‌فرض‌های خود را داشته باشد. تحقیقات بازار کاری نیست که در ابتدای شکل‌گیری شرکت انجام شود و دیگر به آن نیاز نباشد. باید از هویت مشتریان و تغییر گرایش‌ها و سلایق آنها آگاه بود و ابتکارات و تحرکات رقبا را زیر نظر داشت. به کمک این اطلاعات است که می‌توان در بازار خوش درخشید.

منبع: mediumdigest