آمریکا تنها دوست اروپایی ایران را نقره داغ کرد
فروش بیتکوین در مقیاسهای بزرگ میتواند آثار متعددی بر اقتصاد کلان کشورها برجای بگذارد. از یک سو، ورود ارز حاصل از فروش بیتکوین به چرخه مالی میتواند به افزایش نقدینگی و تقویت ذخایر ارزی کمک کند، و از سوی دیگر، نوسانات شدید بازار رمزارزها ممکن است ثبات مالی کشورها را تحت فشار قرار دهد. این دوگانگی، دولتها را وادار میکند تا همزمان به منافع و تهدیدهای مرتبط با این دارایی توجه ویژه داشته باشند.

زمانی که دولتها یا شرکتهای بزرگ اقدام به فروش بیتکوین میکنند، جریان سرمایه به سمت بازارهای مالی سنتی تغییر مییابد. این تغییر میتواند بر نرخ ارز، میزان تورم و حتی حجم سرمایهگذاری در بخشهای مولد اثرگذار باشد. ورود یا خروج ناگهانی سرمایه ناشی از رمزارزها، گاهی ساختار پولی کشورها را با شوکهای کوتاهمدت مواجه میکند که مدیریت آن برای سیاستگذاران دشوار است.
یکی دیگر از تاثیرات فروش گسترده بیتکوین، فشار بر بازار سرمایه داخلی کشورها است. در شرایطی که سرمایهگذاران داخلی ترجیح میدهند به جای سهام یا اوراق، سرمایه خود را در بازار رمزارزها نگه دارند، فروش گسترده بیتکوین میتواند منجر به انتقال سرمایه به بازارهای رسمی شود. این جابهجایی منابع مالی، در کوتاهمدت به رونق بازارهای سنتی کمک میکند، اما در بلندمدت احتمال ایجاد بیثباتی و وابستگی بیش از حد به نوسانات رمزارزی را افزایش میدهد.
تاثیرات تورمی نیز قابل چشمپوشی نیست. در کشورهایی که بخش مهمی از دارایی شهروندان یا شرکتها در قالب بیتکوین نگهداری میشود، فروش ناگهانی آن میتواند موجی از نقدینگی وارد اقتصاد کند. این نقدینگی اگر بدون برنامه جذب و هدایت نشود، ممکن است به افزایش قیمت کالاها و خدمات بینجامد و فشار مضاعفی بر اقشار آسیبپذیر وارد کند.
تاثیرات فروش بیتکوین بر اقتصاد کلان کشورها
از سوی دیگر، فروش بیتکوین میتواند ابزار مهمی برای دولتها در مقابله با تحریمها یا محدودیتهای مالی بینالمللی باشد. کشورهایی که دسترسی محدودی به ذخایر ارزی دارند، میتوانند از بیتکوین بهعنوان یک منبع نقدشونده استفاده کنند و از طریق فروش آن، بخشی از نیازهای ارزی خود را تامین نمایند. این موضوع اهمیت رمزارزها را در اقتصادهای تحت فشار بیشتر آشکار میکند.
نکته مهم دیگر، اثر روانی فروش بیتکوین بر جامعه و سرمایهگذاران است. هرگونه حرکت گسترده در این بازار بهسرعت اعتماد عمومی را تحت تأثیر قرار میدهد. زمانی که سرمایهگذاران احساس کنند دولت یا شرکتهای بزرگ به سمت نقد کردن داراییهای رمزارزی حرکت کردهاند، رفتارهای هیجانی و خروج سریع سرمایه میتواند تشدید شود و بر اقتصاد کلان نیز اثر بگذارد.
در نهایت، میتوان گفت فروش بیتکوین نهتنها پدیدهای محدود به بازار رمزارزها نیست، بلکه ابعادی کلان دارد که به سیاست پولی، مدیریت ارزی، ثبات مالی و حتی روابط بینالمللی کشورها گره خورده است. موفقیت در مدیریت این تاثیرات نیازمند تدوین قوانین شفاف، ابزارهای نظارتی کارآمد و هماهنگی میان سیاستگذاران اقتصادی و مالی است تا منافع ناشی از رمزارزها حفظ و تهدیدهای آن کنترل شود.
آمریکا قدرتش را به رخ آلمانیها میکشد
قدرت دولتها در بازار رمزارزها به شدت تحت تأثیر ساختار اقتصادی و ابزارهای قانونی آنهاست. در این میان، ایالات متحده و آلمان دو نمونه شاخص هستند که رویکردهای متفاوتی را در مدیریت این بازار به نمایش گذاشتهاند. آمریکا به دلیل در اختیار داشتن بزرگترین اقتصاد جهان و تسلط بر نظام مالی بینالمللی، نفوذی فراتر از مرزهای خود در بازار رمزارزها دارد. در مقابل، آلمان بهعنوان قدرت اول اقتصادی اروپا، بیشتر بر چارچوبهای نظارتی درون اتحادیه اروپا و ساماندهی فعالیتهای داخلی تکیه میکند.
ایالات متحده با استفاده از نهادهایی مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) و وزارت خزانهداری، ابزارهای گستردهای برای کنترل بازار در اختیار دارد. این کشور از طریق اعمال فشار بر صرافیهای بزرگ، رهگیری تراکنشها و تعریف استانداردهای سختگیرانه ضدپولشویی توانسته بخش قابل توجهی از جریان رمزارزها را تحت نظارت خود قرار دهد. همچنین دلار آمریکا همچنان بهعنوان ارز مرجع در مبادلات رمزارزی عمل میکند و این موضوع نفوذ واشنگتن را دوچندان میسازد.
در سوی دیگر، آلمان به همراه اتحادیه اروپا بر بستر قوانین جامعتری مانند مقررات «MiCA» حرکت میکند. این مقررات با هدف ایجاد شفافیت، حفاظت از سرمایهگذاران و یکپارچهسازی بازار رمزارزها در سراسر اروپا طراحی شده است. آلمان با ایفای نقش پیشرو در تدوین و اجرای این سیاستها، تلاش دارد به مرکزی امن و قانونمند برای فعالیت شرکتهای رمزارزی تبدیل شود. هرچند قدرت سخت اقتصادی و مالی آمریکا را ندارد، اما از طریق سازوکارهای اتحادیه اروپا، توانسته وزنی قابل توجه در شکلدهی آینده این بازار به دست آورد.
در مجموع، تفاوت اصلی در قدرت آمریکا و آلمان در بازار رمزارزها در نوع ابزارهای اثرگذاری است. آمریکا بیشتر از قدرت اقتصادی و مالی جهانی خود برای اعمال نفوذ استفاده میکند، در حالی که آلمان بر چارچوبهای قانونی و نظم نهادی اتحادیه اروپا تکیه دارد. به همین دلیل، میتوان گفت آمریکا بیشتر نقش بازدارنده و کنترلکننده ایفا میکند، در حالی که آلمان به دنبال ایجاد بسترهای پایدار و قابل اعتماد برای رشد و نوآوری در بازار رمزارزهاست.
دولت آلمان باز هم دست به فروش میزند؟
شرکت تحلیلی آرخام اینتلیجنس گزارش داده که حدود ۴۵ هزار بیتکوین مرتبط با پرونده وبسایت دانلود غیرقانونی فیلم Movie۲k همچنان دستنخورده باقی مانده و در بیش از ۱۰۰ کیف پول مختلف توزیع شده است. ارزش این بیتکوینها تقریباً ۵ میلیارد دلار برآورد میشود و از سال ۲۰۱۹ فعالیتی نداشتهاند.
قبلاً دولت آلمان حدود ۴۹،۸۵۸ بیتکوین همان پرونده را توقیف و در سال ۲۰۲۴ به فروش رساند و حدود ۲.۸۹ میلیارد دلار درآمد کسب کرد. کشف این ذخیره جدید، بحثها درباره مدیریت بیتکوینهای توقیفی توسط دولتها را دوباره مطرح کرده است.
برخی کارشناسان معتقدند فروش سریع بیتکوینهای توقیفی ممکن است باعث از دست رفتن فرصتهای سود بلندمدت شود و دولتها میتوانند آنها را به عنوان بخشی از ذخایر دولتی نگه دارند.
با این حال، رئیس بانک مرکزی آلمان بیتکوین را برای ذخایر دولتی نامناسب میداند و به دلیل نوسان شدید، نقدینگی پایین و ریسک حبابی، از آن انتقاد کرده است.
اگر دولت آلمان تصمیم به فروش سریع این بیتکوینها بگیرد، فشار فروش بزرگی ایجاد خواهد شد که ممکن است قیمت بیت کوین را در کوتاهمدت کاهش دهد.
در مقابل، اگر دولت این بیتکوینها را نگه دارد یا استراتژی طولانیمدتی اتخاذ کند، اثر فوری آن روی قیمت محدود بوده و فقط بحث ذخایر دولتی تقویت میشود.
ارسال نظر