پیشکش شیرین ۲ قدرت جهانی به ایران
ورود نخستین قطار باری چین به ایران از مسیر شرقی «جاده ابریشم نوین» و در کنار آن، ابراز تمایل ترکیه برای همکاری با ایران در چارچوب «کریدور راه توسعه»، نشانهای روشن از شکلگیری نوعی همافزایی راهبردی میان دو کریدور مهم اقتصادی در اوراسیاست؛ کریدورهایی که با هدف ایجاد مسیرهای بدیل و مستقل از نفوذ غربی–عربی تعریف شدهاند و اکنون میتوانند بازی ژئوپلیتیکی منطقه را وارد مرحلهای تازه کنند.

«جاده ابریشم نوین» که از ابتکارات کلان چین برای اتصال آسیای شرقی به اروپا و آفریقاست، با ورود رسمی به خاک ایران، جایگاه ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی را بار دیگر در نقش یک حلقه حیاتی در زنجیره تجارت بینالمللی تثبیت میکند. این مسیر نهتنها ایران را به چین و آسیای میانه متصل میسازد، بلکه زمینه انتقال کالا از طریق خاک ایران به بازارهای غرب آسیا و اروپا را نیز فراهم میآورد. چنین اتفاقی بهطور طبیعی، زیرساخت ریلی و حملونقل ایران را بهعنوان یک گلوگاه حیاتی مطرح میکند.
در سوی دیگر، «کریدور راه توسعه» یا همان مسیر مشترک ایران، عراق، سوریه و مدیترانه با مشارکت بالقوه ترکیه، بهمثابه یک خط ارتباطی غربی–جنوبی، در حال تثبیت جایگاه خود در معادلات منطقهای است. اگرچه در مراحل ابتدایی اجرایی قرار دارد، اما با پیوند خوردن به کریدور شرقی، میتواند به ستون فقرات تجاری محور شرق–غرب نیز تبدیل شود. تمایل ترکیه برای مشارکت با ایران در این پروژه، از درک مشترک دو کشور نسبت به اهمیت راهبردی این مسیر حکایت دارد و نشان میدهد که رقابت سنتی جای خود را به منافع اقتصادی مشترک داده است.
نکته کلیدی آنجاست که این دو کریدور در تقابل با طرحهایی چون «کریدور عرب–مد» یا همان مسیر پیشنهادی عربستان، امارات، هند و رژیم صهیونیستی برای اتصال هند به مدیترانه، تعریف شدهاند. کریدوری که بهوضوح تلاش دارد ایران و متحدانش را از زنجیره تجارت جهانی حذف یا به حاشیه براند. در چنین شرایطی، پیوند «جاده ابریشم نوین» با «راه توسعه»، میتواند توازن منطقهای را تغییر دهد و نوعی ضدوزن اقتصادی و سیاسی در برابر محور عربی–عبری–هندی ایجاد کند.
از منظر اقتصادی، همگرایی دو کریدور یادشده، علاوه بر افزایش درآمدهای ترانزیتی ایران، باعث شکوفایی صنایع حملونقل، توسعه زیرساختهای ریلی و بنادر، و تقویت موقعیت ایران در زنجیره تأمین جهانی خواهد شد. این موضوع برای کشوری که سالها با تحریم و فشارهای خارجی روبهرو بوده، فرصتی راهبردی برای احیای ظرفیتهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود محسوب میشود. افزون بر آن، نقشآفرینی ترکیه نیز میتواند ضریب امنیت این پروژهها را در برابر تهدیدهای منطقهای افزایش دهد.
در نهایت، آنچه امروز در قالب حرکت نخستین قطار چینی و رایزنیهای فشرده میان ایران و ترکیه رخ میدهد، تنها بخشی از یک تحول بزرگتر در نظم جدید اقتصادی منطقه است. تحولی که اگر با مدیریت هوشمندانه همراه باشد، میتواند ایران را از یک مسیر صرفاً عبوری، به یک شریک استراتژیک در تجارت اوراسیایی بدل کند. آینده این پروژهها، وابسته به استمرار همکاریهای منطقهای، تقویت زیرساختهای داخلی و کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی خواهد بود.
تحولات گستردهای در حوزه ترانزیت منطقهای در حال شکلگیری است که بهطور مستقیم بر موقعیت ژئوپلیتیک و اقتصادی ایران تاثیر میگذارد. سه پروژه عمده ترانزیتی در منطقه ازجمله «راه توسعه» عراق–ترکیه، «جاده ابریشم نوین» و «کریدور عرب-مد» با محوریت کشورهای حوزه خلیج فارس، هند، اسرائیل و اتحادیه اروپا مطرح هستند. ایران بهعنوان کشوری با موقعیت راهبردی، در مرکز این رقابتها قرار دارد.
در هفتههای گذشته، نخستین محموله ریلی پنل خورشیدی از چین، بهعنوان بخشی از مسیر جدید جاده ابریشم نوین، وارد ایران شد. این اتفاق در کنار اظهارات اخیر مقامات ترکیه در زمینه همکاری با ایران جالب توجه است.
آنطور که سزای اوچارماک، معاون وزیر تجارت و مسئول امور گمرک ترکیه، در حاشیه دهمین نشست سران گمرکات کشورهای عضو اکو به اکوایران گفت: اجرای پروژه موسوم به «راه توسعه» که در ترکیه نیز با همین عنوان شناخته میشود، هیچ تاثیر منفی بر روابط اقتصادی میان ایران و ترکیه ندارد.
به گفته او، این پروژه بخشی از برنامههای توسعهای ترکیه در حوزه ترانزیت و تجارت منطقهای است، اما در کنار آن، طرحهای دیگری نیز در حال اجراست؛ ازجمله پروژه مشترکی با ایران که شرق را به غرب متصل میکند و پیشبینی میشود حدود چهار درصد از تجارت منطقهای از مسیر این کریدور انجام شود.
کریدورهای در حال رقابت منافع چه کشورهایی را نمایندگی میکنند؟
پروژه راه توسعه، یک طرح زیرساختی عظیم است که با هدف اتصال بندر فاو در جنوب عراق به مرز ترکیه و از آنجا به اروپا طراحی شده است. این طرح شامل احداث خطوط راهآهن، بزرگراههای چندمسیره و مناطق اقتصادی و صنعتی در طول مسیر است. هدف آن تبدیل عراق به یک کریدور ترانزیتی راهبردی و جایگزینی برای مسیرهای سنتی منطقه است. ترکیه نیز نقش حیاتی در اتصال آن به بازارهای اروپایی دارد.
از سوی دیگر، «جاده ابریشم نوین» یا ابتکار «کمربند و جاده» یک طرح فراگیر جهانی است که توسط چین پیشنهاد شده و هدف آن ایجاد یک شبکه حملونقل چند وجهی برای اتصال شرق آسیا به اروپا و آفریقا از طریق راههای زمینی، دریایی و ریلی است. ایران بهدلیل موقعیت مرکزی، یکی از مسیرهای کلیدی این طرح محسوب میشود. مسیر چین–ایران–ترکیه–اروپا بهویژه در حوزه ریلی از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند به کاهش هزینهها و زمان حملونقل کمک کند.
کریدور «هند–خاورمیانه–اروپا» یا همان «عرب-مد» پروژهای است که با مشارکت هند، امارات، عربستان، اسرائیل و اتحادیه اروپا دنبال میشود و هدف آن ایجاد مسیری جایگزین برای انتقال کالا از آسیا به اروپا بدون عبور از ایران و حتی ترکیه است. این مسیر از طریق بندرهای هند به امارات و عربستان متصل و سپس از راه زمینی به بندر حیفا و از آنجا به اروپا منتقل میشود. اجرای این پروژه تهدید مستقیمی برای جایگاه ترانزیتی ایران است.
در حالی که کریدور عرب-مد منافع ایران از ترانزیت منطقه را تهدید میکند، دو پروژه دیگر یعنی راه توسعه و جاده ابریشم نوین، ظرفیت همافزایی دارند و میتوانند با اتصال به یکدیگر، ایران را در موقعیت برتری قرار دهند.
پیشنهاد اتصال راه توسعه به جاده ابریشم نوین عملیاتی است؟
پیشنهاد ترکیه مبنی بر پیوند پروژه راه توسعه عراق به مسیرهای ترانزیتی ایران و اتصال آن به جاده ابریشم نوین، میتواند توازنی در برابر پروژه عرب-مد ایجاد کند. چنین پیوندی موجب میشود ایران نهتنها در زنجیره تامین منطقهای باقی بماند، بلکه بهعنوان یکی از محورهای اصلی ترانزیت آسیا–اروپا تثبیت شود.
نشانههای آغاز تحرکات جدید در ایران در هفتههای گذشته، ورود نخستین محموله ریلی پنل خورشیدی از چین به ایران با مشارکت شرکت مپنا، بهعنوان بخشی از مسیر جدید جاده ابریشم نوین، حاکی از آغاز عملیاتیسازی این مسیر در خاک ایران است. این اتفاق نشان میدهد که ظرفیت بالفعل برای بهرهگیری از فرصتهای ترانزیتی منطقه و کریدور جاده ابریشم نوین وجود دارد.
اتصال ریلی میان ایران و چین به معنای تسهیل در تبادل کالا و افزایش نقشآفرینی ایران در زنجیره تامین جهانی است. زمان انتقال کالا از مسیر ریلی بین ایران و چین، بهطور تقریبی نصف زمان حمل دریایی است.
علاوه بر این، اتصال ریلی مذکور، یک مسیر جایگزین برای تنگه استراتژیک مالاکا به شمار میرود. در سال ۲۰۲۳ تنگه مالاکا با عبور روزانه ۲۳.۷ میلیون بشکه نفت خام، بیشترین حجم ترانزیت نفت دنیا را به خود اختصاص داد. در حال حاضر بیش از ۹۵ درصد از صادرات نفت ایران از مسیر تنگه مالاکا عبور میکند و به مقصد چین صادر میشود.
در چنین شرایطی، ایران با وجود ملاحظاتی مانند زمان و تعداد بشکههای ارسالی، میتواند نقش موثری در انتقال بدونواسطه نفت خام و کالاهای صنعتی ایفا کند. این مزیت امکان صادرات و واردات مستقیم بین ایران و چین را بدون وابستگی به تنگههای پرخطر و حملات متعدد در تنگههای مذکور فراهم میآورد.
در واقع، آنچه در حال شکلگیری است، میتواند مقدمهای برای تشکیل کریدوری زمینی بین شرق و غرب باشد که بهنوعی همان جاده ابریشم نوین تلقی میشود.
تقابل رفتار ترکیه در کریدور زنگزور و راه توسعه
در صورت بهرهبرداری کامل از مسیر جاده ابریشم نوین، سالانه میلیاردها دلار عایدی ترانزیتی نصیب ایران میشود. با وقوع این امر، تلاش ترکیه و جمهوری آذربایجان برای فعالسازی کریدور «زنگزور» با هدف حذف ایران از مسیر ترانزیتی منطقه با مشکلات جدی مواجه میشود.
با توجه به تلاش ترکیه برای فعالسازی کریدور زنگزور که به جای مسیر ایران، از مسیر ارمنستان و نخجوان میگذرد، نگرانیهایی بابت پایبندی ترکیه به تعهدات خود وجود دارد. ترکیه اعلام کرده است که جاده توسعه قابلیت اتصال به جاده ابریشم نوین را دارد و از این رو میتوان ایران را در این مسیر با خود همراه کرد.
این اتفاق تنها در صورتی حاصل میشود که ترکیه در ناحیه شمالی کشور، قصد دور زدن ایران از طریق کریدور زنگزور را نداشته باشد. در غیر این صورت با دور زدن ایران از طریق تنگه زنگزور، نمیتوان به وعده همکاری ترکیه با ایران در پروژه راه توسعه امیدوار بود.
در نهایت، با تثبیت مسیر ریلی چین–ایران، پرونده پروژههایی مانند «کریدور هند–خاورمیانه–اروپا» که ایران را به حاشیه میرانند، بسته میشود. رقابت دو کریدور عرب-مد و جاده ابریشم نوین، توانایی دربرگیری کریدورهای موازی را دارد. اتصال پروژه راه توسعه به جاده ابریشم نوین، توان ترانزیتی ایران را تقویت میکند و کریدور عرب-مد به عنوان کریدور رقیب را از مزیت اقتصادی خارج میکند.
ایران اکنون در موقعیتی حساس قرار دارد؛ انتخاب راهبرد صحیح در این مقطع، تعیینکننده جایگاه ژئوپلیتیک کشور در نظم جدید منطقه است.
ارسال نظر