|
کدخبر: 306482

چین، آمریکا را به دامن ایران انداخت؟/ درآمد ۱۰‌میلیارد دلاری در انتظار معادن

اصرار دولت‌ها بر امنیتی‌کردن مواد و فلزات معدنی، احتمال کمبود عرضه این محصولات را در انتهای دهه ‌شدت داده‌ است. جنگ تجاری چین و آمریکا که می‌رفت تا با روی کار آمدن بایدن کمرنگ شود، در نتیجه اصرار دولت آمریکا بر حمایت از صنایع داخلی خود موجبات کاهش همکاری‌های بین‌المللی برای توسعه بخش معدن شده‌است.

اقتصاد چین، آمریکا را به دامن ایران انداخت؟/ درآمد ۱۰‌میلیارد دلاری در انتظار معادن

اصرار دولت‌ها بر امنیتی‌کردن مواد و فلزات معدنی، احتمال کمبود عرضه این محصولات را در انتهای دهه ‌شدت داده‌ است. جنگ تجاری چین و آمریکا که می‌رفت تا با روی کار آمدن بایدن کمرنگ شود، در نتیجه اصرار دولت آمریکا بر حمایت از صنایع داخلی خود موجبات کاهش همکاری‌های بین‌المللی برای توسعه بخش معدن شده‌است.

اقداماتی از قبیل امنیتی‌کردن فلزات و خاک‌‌‌‌های کمیاب مورد‌استفاده در تراشه‌‌‌‌ها و باتری‌‌‌‌ها روی سرمایه‌گذاری و حجم تولید آتی این مواد اثر سوئی گذاشته است. گزارش مرکز مطالعات مجمع کارآفرینان ایران نشان می‌دهد چهار صنعت لوازم‌خانگی، ماشین‌آلات، زیرساخت و نیروگاه در آینده با کمبود عرضه فلز مس و افزایش شدید قیمت این فلز روبه‌رو خواهند شد. دلیل این موضوع سختی توسعه معادن مس و سرمایه‌گذاری اندک در معادن جدید است. این گزارش نشان می‌دهد در افق ۲۰۳۰ دست‌کم ۱۲و حداکثر ۱۹میلیون‌ تن به حجم تقاضای مصرفی مس اضافه خواهد شد؛ حال آنکه در بهترین حالت تولید جهانی مس به ۳۰‌میلیون ‌تن خواهد رسید. موضوعی که به‌معنای شکاف ۳ تا ۱۰‌میلیون تنی تقاضا و عرضه مس در جهان در انتهای دهه‌خواهد بود.

استفاده چشمگیر از فلز مس باعث شده‌است تا این فلز به حیطه مقولات امنیتی ابرقدرت‌‌‌‌ها وارد شود. چشم‌‌‌‌انداز تقاضای جهانی فلز مس نشان می‌دهد مصرف این محصول معدنی تا سال‌۲۰۳۰ دست‌‌‌‌کم به ۴۰‌میلیون‌تن در سال‌خواهد رسید. مصرفی که به هیچ‌وجه با سرمایه‌گذاری‌های صورت‌گرفته برای افزایش تولید و سطح عرضه در این بخش همخوانی ندارد. از آنجا که بخش قابل‌توجهی از این ماده‌معدنی در چین تولید و مصرف می‌شود، ادامه این رویه زمینه‌‌‌‌ساز برتری چین در صنایعی است که آمریکا و شرکای غربی از جمله اتحادیه اروپا، کانادا، ژاپن و هند روی آنها متمرکز هستند. ترس آمریکا و شرکا بیش از قیمت بالا از انحصاری است که چین بر بازار این فلز گسترده کرده و فضا را برای تبدیل مس به یک اهرم سیاسی-امنیتی فراهم کرده‌است. از آنجا که کشورهای بلوک‌غرب به رهبری آمریکا تلاش می‌کنند تا زودتر از موعد به اهداف ۲۰۳۰، ۲۰۴۰ و ۲۰۵۰ در زمینه کربن‌‌‌‌زدایی و انرژی پاک برسند، نیاز به مس در قلب اهداف کلان و بلندمدت آب‌و‌هوایی آنها قرار دارد.

مس به دلیل استفاده گسترده در تراشه‌‌‌‌های هوشمند، باتری‌‌‌‌های بردبلند، زیرساخت‌های انرژی و ادوات انتقال انرژی پاک مهم‌ترین ماده‌موردنیاز جهان برای مهار گرم‌شدن زمین و کاهش انتشار آلاینده‌‌‌‌هاست. تصمیم اخیر اتحادیه اروپا و سپس ایالات‌متحده آمریکا در قرار‌دادن نام مس به‌عنوان یکی از فلزات حساس، حیاتی و کمیاب نشانه تغییر رویکرد این بازیگران در بازار مس است. رویکردی که بر عرضه و تقاضای این فلز و سرمایه‌گذاری روی اکتشاف، استخراخ و تولید این ماده‌راهبردی اثر مستقیم خواهد داشت. در عین‌حال این رویکرد تاثیر بارزی بر جهت‌گیری صنایعی نظیر خودروسازی، لوازم‌خانگی، نیمه‌هادی، صنایع و خدمات نیروگاهی، صنایع هوافضا و ماهواره و نیز دامنه گسترده‌ای از دیگر رشته فعالیت‌های صنعتی خواهد گذاشت. گزارش حاضر سعی دارد ضمن بازتاب‌دادن اهمیت فلز مس در تولید صنعتی جهان، چشم‌‌‌‌اندازی از این محصول را ارائه کرده و اهمیت ایران در تحولات بین‌المللی را بررسی کند.

سیاستگذاری برای تقویت جایگاه ایران

ایران به‌عنوان کشوری که ذخایر عظیمی از فلز مس را در دل خود پنهان کرده، یکی از کشورهای جذاب برای سرمایه‌گذاری در عصر گذار به انرژی‌های پاک است. یکی از برآوردها که از سوی معاون شرکت ملی مس ایران عنوان‌شده، نشان می‌دهد ایران با ذخایر شناخته‌شده مس به میزان ۱۹‌میلیارد تن، پنجمین کشور جهان از این منظر است. تولید سالانه کشور نیز طبق آمار سال‌۱۴۰۱ معادل ۳۰۰‌هزار‌تن کاتد مس و یک‌میلیون و ۲۳۴‌هزار‌تن کنسانتره مس بود که معادل حدود ۵/ ۱‌درصد از کل تولید جهانی مس است. با اینکه حجم جهانی تولید کاتد مس در سال‌۲۰۲۲ حدود ۸/ ۲۱‌میلیون‌تن بوده‌است، اما چشم‌‌‌‌انداز جهانی این فلز در افق ۲۰۳۰ گویای نیاز جهان به‌دست‌‌‌‌کم ۳۵ تا ۴۰میلیون‌تن مس کاتدی است. دلیل افزایش چشمگیر تقاضا طی سالیان آتی، سیاست جهانی کربن صفر است که با اسنادی نظیر توافق‌نامه پاریس و پیمان COP۲۷ پشتیبانی می‌شود. این سیاست برای تحقق، نیازمند الزاماتی است که یکی از آنها تحول زیرساخت‌های تولید و مصرف انرژی برق است. برای نیل به چنین وضعیتی جهان به استخراج و فرآوری حجم عظیمی از فلزات اساسی نظیر مس و آلومینیوم در کنار تولید انبوه خاک‌‌‌‌های کمیاب و فلزات حساس نیاز دارد. برنامه ایران نشان می‌دهد برنامه تولید کشور تا افق ۱۴۰۶ (۲۰۲۷) عبور حجم تولید مس کاتدی کشور از یک‌میلیون ‌تن است. مرور برنامه‌های وزارت صمت در بخش معدن و صنایع معدنی نیز نشان می‌دهد این نهاد درنظر دارد ضمن توسعه متوازن زنجیره تولید و ارزش و ارتقای جایگاه ایران از نظر تولید مس، حجم درآمدهای ارزی خود از این بخش را به ۱۰‌میلیارد دلار برساند. وابستگی تولید نیروگاه‌های جدید، توربین‌‌‌‌های بادی، خودروهای الکتریکی، ایستگاه‌‌‌‌های شارژ باتری و توسعه صنایع وابسته به انرژی خورشیدی به فلز مس، گویای اهمیت این فلز در نقشه صنایع جهان است. اتحادیه اروپا، چین، هندوستان، ایالات‌متحده آمریکا و برخی از قدرت‌های نوظهور با آگاهی از اهمیت این فلز، آن را در فهرست مواد حساس و امنیتی قرار داده‌اند. این رویکرد در کنار ورود حجم قابل‌توجهی از سرمایه صنایع خودرو، قطعه و نیروگاه به بخش معدن گویای ارتقای جایگاه کشورهای دارنده ذخایر معدنی در دهه‌آتی در نظم جهانی است. مرور سیاست‌های کشورهای مطرح حوزه معدن نشان می‌دهد اغلب این کشورها با جدیت بسیار زیادی در پی بازتعریف نقش خود در زنجیره جهانی تامین هستند.

برخی محافل و اندیشکده‌‌‌‌ها در استرالیا به صراحت از صادرات مواد معدنی و فلزات خام از این کشور ابراز ناراحتی کرده و بر ضرورت استفاده از اهرم معدن برای بازسازی حیات صنعتی این کشور تاکید کرده‌‌‌‌اند. کانادا نیز در سند سیاستی جدید خود برنامه مشخصی برای افزایش تولید مس در کنار گسترش زنجیره ارزش این فلز در خاک کانادا تدارک دیده است. ایالات‌متحده آمریکا نیز همانند اتحادیه اروپا و ژاپن این فلز را در فهرست خاک‌‌‌‌های کمیاب و مواد حساس قرارداده و طرحی جامع را برای حمایت از سرمایه‌گذاری در اکتشاف و استخراج این مواد تهیه و تصویب کرده‌است. ایران نیز لازم است با آگاهی از اهمیت بالای فلز مس در چشم‌‌‌‌انداز آتی جهان تا ۲۰۵۰، علاوه‌بر رشد تولید مس، برنامه‌هایی را برای استفاده از این اهرم در راستای بازسازی بخش صنعت خود طراحی و تدوین کند. گزارش حاضر در ادامه ضمن ارائه تصویری روشن از آینده فلز مس، ابعاد مختلف توسعه این صنعت، چشم‌‌‌‌انداز همکاری‌های جهانی در این بخش، بازیگران اصلی و امکان‌های پیش‌‌‌‌روی ایران برای افزایش بهره‌‌‌‌برداری از این مزیت ملی را بررسی خواهد کرد.

دیروز و امروز فلز سرخ

مس به‌عنوان یکی از فلزات اساسی که کاربرد وسیعی در تولید محصولات صنعتی و توسعه زیرساخت‌های انرژی دارد، در ۱۰۰سال‌گذشته کانون توجه سرمایه‌‌‌‌گذاران بوده‌است. اهمیت این فلز در قرن۲۱ شدت گرفته و چشم‌‌‌‌انداز این صنعت را به کل دگرگون ساخته است. نتایج بررسی‌‌‌‌های علمی و شواهد آماری گویای شکاف چشمگیر میان حجم تولید فلز مس کاتدی در جهان در قرن۲۰ و ۲۱ است. حجم تولید مس کاتدی طبق برآورد موسسه ورنی‌کپیتال از سال‌۱۹۵۰ تا پایان سال‌۲۰۰۰ حدود ۸میلیون‌تن افزایش‌یافته، اما طبق شواهد این گزارش، حجم تولید این فلز در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ بیش از ۱۰‌میلیون ‌تن رشد کرده‌است. برآورد آژانس جهانی انرژی نیز این است که تا سال‌۲۰۳۰ حجم مصرف مس در جهان از ۲۵‌میلیون‌تن خواهد گذاشت.

البته برآورد مقاله شیپر و همکاران (۲۰۱۸) درباره افق ۲۱۰۰ فلز مس نشان می‌دهد تا پایان قرن جاری میلادی حجم تقاضای جهانی مس بسته به سناریوهای مختلف به ۸۰ تا ۴۵۰‌میلیون ‌تن خواهد رسید و ‌تقاضای مس در سال‌۲۰۳۰ در بدبینانه‌‌‌‌ترین حالت بیش از ۳۰‌میلیون‌تن خواهد بود. چنین تصویری به این معناست که حتی اگر بدبینانه‌‌‌‌ترین سناریوی ممکن محقق شود، در طول ۸دهه ‌آینده تقاضای جهانی برای فلز مس حدود ۶۰‌میلیون‌تن افزایش خواهد داشت.

نگاهی به روندهای جهانی و بازیگران این حوزه نشان می‌دهد بیش از یک‌چهارم از کل تولید مس جهان در شیلی تولیدشده و این کشور نقش بارزی در تامین نیاز مس جهان دارد. ایران نیز به‌عنوان یکی از ۲۰بازیگر اصلی صنعت مس جهان، پتانسیل بالایی برای توسعه صنایع مس و افزایش تولید این فلز مهم دارد. در صورت توجه سیاستگذاران به این موضوع، ایران حتی می‌تواند نسبت به نقش‌آفرینی در زنجیره تامین صنعتی جهان امیدوار باشد. اقدامی که اخیرا اندونزی به جد آن را درپیش گرفته‌است.

اهمیت نقش‌آفرینی پررنگ کشور در صنعت مس طی سالیان آتی به حدی مهم است که می‌توان مس و کل بخش معدن را راه ورود فراگیر ایران به بازارهای جهانی و نقش‌آفرینی چشمگیر در زنجیره تامین جهانی قلمداد کرد. روندی که در صورت توجه سیاستگذاران داخلی و باز‌شدن گره‌های خارجی، ‌‌‌‌ مسیر صنعتی‌شدن کشور را تسریع خواهد کرد. نگاهی به روند رشد مصرف مس نشان می‌دهد سرعت رشد مصرف مس در جهان آهنگی فزاینده دارد. برآورد گلوبال‌دیتا به‌عنوان یک موسسه آماری معتبر این است که در افق ۲۰۲۶ حجم مصرف مس جهان به ۲۵‌میلیون‌تن خواهد رسید‌و تداوم این روند، حجم تقاضای مس در پایان ۲۰۳۰ را از مرز ۳۰‌میلیون‌تن عبور خواهد داد.

سناریوهای پیش‌‌‌‌رو در بازار مس

یکی از جدیدترین گزارش‌ها پیرامون چشم‌‌‌‌انداز بازار مس و تحولات تقاضا برای فلز سرخ نشان می‌دهد بدون‌توجه به دو مقوله «صرفه‌‌‌‌جویی» و «جایگزینی» نمی‌توان رشد تقاضای جهانی برای مس را کنترل کرد. گزارش موسسه تحلیلی بی‌‌‌‌ام‌‌‌‌او کپیتال (BMO Capital) نشان می‌دهد تا افق ۲۰۳۰ تقاضا برای فلز مس به ورای ۴۰میلیون‌ تن خواهد رسید ‌که بخش قابل‌‌‌‌توجهی از این جهش به واسطه رشد مصرف مس در صنایع لوازم‌خانگی، صنعت خودرو و کل بخش حمل‌ونقل، بخش زیرساخت و نیز بخش ماشین‌آلات است. این گزارش تاکید دارد سرجمع رشد مصرف این بخش‌ها بیش از ۵/ ۸‌میلیون ‌تن به تقاضای جهانی مس خواهد افزود. تحقق این روند از منظر این موسسه تحلیلی به‌معنای رشد قیمت مس خواهد بود. دلیل رشد قیمت، تنگنای فعالیت‌های توسعه‌‌‌‌ای در بخش معدن است. فعالیت معدنی از سوی گروه‌های محیط‌زیستی، دولت، چالش‌های استخراج و کمبود سرمایه به دلیل طولانی‌‌‌‌بودن دوره بازگشت سرمایه در زمره کسب‌وکارهای کم‌‌‌‌طرفدار است، به ‌همین‌دلیل نیز تحلیل بی‌‌‌‌ام‌‌‌‌او کپیتال این است که جهان باید با این مازاد تقاضا به شکلی کنار بیاید. پیشنهاد این موسسه بر کاهش شکاف تقاضا از دو مسیر صرفه‌‌‌‌جویی و جایگزینی متمرکز است؛موضوعی که می‌تواند تقاضای جهانی برای فلز مس را در افق۲۰۳۰ بسته به میزان صرفه‌‌‌‌جویی و جایگزینی تا سطح قابل‌توجهی کاهش داده و به محدوده ۳۵ تا ۳۸‌میلیون ‌تن محدود کند.

موضوعی که به‌نظر می‌رسد جدا از اهمیت آینده‌‌‌‌پژوهی بازار فلزات، احتیاط در نحوه توسعه طرح‌های صنعتی در رشته‌‌‌‌فعالیت‌های مورد اشاره را لازم نشان می‌دهد؛ در واقع در این بازار به دلیل مازاد تقاضا باید در رشته فعالیت‌های مصرف‌کننده مس به شکلی سرمایه‌گذاری کرد و زنجیره تامین را شکل داد که در یک دهه‌آینده کمترین نوسان به خطوط تولید منتقل شود، بنابراین درس این گزارش برای بنگاه‌های صنعتی این است که برای کاهش استرس زنجیره تامین در خلال سالیان آتی، توجه به بخش معدن و به‌طور خاص فلز مس است. سرمایه‌گذاری در این صنعت در راستای دسترسی به مواد معدنی مختلف از جمله مس سیاستی است که در دستور کار بسیاری از شرکت‌های صنعتی از جمله فورد، مرسدس بنز، ز.د.اف، تسلا، بوش، ال‌جی و سامسونگ قرار دارد.

گزارش بی‌‌‌‌ام‌‌‌‌او کپیتال نشان می‌دهد صنایع مختلف جهان توانایی محدودی برای جایگزینی و صرفه‌‌‌‌جویی در مصرف مس دارند. برای نمونه پتانسیل صنعت خودروهای درونسوز، صنعت لوازم‌خانگی و صنعت تولید برق تجدیدپذیر برای جایگزین‌کردن مصرف مس با سایر فلزات یا صرفه‌‌‌‌جویی در مصرف این فلز بسیار اندک است؛ این در حالی است که افزایش تقاضا برای مس از ناحیه این صنایع تا افق ۲۰۳۰ چشمگیر است و اساسا نیز امکانی برای محدود‌کردن این تقاضا وجود ندارد. براین مبنا دور از ذهن نیست اگر برای صنایع مورد اشاره در آینده‌ای نه‌چندان دور حجم قابل‌توجهی از استرس زنجیره تامین را پیش‌بینی کرد. دورخیز صنایع خودرو، لوازم‌خانگی، صنایع ساختمان و بخش نیروگاهی برای سرمایه‌گذاری در بخش معدن و افزایش تولید فلزاتی نظیر مس راهکاری است که گرچه در کوتاه‌‌‌‌مدت اثر چشمگیری بر درآمد شرکت‌ها و میزان تولید آنها ندارد اما افق بلندمدت بنگاه‌های علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در این حوزه را تثبیت می‌کند.

BMO کپیتال تاکید دارد؛ در صورت عدم‌جایگزینی یا صرفه‌جویی بیشتر، تقاضای زنجیره جهانی برای مس می‌تواند تا سال‌۲۰۳۰ به ۴/ ۴۰‌میلیون ‌تن در سال‌ برسد. در عین‌حال این شرکت پیش‌بینی کرده حداکثر توان صنایع مس جهان برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده این فلز، تولید ۸/ ۳۱‌میلیون ‌تن در سال‌۲۰۳۰ با نرخ رشد ترکیبی ۳‌درصد است. رقمی که از یک شکاف ۱۰میلیون تنی در بازار مس جهان در سال‌۲۰۳۰ خبر می‌دهد. جهان باید خود را برای عصر کمیابی مواد معدنی آماده کند.

منبع: بیرونیت

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها