|
کدخبر: 284458

گزارش صمت درباره اثرات معدنکاری بر تغییرات اقلیمی مطرح شد

پروانه‌های تهدید و شمع لرزان حیات

می‌گویند واحدهای صنعتی ما از ابزار و امکانات جدید برخوردار نیستند.

معدن پروانه‌های تهدید و شمع لرزان حیات

برای مثال بیشتر آنها برای تولید برق، هنوز ژنراتورهای قدیمی را به‌کار می‌برند که علاوه بر آلودگی صوتی، بسیار دودزا هستند. علاوه بر این، مصرف بالای سوخت در کارخانجات قدیمی که با تکنولوژی‌ سال‌های سال پیش کار می‌کنند و ماشین‌آلات کهنه و فرسوده‌ای که مصرفی بیش از حد استاندارد دارند، مزید بر علت و همه عوامل با هم دست در کار تخریب طبیعت هستند، اما هیچ کاری برای سر و سامان دادن به این وضع و اقدامی در راستای مدیریت سبز انجام نمی‌شود و میزان مصرف انرژی در کشور ما حداقل 3 برابر استاندارد جهانی است. حال که سال به سال بیشتر با پیامدهای بی‌توجهی به محیط‌زیست در کشور و منطقه روبه‌رو می‌شویم، وقت آن است که بپرسیم جمع این تخریب‌ها، که پیش از این محدود و منطقه‌ای تلقی می‌شد، چه نقشی در تشدید معضل تغییر اقلیم دارند و تاثیر آنها در ابعاد کلان بر حیات این کره سبز و آبی چیست؟ در گزارش امروز صمت از احسان پیری، کارشناس و فعال معدن و مهدی کلاهی، استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی محیط‌زیستی خواسته‌ایم، نظر خود را در این‌باره با ما در میان ‌بگذارند.

کنترل و ترمیم

احسان پیری ـ کارشناس و فعال معدن : خواه‌ناخواه هرجا و به هر بهانه‌ای که تخریبی انجام گیرد، آسیب‌هایی هم به اکوسیستم منطقه وارد می‌شود و هارمونی محیط‌زیست محدوده به‌هم می‌خورد.

اما در کشورهای معدنی پیشرفته و حتی در قوانین و مقررات معدنکاری در کشور خودمان، بندهایی برای کنترل و ترمیم آسیب‌های معدنکاری وجود دارد.

در بسیاری از کشورها، معادن متروکه و قدیمی به جذابیت گردشگری تبدیل ‌شده‌اند و درآمدزایی دارند یا با فضای شهری و محیط طبیعی هماهنگ می‌شوند، برای مثال با پایدارسازی شیب‌هایی که بر اثر معدنکاری ایجاد شده است، محدوده را جنگل‌کاری یا گودالی که ایجادشده را به دریاچه تبدیل می‌کنند و به‌این‌ترتیب تلاش می‌کنند تا تخریب‌هایی را که بر اثر معدنکاری انجام گرفته، ترمیم کنند.

معدن بیگناه است

اما در پاسخ به این پرسش که آیا اقداماتی که در کشور ما برای مبارزه با آسیب‌های زیست‌محیطی پیش‌بینی‌شده، مسکنی موقتی است یا تاثیری ملموس دارد، باید گفت متاسفانه ما نه مسکن موقتی داریم و نه هیچ اقدام بلندمدتی در این زمینه انجام می‌دهیم. در واقع، هیچ‌کدام از آنچه در قانون و برنامه‌ها پیش‌بینی‌شده اتفاق نمی‌افتد.

هر بار که بحرانی در جایی پیش می‌آید، ما همان روز برای همان بحران تصمیم‌گیری می‌کنیم. مملکت ما برنامه و آیین‌نامه زیاد دارد، اما اتفاق نمی‌افتد.

معدن طبیعت را تخریب می‌کند، اما در مقیاسی بسیار کوچک و محدود و تغییرات اقلیمی در ابعاد کلان و جهانی آن، ارتباطی با فعالیت معدن ندارد و نمی‌توان گناه بحران‌های بزرگ زیست‌محیطی را به گردن معدنکاری انداخت.

حتی معدنکاری به‌صورت مستقل، به آب هم نیاز چندانی ندارد. البته این موضوع درباره صنایعی که در امتداد زنجیره قرار دارند و برای تولید محصول نهایی و تکمیل ارزش‌افزوده راه‌اندازی می‌شوند، صدق نمی‌کند.

قطع زنجیره حیات

چندی پیش‌گفته شد، خاورمیانه تا چندین سال دیگر قابل‌سکونت نیست. این موضوع از نظر من، حرفی گزاف و جنبه‌های سیاسی آن پررنگ‌تر از نگرانی‌های اقلیمی است. خاورمیانه به آب‌های آزاد فراوانی دسترسی دارد و از این نظر دچار مشکل نخواهد شد.

این موضوع را با یک مقایسه ساده می‌توان به‌خوبی روشن کرد. در حال‌ حاضر شرایط زندگی در کشور عراق بهتر است یا عربستان؟ این در حالی است که عراق نسبت به عربستان از منابع آبی زیرزمینی بهتری برخوردار است. همین موضوع درباره امارات هم صادق است.

کشورهایی که دسترسی به آب‌های آزاد دارند، کمتر دچار بحران کمبود آب می‌شوند. دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن چندین و چند سال است که مورداستفاده قرار می‌گیرند و به‌تبع آن مشکلاتی که می‌گویند خاورمیانه قابلیت سکونت نخواهد داشت، حرف بیهوده‌ای است.

البته نمی‌توان انکار کرد که در صورت بروز بحران، هزینه استفاده از آب افزایش پیدا می‌کند، اما مشکل قطع زنجیره حیات در این کشورها چندان محتمل نیست.

تولید گازهای گلخانهای

معدنکاری در تولید گازهای مخرب کربنی نقشی ندارد. در معادن یا از دستگاه‌هایی مانند بیل مکانیکی، ابزار حفاری و... استفاده می‌شود که میزان آلایندگی آنها قابل‌مقایسه با صنایع دیگر نیست.

بزرگ‌ترین تاثیری که معادن در آلودگی محیط اطراف خود دارند، این است که در انفجارهایی که انجام می‌گیرد، گردوغبار ایجاد می‌شود، البته برای برطرف کردن آب در محدوده اطراف معدن یکی از این اقدامات است.

اما متاسفانه کمتر معدنی وجود دارد که این مسائل برای‌شان مهم باشد و سازمان محیط‌زیست هم نمی‌تواند به‌صورت‌حرفه‌ای به این موضوع ورود کند، چون متوسط و کوچک در نهایت معادن سالانه ۵ تا ۱۰ بار انفجار دارند و اگر شانس یارشان باشد و باد در جهت مخالف شهرهای نزدیک بوزد، دیگر مشکلی ایجاد نخواهد کرد.

بنابراین این جزو دغدغه‌های معدندار نیست که فکری برای حل مشکل گردوخاک کند و نهایت کاری که انجام می‌دهند، آب‌پاشی یا پخش مازوت در مسیر عبور و مرور کامیون‌ها است تا به این روش‌ها پخش گردوغبار کنترل شود، البته باید گفت به‌تازگی نرخ مازوت هم بسیار بالا رفته و این روش هم از دور خارج‌ شده است، اما همان‌طور که اشاره کردم، معدنداری هیچ دخل و تصرفی در تولید گازهای گلخانه‌ای ندارد.

توصیه به مسئولان و همکاران

آنچه حاکمیت باید در این حوزه انجام دهد، ایجاد شفافیت است. این موضوع کمک فراوانی به حل بسیاری از مسائل می‌کند. اگر مشخص شود، معدنی هر سال چقدر به فضای اطراف خود آسیب می‌زند و در مقابل چقدر ارزش تولید می‌کند و همه مردم از جمله خود معدندار این موضوع را ببینند، به‌طورحتم شرایط تغییر خواهد کرد. مطالبه عمومی خیلی قوی‌تر و کارآتر از اقدامات دولتی است. به‌طورمعمول مجازات دولتی به جریمه نقدی محدود می‌شود، اما وقتی مطالبات عمومی باشد، معدنکار باید راهکاری برای حل معضلات پیدا کند تا از فعالیت خود در جامعه دفاع کند، در غیر این صورت در جامعه منفور خواهند شد.

به‌عبارت دیگر، همان‌طور که وقتی کسی پروانه ساخت می‌گیرد، باید اطلاعاتش در سامانه شهرداری ثبت شود تا همه مردم بتوانند ببینند هر ملکی با چه مشخصاتی ساخته می‌شود و چه سازنده‌ای در حال انجام کار است، معدنداری و اطلاعات آن هم باید شفاف و قابل‌دسترس باشد.

تصحیح عادات و تغییر فرهنگ

نکته بعدی این است که منافع فردی را به منافع جمعی ترجیح ندهیم، اما این نیاز به فرهنگ‌سازی دارد. ما اگر به‌عنوان توریست در کشوری دیگر باشیم و یک تکه دستمال از دست‌مان روی زمین بیفتد، به‌طورحتم برمی‌گردیم و آن را برمی‌داریم،اما در کشور خودمان هیچ‌وقت چنین کاری نمی‌کنیم و با نهایت بی‌تفاوتی از کنار آن می‌گذریم و می‌گوییم وظیفه شهرداری است. تغییر این عادات و تصحیح این رفتار نیاز به فرهنگ‌سازی دارد.

اگر همه فکر کنند نسل بعدی و فرزندان ما قرار است در این کشور زندگی کنند و باید برای آنها این محیط و آب‌وخاک حفظ شود، کمتر شاهد چنین رفتارهایی خواهیم بود.

در کدام کشور جز ایران افراد می‌ایستند جلوی در خانه خود و با آب شهری ماشین می‌شویند؟ یا «کارواش»‌ها شبیه آن چیزی است که در کشور ما وجود دارد و مصرف منابع این‌قدر اسرافکارانه و از روی بی‌تفاوتی است.

حل همه این مشکلات و معضلات، نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و حل مشکلات معدن هم به‌همین ترتیب است.

نگاه خالص مهندسی

مهدی کلاهی ـ استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی محیطزیستی: معدن یکی از مواهب طبیعی است و نخستین چیزی که در مواجهه با آن به ذهن‌ بشر می‌رسد، این است که می‌توان از آن برای اشتغال، سرمایه‌گذاری، تولید ماده خام و... استفاده کرد.

این گزاره‌ای است که براساس طرز تفکر مهندسی محض ایجاد می‌شود، اما گسترش دانش از مباحث فنی به مباحث اجتماعی، طبیعت و... سبب شده است که چندوجهی بودن اثرات معدن بیشتر مشخص شود.

در گذشته اثرات معدن را تنها به همان محدوده منحصر می‌دانستیم، اما امروزه مشخص شد که جنبه‌های مثبت می‌توانند در حاشیه قرار گیرند، زیرا آنقدر اثرات منفی بزرگ‌تری ایجاد می‌کند که می‌تواند همه فواید آن را هم بی‌اثر کند، بنابراین می‌بینیم در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته وقتی تصمیم می‌گیرند معدنی را استخراج کنند، از قبل، مطالعات مفصلی درباره همه مزایا و معایب آن انجام می‌دهند. به‌عبارت دیگر، موضوع هزینه و فایده را در کفه ترازو می‌گذارند و با هم می‌سنجند و گاهی ممکن است که جلوی پروژه‌ای گرفته شود برای اینکه اثرات مخربی در سامانه طبیعی منطقه یا کشور یا زمین داشته باشد.

اثر پروانهای

اگر بخواهیم ما هم از این الگو پیروی کنیم، باید بگوییم درست است که معدن ممکن است اشتغالزایی داشته باشد و تاثیری در اقتصاد کشور بتواند به جا بگذارد، اما اگر به‌خوبی مدیریت نشود و دستورالعمل‌های حفظ اکوسیستم‌های معدنی در نظر گرفته نشود، اثرات منطقه‌ای، ملی و جهانی دارد.

به‌عنوان مثال، وقتی شروع به برداشت از معدن می‌کنیم، در عمل ساختار خاک را از بین می‌بریم و وقتی کار با معدن تمام می‌شود، خاک که برای تشکیل یک سانتیمتر آن تا ۱۰۰۰ سال زمان لازم است را به‌صورت کوبیده و پودر شده در اختیار باد قرار می‌دهیم تا فرسایش ایجاد و ذرات خاک را به گرد و غباری بدل کند و تا کیلومترها در مناطق اطراف بپراکند.

به این فرآیند، نباید فقط به‌عنوان جابه‌جایی خاک نگاه کرد، چرا که اثرات طولانی مدتی را در ساختار طبیعی زمین ایجاد می‌کند.

براساس نظریه اثر پروانه‌ای در سیستم‌های آشفته ممکن است، بال زدن یک پروانه در سیستان و بلوچستان، منجر به بروز توفانی در تهران شود و یکی از پارامترهایی که باعث تخریب محیط‌زیست در ابعاد کلان می‌شود، همین معدنکاری‌هایی است که در محدوده‌های طبیعی و در گستره‌ای وسیع انجام می‌گیرد.

میکروکلیما

در کشور ما قبل، هنگام و بعد از استخراج عملیات پایش نمی‌شود و استانداردهای ترمیم اکوسیستم انجام نمی‌گیرد. این در حالی است، در کشورهای توسعه‌یافته هم در ابتدای اکتشاف و هم در هنگام استخراج، عملیات تحت‌نظر و پایش قرار دارد و بعد از اینکه کار با معدن هم تمام شد، باید در فرآیند بستن معدن، آنچه از طبیعت گرفته‌اند، حتی بهتر از آن را به محیط بازگردانند.

در مقیاس کلان‌تر، معدن باعث می‌شود عرصه وسیعی از اکوسیستم‌های طبیعی ویژگی‌های خود را از دست بدهد و پوشش گیاهی و حیات جانوری آسیب ببیند، تثبیت خاک اتفاق نیفتد و توانایی نگهداری آب را از دست بدهد و این موضوع سبب می‌شود خشکسالی‌های بیشتری در انتظار مردم منطقه باشد. در فعالیتی که برای برداشت ماده معدنی و فرآوری آن انجام می‌شود، گازهای گلخانه‌ای بیشتری تولید و روانه جو زمین می‌شود و همه این عوامل، پدیده گرمایش زمین و تغییر اقلیم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و موجب می‌شود «میکروکلیما» یا «خرداقلیم»هایی که در کل کشور وجود دارد، تحت‌تاثیر این معدنکاری‌ها و تخریب طبیعت انجام می‌گیرد. به‌گمان من، این معضل نسخه کوتاه‌مدت ندارد و باید مبارزه‌ای دائمی جریان داشته باشد. در قدم اول، دولت باید از ورود به معدن دست بردارد و این فعالیت را به بخش خصوصی بسپارد. به‌عبارت دیگر، استانداردسازی برای فعالیت در این حوزه انجام دهد و بر شکل انجام کار نظارت کند.  به‌تازگی در انجمن جهانی «ترمیم اکوسیستم»، که من عضوی از آن هستم، دستورالعملی تدوین شده با عنوان پایش و ترمیم اکوسیستم‌های معدنی و در آن مشخص شده است، باید در فرآیند معدنکاری از ابتدا تا انتها چه اقداماتی انجام گیرد. به گمان من، ایرادی ندارد که ما از منابع طبیعی کشورمان استفاده کنیم،اما براساس استانداردها آثار تخریبی کمتری داشته باشد.

سخن پایانی

بیش از 2 دهه است که تلاش زیادی برای مهار گازهای گلخانه‌ای انجام می‌شود. به این منظور، پروتکل‌ها و استانداردهای خاصی برای فعالیت‌هایی که منجر به انتشار آلاینده‌ها می‌شود، در نظر گرفته و اقدامات موثری انجام شده است، اما کشور ما در ابتدای راه است و هنوز ضابطه و قانونی برای توجه به کربن صفر وجود ندارد که به‌صورت مشخص، از شرکت‌ها یا مجموعه‌های اقتصادی بخواهند به این موضوع بپردازند یا استانداردی وضع کرده باشند تا ملزم به کاهش تولید کربن باشند.

در این زمینه ابتکار عمل در اختیار دولت است و باید قدم اول را بردارد. تا زمانی که در قوانین بالادستی ضوابط ویژه‌ای برای این کار در نظر گرفته نشود، انتظار نمی‌رود که شرکت‌های بخش خصوصی اقدامی خودجوش انجام دهند.

خبرنگار: گیتاجاودانی

ارسال نظر