|
کدخبر: 300869

شخصیت های محبوب طهماسب چگونه خلق شدند؟

کاظم سیاحی سالیان سال در تئاتر فعالیت می‌کرد تا اینکه با صداپیشگی کاراکتر عروسکی «جیگر» و بازی در نقش درخشان رحیم در «لیسانسه‌ها» به شهرت بیشتری رسید. سیاحی بعد از «جیگر»، با صداپیشگی کاراکتر «پشه»، یکی از جذاب‌ترین اتفاق‌های «مهمونی» را رقم زد. او این اواخر با سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» سروش صحت چالشی متفاوت را با نقشی جدید تجربه کرده و فیلم «شهرک» هم به کارگردانی علی حضرتی با بازی او روی پرده رفته است.

فرهنگی و اجتماعی شخصیت های محبوب طهماسب چگونه خلق شدند؟

کاظم سیاحی در مصاحبه با فریدون جیرانی درباره فعالیت‌های هنری‌اش صحبت به میان آورده است.  بخش‌های جذاب آن که در رابطه با شکل‌گیری شخصیت‌های جذاب او و همکاری با ایرج طهماسب و سروش صحت است را مرور می‌کنیم.

شروع صداپیشگی از یک حلزون 

ما یک گروهی بودیم شامل محمد بحرانی، بهادر مالکی، امیر سلطان احمدی که همه این بچه‌ها قبل از اینکه به کلاه قرمزی بپیوندند سابقه کلی صداپیشگی عروسک کرده بودیم و اولین صداپیشگی عروسک را با خانم مریم سعادت انجام دادم، برای شبکه جام جم. یک کاری بود زیر نظر آقای مفید که در آن نقش یک حلزون را می‌گفتم.

شکل‌گیری جیگر

محمد بحرانی و بهادر و امیر سلطان‌احمدی جذب گروه آقای طهماسب شدند. هر سال آقای طهماسب یک کاراکتر جدیدی اضافه می‌کند و از بچه‌ها می‌پرسد کسی را اگر دارید که فکر می‌کنید می‌تواند نقش را بگوید معرفی کنید. محمد بحرانی و بهادر و امیر سلطان‌احمدی معرفی‌ام کردند. سه چهار ماه دوره تمرین داشتیم و من نمی‌دانستم قرار است صدای چه عروسکی را بگویم. تا اینکه عروسک جیگر آماده شد و رفتم تست دادم قبول کردند. قرار بود جیگر یکسری جملات منفی بگوید نمی‌خواهم، نمی‌خورم، یکی از خصوصیات جذابی سر کار آقای طهماسب وجود دارد همه‌ چیز آنقدر زنده و در لحظه اتفاق می‌افتد برای همین است که تماشاچی باور می‌کند عروسک‌های آقای طهماسب وجود دارند. شما در موقعیت در لحظه قرار می‌گیرید، متنی به آن شکل وجود ندارد، ایده وجود دارد، ایده از این نظر که الان این کار را بکنیم ولی اینکه من چه بگویم به عنوان دیالوگ ریز این اصلا وجود ندارد. گفتم اسمم چی باشد؟ هر کسی چیزی گفت در نهایت آقای طهماسب گفتند اسمش جیگر باشد.

شیوه کار ایرج طهماسب

در پروسه تمرین آقای طهماسب گونه‌های مختلف برخورد شما که چه چیزی طنز را در موقعیت‌های مختلف درست می‌کند، تمرین می‌کردیم. ما حتی در آن دوران می‌رفتیم بازی می‌کردیم. مثل کلاس‌های بازیگری بود که الان برویم آنجا ترس را بازی کنیم، این حس را بازی کنیم، حس‌های مختلف این صفات را سعی کنیم در صدا و بازی‌مان انجام بدهیم و مثلا ما چه ابزاری داریم، بتوانیم از آن استفاده کنیم در موقعیتی که کار می‌کنیم از ضرب‌المثل چه شکلی استفاده کنیم، از چه فعل‌هایی استفاده کنیم که در موقعیت‌های مختلف استفاده دوگانه داشته باشد. در آن دوره این‌طور بود که روی عروسک‌ها تست می‌دادند مثلا محمد تست داد، آقای طهماسب در آن لحظات اولیه نمی‌گوید من چه چیزی از عروسک می‌خواهم، یکسری آدم تست می‌دهند بعد صدا را انتخاب می‌کنند.

بی‌توجهی تلویزیون به اهمیت کلاه‌قرمزی

واقعیتش این است که من زیاد کنجکاوی نکردم. من می‌دانم با تلویزیون یکسری ماجرا داشتند نفهمیدم، همیشه این‌جوری است بعد از یکسری کارها که مطرح می‌شود مردم دوستش دارند یکی یک دفعه پیدا می‌شود تصمیم می‌گیرد جلویش را بگیرد، چون رویت زیاد شده، به این‌گونه که اگر این نباشه هم اتفاق خاص و ویژه‌ای نمی‌افتد. اصلا مهم نیست یکسری آدم این را دوست دارند، اصلا مهم نیست، مهم این است که حرف یک نفر به کرسی بنشیند، بدون این هم می‌شود زندگی کرد، مهم نیست برای آنکه مردم دوست داشته باشند ۲۰ سال زحمت کشیده شده باشد.یکسری اختلاف‌ها وجود داشت. من واقعا نفهمیدم مدیر گروه شبکه ۲ و مثلا تهیه‌کننده این کار چه اتفاقی افتاد که این‌طور شد. نپرسیدیم که… من سعی می‌کنم آدم فرمانبرداری باشم سر کارهای طهماسب خیلی کلنجار و کنکاش نمی‌کنم چه اتفاقی افتاد ولی اتفاق افتاد مثل خیلی کارهای دیگر، مثل برنامه ۹۰.

خلق کاراکتر پشه با اسم رمز بده بزنیم

دو هفته قبل از ضبط «مهمونی» فهمیدم آقای طهماسب یک کار جدید می‌کنند، پیش خودم گفتم کاش من بودم به خاطر آن همه نوستالژی که قبلا بوده. بعد از دو هفته مجید توکلی زنگ زد آقای طهماسب می‌گویند اگر وقتش را داری بیا که یک عروسکی داریم که روش صدا بگویی و تست بگویی. سر کار سروش هم بودم، گفتم تا ساعت هفت و هشت من سر کار آفیشم. ۹ رفتم در یک اتاقی گفتند تنها عروسکی که روش صدا گفته نشده، این است که پشه را دیدم. در آن لحظه صدایی که من گفتم همین بود که الان روش هست، چون دیدمش به خاطر دماغش و تنها چیزی که به عنوان یک ایده اولیه برای این شخصیت بود، «بده بزنیم» بود . از این شخصیت فقط همین جمله را نوشته بودند. اولین روز گفتند میگه «بده بزنیم» پیشنهادی گفتند که بگوید بده بزنیم. شروع شد، رفت جلو من خودم فکر می‌کردم فقط یک پشه است که معتاد به خون است. معتاد هم که تا می‌رسد می‌گوید بده دیگه. حالا از آن برداشت‌های مختلفی شد واقعا در ذهن من برداشت‌هایی که می‌کنند، نبود .

همکاری متفاوت با سروش صحت

«مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» شخصیت‌محور است. بعد از یک زمانی با شخصیت‌ها آشنا شدید خصوصیات‌شان را آشنا شدید، باورشان کردید، آن موقع داستان برای شما شروع می‌شود. به نظر من این‌طور نیست دنبال یک داستان بروید، منتظر باشید سرانجام این شخصیت چه می‌شود، نه شخصیت در هر موقعیت مشخص می‌کند در این فضا چه اتفاقی قرار است بیفتد، چه در لیسانسه‌ها این‌جوری بود در این مگر تمام عمر چند تا بهاره خیلی نزدیکه به کار لیسانسه‌ها و شمعدانی قبلا کار کرده و این فضایی هم وام گرفته از جهان با من برقص، یک خلاصه‌ای است از کارهایی که تا حالا سروش کار کرده. خوبی طنز سروش این است که طنزش، طنز موقعیت است. قرار نیست به هر طریقی شما بخندید در آن موقعیت، قرار است بیشتر شما را به زندگی نزدیک بکند، برون‌ریزی حسی خیلی مهم است یعنی احساس در آن موقعیت در هر لحظه برای کاراکتر خیلی مهم است .

تجربه جدید با نقش شهرام 

من نقشم را خیلی دوست دارم. سعی کردم یک تجربه جدیدی داشته باشم. آدم بعضی‌ موقع‌ها با خودش فکر می‌کند که کاری که دارد می‌کند و چیزی که در آن می‌گذرد لزوما تماشاچی می‌بیند ولی این بیشتر در ذهنش می‌گذره بیشتر تماشاچی آن چیزی که بیرون می‌بیند آن چیزی نیست که تو خودت لزوما فکر می‌کنی. من واقعا سعی کردم در کار جدید سروش برون‌ریزی بیشتری در بازیگری داشته باشم، برون‌ریزی احساسی، سعی کردم دنیای کاراکتر فانتزی‌تر باشد. نمی‌دانم چقدر این اتفاق افتاد، برای خودم یک تجربه جدید بود نسبت به لیسانسه‌ها و کاراکتری که سعی کردم آن را خیلی رئالیستی بازی کنم، ولی این یکی را سعی نکردم به رئالیستی ماجرا و حد و حدود کاراکتر فکر کنم، من بیشتر سعی کردم در موقعیت طوری جا بگیرم که برون‌ریزی بیشتری حتی غلو بیشتری داشته باشم. بر اساس فضایی که وجود دارد حالا اگر کار را هم ببینید به نظر من در تک تک موقعیت‌ها غلو بیشتر در فضای رئالیستی وجود دارد، در فضای داستانی همین شکل است . سعی کردم برای خودم فضای متفاوتی را بازی و تجربه کنم.

خوشحالی از بازی در شهرک 

از اول که با علی حضرتی صحبت کردم و فیلمنامه را خواندم به نظرم خیلی ایده جذابی دارد و خیلی کار متفاوتی است. فضایی است که حداقل در این چند سال اخیر در سینما تجربه نشده، ما داریم از این فضا و این‌جور کارها دور و دورتر می‌شویم نسبت به اقتصاد سینما که یک‌جور دیگر قرار است بچرخد و یکسری کارهای دیگر فکر می‌کنم برای جذب مخاطب موفق‌تر است. خوشحالم که جزو این کار هستم چون به نظرم ایده خیلی جذابی دارد.

کاظم سیاحی در حال حاضر به عنوان بازیگر فیلم سینمایی «شهرک» را بر پرده سینماها و سریال «مگه همه عمر چندتا بهاره» را از دو پلتفرم نماوا و فیلیمو در حال پخش دارد. از او در مقام صداپیشه هم مجموعه «مهمونی» از شبکه خانگی در حال پخش است.

 

منبع: فیلم نیوز

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها