موفقیت ساده بهدست نمیآید
ناصر بزرگمهر/ مدیر مسئول
خبر صعود یک ایرانی با حمایت و پرچم بانک سامان توسط عظیم قیچیساز بر قله ۸۰۰۰متری لوتسه در نپال، هر ایرانی غیرتمندی را خوشحال و سربلند میکند. بالا رفتن از یک کوه تنها پیمودن چند متر یا کیلومتر نیست، تنها یک ورزش ساده برای سلامتی تن و جان یک کوهنورد نیست، هربار که هرکدام از قهرمانان ایرانی با همه حداقلهای خود بر سکوی قهرمانی هر رشته ورزشی میایستند، نماینده شرف و حیثیت ملتی هستند که ۸ سال جنگ نابرابر را تجربه کرده و مردانه در برابر دهها کشوری ایستاد، که برای شکست آنها از هیچ تجاوز و فرومایگی کوتاهی نکردند، این پهلوانانی که امروز در عرصههای گوناگون ورزشی و علمی بر سکوهای جهانی میایستند، فرزندان و برادران همان ایثارگرانی هستند که با خون خود مقاومت را در این سرزمین معنا کردند. حضور گامهای قهرمان ایرانی بر یکی از بلندترین قلههای جهان نشانه توان و قدرت فردی و اراده مردمی و پشتیبانی خردمندانه یکی از نهادهای مالی کشور در دستیابی به موفقیت جمعی است. سالها قبل در مقاله «موفقیت در مدیریت جمعی» نوشتم که هر موفقیت در یک نظام را در همه جای دنیا میتوان به ورزش «دو ماراتن» یعنی همان «دو امدادی» تشبیه کرد. کسی دویدن را با سوت داور و تشویق تماشاگرانی باانصاف یا بیانصاف آغاز میکند و پس از کمی دویدن چوب را به نفر دوم میسپارد، نفر دوم به نفر سوم و تا آخر... آنکسی که در پایان از خط نهایی عبور میکند و مورد تشویق قرار میگیرد، تنها فرد پایانی نیست، گروه است، هر چند در ظاهر آخرین چوب به دست، مورد تشویق قرار گرفته باشد. رقابت برای رسیدن به خط پایان و عبور از طناب، رقابت فردی نیست، رقابت بین گروههاست. هیچ فردی، برنده و بازنده این ورزش جمعی نیست، هرچند نماد برد و باخت به ظاهر درآخرین نفری که از خط پایان عبورمیکند یا نمیکند، جلوهگر میشود. در یک بازی ورزش جمعی، هیچ بازیکنی نقشی کماهمیتتر از دیگری ندارد. «گلری» که در انتهای زمین و درون دروازه ایستاده است، از «فوروارد» که توپ را به دروازه حریف میکوبد، کماهمیتتر نیست. هر کدام از ۱۱ نفری که در گوشهای از زمین قرار گرفتهاند، اگر مسئولیتی را که به آنها سپرده شده، به درستی انجام ندهند، به صورت بازنده جمعی از زمین خارج خواهند شد. تماشاگران سادهاندیش، همیشه برای کسی که گل را به دروازه حریف زده، هورا میکشند و او را عزیز میدارند و سردست میگیرند و برای دروازهبانی که گل خورده، «هو» میکشند و او را ملامت میکنند، اما واقعیت این است که نقش هیچکدام از بازیکنان در زمینبازی از «آقای گل» کمتر نیست و آقای گل، نماد یک حرکت جمعی است. در بررسی کارنامه سازمانی هم باید به همه عوامل ابزاری و انسانی و موقعیتهای مختلف از اجتماعی تا جغرافیایی اندیشید. پیروزی از آن کسانی است که موفقیت را یک تلاش جمعی میدانند و در انتخاب افراد تیم خود به دنبال شایستگیها و تخصصهای لازم میروند. هورای شادی را کسانی تجربه خواهند کرد که در یک سازمان و در جستوجوی عوامل انسانی، هیچ همکاری را کوچک و کماهمیت نشمارند و هیچ همکاری را در جایگاهی بزرگتر ازآنچه شایستهاش است، قرار ندهند. خردمندانه است هر کدام از ما، نتیجه هر حرکت جمعی و تلاش سازماندهی شده در کوتاهترین زمان را که به حرکت و تولید ملی و با مدیریتی ارزشمند به شرایط مطلوب بینجامد، گرامی بدانیم و بر دست همهکسانی بوسه زنیم که چوب را برمیدارند و دویدن را در گوشهای از این سرزمین آغاز میکنند و آن را دستبهدست، به دیگری میسپارند و این وظیفه مهم را بر گردن مدیران و کارکنان بعدی میگذارند و آنها به بهترین شکل، چوب را بهدست بعدی و بعدیها به نسلهای آینده خواهند سپرد. موفقیت در مدیریت جمعی را باید یکایک کسانی که دل به این سرزمین سبز سپردهاند، باور کنند و برای رسیدن به موفقیت از هیچ تلاشی کوتاهی نکنند. در ورزشهای انفرادی، بیشتر قهرمانان دیده میشوند، اما کدام قهرمانی است که بدون مربی و حتی هماوردی تمرینی و تشویق تماشاگران و مشارکت سازمانهایی مسئول و پشتیبان بتواند به موفقیت دست پیدا کند. در سرزمین ما هنوز واژههایی مثل «اسپانسر» یا «پاترون» نهادینه نشده است و جایگاه نهادهای مالی و تجاری و نشانها در حمایت از ورزشکاران، هنرمندان و فرهنگسازان مشخص نشده است. تبلیغات مستقیم یکی از سادهترین و کماثرترین نوع هزینه کردن بودجه تبلیغاتی بهشمار میرود. حمایت از آثار برجسته هنری مثل موسیقی، تاتر، سینما و چاپ کتاب از اندیشهسازان ازجمله روشهای تبلیغ غیرمستقیم به شمار میرود که سالهاست غرب از آن بهره برده و بانک سامان هم در همه این سالها در این حوزه گامهای موثری برداشته است، که هیچکس نمیتواند حمایت این بانک از تیم ملی والیبال را فراموش کند. قهرمانان امروز ما ادامهدهنده راه شهدای عزیز و کسانی هستند که با همه تحریمها، لحظهای از تلاش و کوشش بازنایستادند، و امروز وظیفه هرکدام از ما است حداقل در حد یک تماشاگر عاشق این سرزمین، قهرمانان ملی خود را در همه عرصهها از ورزش تا علم، از تجارت تا صنعت، از سیاست تا وزارت، از هنر تا فرهنگ و همه و همهکسانی را که به تولید ملی، به برافراشتن پرچم وطن در سکوی جهانی میاندیشند، در حد توان خود تشویق کنیم.
ارسال نظر