|

ایران حسابی آمریکا را وسوسه کرد

در روزهایی که موج اخبار درباره پیشنهاد خیره‌کننده ایران برای جذب سرمایه‌گذاری تریلیون دلاری از آمریکا در جریان مذاکرات هسته‌ای، توجه رسانه‌های جهانی از جمله بلومبرگ را به خود جلب کرده، گمانه‌زنی‌ها درباره آینده اقتصادی ایران بالا گرفته است. این پیشنهاد که با هدف کاهش تحریم‌ها و کشاندن غول‌های آمریکایی به بخش‌های کلیدی مانند انرژی و فناوری هسته‌ای مطرح شده، بیش از یک معامله اقتصادی، نشانه‌ای از عزم تهران برای بازگشت پرقدرت به صحنه اقتصاد جهانی به نظر می‌رسد. اما آیا این بلندپروازی، واقعیتی دست‌یافتنی است یا صرفاً بخشی از استراتژی سیاسی در چانه‌زنی‌های دیپلماتیک؟ در گفت‌وگو با ارش علوی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران، از موانع عمیق ساختاری و داخلی گرفته تا رقابت نفس‌گیر با همسایگانی چون ترکیه و امارات، زوایای پیدا و پنهان این معادله پیچیده بررسی شده تا مشخص شود آیا ایران واقعاً می‌تواند مقصد بعدی سرمایه‌گذاران خارجی باشد یا این وعده‌ها همچنان در حد آرزو باقی خواهند ماند.

اقتصاد

در هفته‌های گذشته، اخباری داغ درباره احتمال ورود سرمایه‌گذاران خارجی به ایران، فضای رسانه‌ای کشور را تحت تأثیر قرار داده و حتی توجه رسانه‌های معتبر جهانی مانند بلومبرگ را به خود جلب کرده است. طبق گزارش این رسانه، ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای، پیشنهادی شگفت‌انگیز برای جذب سرمایه‌گذاری به ارزش تریلیون‌ها دلار از ایالات متحده ارائه کرده است؛ پیشنهادی که با هدف کاهش فشار تحریم‌ها و ترغیب شرکت‌های بزرگ آمریکایی برای ورود به بخش‌های کلیدی نظیر انرژی و فناوری هسته‌ای مطرح شده است.

این اقدام که در نگاه نخست، جسورانه و جاه‌طلبانه به نظر می‌رسد، فراتر از یک معامله صرفاً اقتصادی، نشان‌دهنده اراده جدی تهران برای بازگشت به صحنه اقتصاد جهانی و جلب سرمایه‌های عظیم خارجی است. با این حال، پرسش بنیادین همچنان باقی است: آیا این پیشنهاد عظیم، بخشی از یک استراتژی سیاسی برای تقویت موضع ایران در مذاکرات است یا نشانه‌ای از یک تحول واقعی در فضای کسب‌وکار کشور؟

 

نگاهی واقع‌گرایانه به وضعیت اقتصادی کشور نشان می‌دهد که سال‌ها تحریم‌های بین‌المللی، در کنار چالش‌های عمیق ساختاری و داخلی، سرمایه‌گذاران خارجی را از ورود به بازار ایران بازداشته است. نبود زیرساخت‌های حقوقی مؤثر، فرایندهای پیچیده و زمان‌بر اداری، و همچنین تردیدهای جدی درباره امنیت سرمایه‌گذاری، هر یک به‌تنهایی مانعی بزرگ محسوب می‌شوند. در مجموع، این موانع تصویری از ایران به‌عنوان بازاری دشوار، نامطمئن و پرریسک برای سرمایه‌گذاران خارجی ترسیم کرده‌اند.

در حالی که نگاه‌ها به سمت مذاکرات و کاهش احتمالی تحریم‌ها دوخته شده، سوال اصلی همچنان پا برجاست: بخش خصوصی و به ویژه اتاق بازرگانی در این میان چه نقشی ایفا کرده‌اند؟ چقدر توانسته‌اند پیام فرصت‌های واقعی ایران را به سرمایه‌گذاران خارجی منتقل کنند؟ ایران در رقابت منطقه‌ای برای جذب سرمایه چه جایگاهی دارد و رقبای ما در کشور‌های همسایه چه مزیت‌هایی دارند که ما نداریم؟ و مهم‌تر از همه، آیا نشانه‌های امیدوارکننده‌ای از بازگشت تدریجی سرمایه‌گذاران خارجی به ایران دیده می‌شود؟

برای پاسخ به این سوالات به سراغ ارش علوی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران رفته‌ایم.

به گفته این فعال اقتصادی، موانع جذب سرمایه‌گذار خارجی در ایران تنها به تحریم‌ها محدود نمی‌شود. او معتقد است: «اگر بخواهیم ریشه‌ای‌تر نگاه کنیم، بسیاری از سیاست‌هایی که در داخل کشور اتخاذ شده، خود زمینه‌ساز تحریم‌ها بوده‌اند. درواقع، دلایل داخلی در ایجاد و تداوم تحریم‌ها نقش غیرقابل انکاری دارند.»

ایران_امریکا_مذاکره

مشکل از سرمایه‌گذاری داخلی شروع می‌شود

او تأکید دارد که حتی سرمایه‌گذاری داخلی هم در شرایط فعلی به سختی انجام می‌شود: «وقتی یک فعال اقتصادی ایرانی حاضر نیست در کشور خود سرمایه‌گذاری کند، چطور می‌توان انتظار داشت یک سرمایه‌گذار خارجی این کار را انجام دهد؟ عواملی مثل بی‌ثباتی اقتصادی، نبود چشم‌انداز روشن، و نرخ بازدهی نامطمئن از جمله موانع اصلی هستند.»

وی ادامه داد: «اقتصاد ایران با نوسانات شدید، سیاست‌گذاری‌های متغیر و نبود پیش‌بینی‌پذیری مواجه است. این موارد حتی برای سرمایه‌گذار داخلی هم بازدارنده‌اند، چه رسد به خارجی.»

موانع ساختاری برای سرمایه‌گذار خارجی

از نگاه این فعال اقتصادی، برای جذب سرمایه‌گذار خارجی تنها برداشته شدن تحریم کافی نیست، بلکه باید زیرساخت‌های لازم برای حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی نیز فراهم شود. وی توضیح می‌دهد: «ما در سال‌های گذشته بسیاری از این زیرساخت‌ها را از دست داده‌ایم؛ از جمله موسسات مالی واسط، خدمات بیمه‌ای سرمایه‌گذاری، شرکت‌های پُست بین‌المللی و حتی امکان انتقال فناوری و تجهیزات.»

او همچنین به نبود امکان انتقال پول، خطر جریمه‌های بین‌المللی، و ریسک بالای نرخ ارز اشاره می‌کند و می‌افزاید: «سرمایه‌گذار باید بداند که در چه بازه زمانی، به چه نرخ ارزی و با چه سودآوری می‌تواند به سرمایه‌اش دسترسی پیدا کند. در ایران هیچ‌کدام از این پاسخ‌ها مشخص نیست.»

در پاسخ به این پرسش که اتاق بازرگانی ایران چه اقداماتی برای معرفی فرصت‌های سرمایه‌گذاری انجام داده و چقدر در این مسیر موفق بوده است، وی می‌گوید: «اغراق زیادی درباره نقش اتاق بازرگانی می‌شود. در شرایطی که حتی سرمایه‌گذار داخلی بدون دریافت امتیاز و انرژی ارزان تمایلی به سرمایه‌گذاری ندارد، چطور اتاق می‌تواند طرف خارجی را برای ورود به چنین بازاری ترغیب کند؟»

به گفته او، در بخش‌هایی مانند معدن، کشاورزی و صنعت، جز در مواردی معدود و خاص، سرمایه‌گذاری خصوصی در مقیاس بزرگ دیده نمی‌شود. بنابراین، اتاق بازرگانی نیز در چنین فضایی نمی‌تواند تأثیرگذاری چشمگیری داشته باشد.

ترکیه

مقایسه با رقبا: ترکیه و امارات

در بررسی موقعیت منطقه‌ای ایران، این فعال اقتصادی تأکید می‌کند که در مقایسه با کشور‌هایی مانند ترکیه و امارات، ایران بسیاری از مزیت‌های لازم برای جذب سرمایه را از دست داده است.

او می‌گوید: «در ترکیه با وجود تورم بالا، اقتصاد مولد و پویایی وجود دارد. در امارات هم ثبات نرخ ارز باعث شده ریسک سرمایه‌گذاری خارجی تا حد زیادی کاهش یابد.»

او ادامه می‌دهد: «در ایران، اما از سال ۱۳۹۶ که آمریکا از برجام خارج شد، نرخ دلار از حدود ۳ هزار تومان به ۸۰ هزار تومان رسیده است، اما این رشد نرخ ارز حتی موجب افزایش صادرات یا سرمایه‌گذاری در صنایع صادرات‌محور نیز نشده است.»

قوانین خلق‌الساعه، یکی از جدی‌ترین موانع

یکی دیگر از چالش‌های سرمایه‌گذاری در ایران، قوانین ناپایدار و خلق‌الساعه است. وی مثالی می‌زند: «تصور کنید یک سرمایه‌گذار خارجی بخواهد در حوزه گلخانه و صادرات محصولات کشاورزی فعالیت کند. ممکن است یک‌شبه با تصمیم جهاد کشاورزی صادرات گوجه‌فرنگی ممنوع شود. کدام کشور دیگری چنین شرایطی دارد؟»

آیا احتمال توافق می‌تواند فضا را تغییر دهد؟

در پایان گفت‌و‌گو، او نسبت به اثرات احتمالی توافقات سیاسی و کاهش تحریم‌ها نگاه محتاطانه‌ای دارد. وی می‌گوید: «بله، اگر توافقی صورت بگیرد، فضای روانی مثبت‌تری حاکم خواهد شد و انتظارات نسبت به آینده بهبود می‌یابد. همین موضوع می‌تواند به‌تنهایی محرکی برای شروع سرمایه‌گذاری‌ها باشد، البته به شرط آن‌که با اصلاحات داخلی و ثبات مقررات همراه شود.»

او می‌افزاید: اگر توافقی انجام نشود، حتی کاهش موقت نرخ دلار نیز نمی‌تواند چشم‌انداز روشنی ایجاد کند. اما اگر توافقی حاصل شود، مهم نیست دلار ۶۰ هزار یا ۹۰ هزار تومان باشد؛ مهم این است که فعال اقتصادی بتواند بر مبنای یک روند باثبات برنامه‌ریزی کند.

ایران-کشور-همسایه

دوراهی مهم برای ایران

ایران حالا در نقطه‌ای حساس قرار گرفته؛ جایی که وعده‌ها و طرح‌های بزرگ سرمایه‌گذاری خارجی مطرح شده، اما واقعیت فراتر از این حرف‌هاست. سرمایه‌گذاران خارجی دنبال جایی هستند که امنیت و ثبات داشته باشد، جایی که قوانین ثابت باشد و پیش‌بینی‌ها قابل اتکا. وقتی سرمایه‌گذار داخلی خودش شک دارد و ریسک می‌کند، چطور می‌توان انتظار داشت سرمایه‌گذار خارجی با ریسک چندبرابر وارد شود؟

مشکل فقط تحریم‌ها نیست؛ مشکلات داخلی مثل ناپایداری سیاست‌ها، قوانین خلق‌الساعه و نبود زیرساخت‌های مالی و حقوقی مناسب، فضای کسب‌وکار ایران را به محیطی پرریسک و نامطمئن تبدیل کرده است. اینها سد‌های بزرگ‌تر از تحریم‌ها هستند که باید برداشته شوند.

کشور‌هایی مثل ترکیه و امارات سال‌هاست توانسته‌اند با ساختن فضای باثبات و امن، سرمایه‌گذاران را جذب کنند و حالا ایران باید بیاموزد که فقط مذاکره و وعده دادن کافی نیست. اصلاحات عمیق و واقعی، ایجاد ثبات اقتصادی و شفافیت در قوانین، تنها راه زنده نگه داشتن امید جذب سرمایه‌گذاری خارجی است.

در نهایت، اگر ایران بتواند فضای سرمایه‌گذاری را به جایی تبدیل کند که فعال اقتصادی داخلی و خارجی بتواند با خیال راحت تصمیم بگیرد و برنامه‌ریزی کند، آن‌وقت فرصت‌های بزرگ و واقعی پیش روی کشور باز خواهد شد. تا آن زمان، همه حرف‌ها و پیشنهاد‌ها بیش‌تر به آرزو شباهت دارد تا واقعیت.

منبع: اقتصادآنلاین
کدخبر: 353698 امیر خیرخواهان

ارسال نظر

 

آخرین اخبار