|
کدخبر: 306619

ضرورت ممنوعیت ساخت‌وساز در مناطق خطرپذیر

در وقوع حوادثی مانند سیل و زلزله که اراده‌ انسان در بروز و ظهور آن نقشی ندارد، چه باید کرد؟ به‌نظر می‌رسد استفاده از خدمات بیمه می‌تواند جزو بهترین راهکارها برای تقلیل پیامدهای این حوادث باشد.

شناسایی گسل‌های فعال در کشور و پایتخت، لزوم آمادگی در برابر زلزله را برای ما دوچندان کرده است؛ این در حالی است که در ایران بیمه‌ مجزایی به‌نام بیمه زلزله، تعریف نشده و بیمه زلزله زیرمجموعه بیمه آتش‌سوزی قرار دارد. اما باتوجه به فراوانی زلزله در سال‌های اخیر، خرید بیمه‌نامه زلزله باید جدی گرفته شود. محمد آریامنش، معاون پژوهشی پژوهشکده بیمه در گفت‌وگو با صمت ضمن اشاره به نقش دولت و شهرداری‌ها در بیمه منازل مسکونی، بیمه تکافل را بهترین گزینه در حوداث طبیعی دانست، چراکه در بیمه تکافل فقط یک شرکت هزینه‌ها را به دوش نمی‌کشد.

 بیمه منازل مسکونی و بافت‌های فرسوده چقدر اهمیت دارد و ما در ایران تا چه حد از این مهم غافل شده‌ایم؟

 در برخی جوامع بشری از مخاطرات طبیعی یا فجایع طبیعی به‌عنوان بلایای طبیعی یاد می‌شود، این در حالی است که کاربرد این واژه در این موارد نادرست است. به‌نظر بنده نباید از واژه بلا استفاده کرد، زیرا انسان با اتکا به عقل، دانش و علم می‌تواند تبعات این مخاطرات را به حداقل برساند؛ پس زلزله، توفان و خشکسالی را باید خطر تلقی کرد.

همچنین بین خطر و ریسک تفاوت وجود دارد. در بیمه در تعریف خطر و ریسک اشتباه رخ می‌دهد و این ذهنیت ایجاد می‌شود که هرجا خطر وجود دارد، ریسک نیز هست و از کلمه ریسک به‌عنوان خطر استفاده می‌شود، این در حالی است که معنی ریسک و خطر متفاوت است؛ به عنوان نمونه در جایی گسلی وجود دارد که می‌تواند زلزله‌ای به بزرگی ۷ ریشتر را ایجادکند؛ پس در این منطقه خطر بالاست، اما نباید این ذهنیت ایجاد شود که ریسک هم در این منطقه بالاست. ریسک و خطرپذیری ترکیبی از موقعیت خطر چشمه زلزله و ساخت‌وسازهای ما در کشور است. اگر ساخت‌وسازها در کشور قوی باشد ریسک بالا نیست و اگر ساخت‌وسازها قوی نباشند خطر و ریسک بالا خواهد رفت. آنچه امروز از آن در بیمه یاد می‌کنیم ترکیبی از دانش ریسک و خطر است؛ پس امیدوارم که این دو واژه در جامعه جا بیفتد.

چشمه‌های خطر شناسایی شده‌اند؛ آیا مردم ساکن این مناطق از بیمه‌ها بیشتر استفاده کردند؟‌

در تهران چشمه‌های خطر شناسایی شده‌اند. این چشمه‌ها همان گسل‌های پویا هستند که امتداد آنها به شمال و جنوب تهران نیز رسیده است. در مرکز شهر نیز این گسل‌ها رخنمون دارند، اما این سخن به این معنا نیست که در سایر مناطق تهران گسل نداریم. علاوه‌بر گسل‌های آشکار، گسل‌های پنهان نیز وجود دارد و گسل‌های پنهان باتوجه به شکل زمین‌شناسی شهر تهران که رسوبات روی آن را فرا گرفته، از دید ما پنهان شده‌اند که ما نیازمند آزمایشات ژئوفیزیکی هستیم تا بتوانیم گسل‌های پنهان را در اعماق مختلف شناسایی کنیم.پهنه‌های لرزه‌خیز در شمال و جنوب و بخشی در مرکز تهران هستند و نباید این تصور ایجاد شود که اگر گسل شمال تهران فعال شد، منطقه جنوب غرب تهران منطقه امنی خواهد بود و دیگر اتفاقی در آنجا رخ نخواهد داد. جبهه موج حرکت می‌کند و پدیده تشدید اتفاق می‌افتد و ممکن است زلزله به‌مراتب شدیدتری اتفاق بیفتد؛ بنابراین تمام تهران را باید همسان ببینیم؛ گرچه مناطقی که روی گسل قرار دارند، خطرناک هستند، اما از نظر خطرپذیری کل تهران خطرناک است.

ممکن است برای برخی این پرسش مطرح شود که آیا فقط گسل‌ها منشأ زلزله هستند؟ پاسخ منفی است؛ علاوه بر گسل‌ها، چین‌های فراوان نیز در تهران وجود دارد که نباید از آنها غافل شد. تمام تپه‌های عباس‌آباد، پستی و بلندی‌های سطح تهران پیش از کوهستان و البرز چین‌های فعالی هستند که می‌توانند به شکست منجر شوند و گسل‌های عمیق ایجاد کنند. با این توصیف در کمتر جایی از تهران می‌توان منطقه امن پیدا کرد. همچنین این امکان وجود دارد که گسل درگیر شکستگی جدید ‌شود. اگر گسل شکسته شود، می‌تواند در اطراف هم لرزه ایجاد کند؛ به این معنا که فقط روی گسل و پهنه تخریب نخواهیم داشت. اگر گسل شمال تهران شکسته شود و منشأ زمین‌لرزه باشد، بی‌تردید جنوب تهران نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و هرچه از حریم گسل دورتر ‌شویم، از شدت زلزله کمتر خواهد شد، اما این به آن معنا نیست که خطرپذیری کمتر باشد؛ بنابراین نمی‌توانیم اعلام کنیم این منطقه تهران امن است؛ از همین ‌رو ساخت‌وسازها باید مقاوم شوند. با سازه‌های پایدار می‌توان امنیت را ایجاد کرد. تهدید زلزله در ژاپن بیشتر است، اما خطرپذیری و ریسک در آنجا به‌دلیل ساختمان‌های مقاوم کمتر است.

 با انجام چه اقداماتی می‌توان تبعات این خطرها را کاهش داد؟

 نمی‌توان مانع وقوع زلزله شد. هیچ انسانی تا امروز نتوانسته از وقوع زمین‌‌لرزه‌ها جلوگیری کند. انرژی زمین‌لرزه‌ها وقتی تحت تنش و فشار قرار می‌گیرد تحمل آن تمام می‌شود و بدون تردید شکسته خواهد شد و هیچ کس نمی‌تواند توان آن را کم کند؛ این حادثه طبیعی است و به‌موقع نیز اتفاق خواهد افتاد.تا امروز هیچ کس نتوانسته زمان وقوع زلزله را پیش‌بینی کند. از نظر مکانی خطر زلزله در تمام مناطق تهران بالاست، اما پیش‌بینی مطلق به لحاظ زمان تحقق وجود ندارد. پس امکان شناسایی کانون زلزله وجود دارد، اما کسی نمی‌تواند زمان تحقق زلزله را پیش‌بینی کند.

باوجود پیش‌بینی‌ناپذیر بودن زلزله چه اقداماتی برای مهار پیامدهای آن می‌توان انجام داد؟

در رویداد لرزه‌ای، آینده‌پژوهی اهمیت دارد. در ۱۰۰ سال اخیر باتوجه به مستقر کردن دستگاه‌های لرزه‌نگاری، زمین‌لرزه‌ای در طبس و بم ثبت نشد و از آنجایی‌که زمین‌زلزله‌ای در این مناطق ثبت نشد، آنجا منطقه امن تلقی شد و مردم چندان در ساخت‌وسازها دقت نکردند؛ بنابراین نباید به آمار زمین‌لرزه‌ها اعتماد کرد.آمار دقیقی از زلزله‌ها نداریم تا بتوان براساس آن قضاوت کرد. درحال‌حاضر مهم‌ترین برآوردی که وجود دارد حاکی از این مهم است که در تهران هر ۱۷۵ سال یک بار زلزله‌ای شدید رخ می‌دهد که از این بازه ۲۵ سال نیز گذشته، اما این روش آماری قابل اعتماد نیست. زمانی می‌توان برای تهران پیش‌بینی آماری دقیقی ارائه داد که آماری حداقل ۲هزارساله در این باره داشته باشیم. وقتی مکانی تحت خطر است و سازه‌ها نیز ضعیف هستند، باید به فکر باشیم و مدیریت شهری را درست پیش ببریم.

آیا در ایران برای تقویت فرهنگ بیمه‌ منازل مسکونی و بافت‌های فرسوده اقدامی انجام شده است؟

زلزله خسارت ایجاد می‌کند و در این بین نقش بیمه‌ها مهم است. بیمه در ساخت‌وسازها و در فرهنگ‌سازی کمک خواهد کرد.در مناطق زلزله‌زده ترکیه بیش از ۶۵ درصد ساختمان‌ها تحت پوشش بیمه زلزله بودند، به همین دلیل کمتر از یک سال بعد از زلزله سال گذشته شاهد بازسازی این منازل هستیم و بازسازی آنها در حال اتمام است، اما در ایران بازسازی‌ها حداقل در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۲۰ ساله انجام می‌شود و هنوز در شهر بم بازساری کامل انجام نشده، چراکه مردم از پس هزینه‌های ساخت برنمی‌آیند و دولت نیز در بودجه سالانه مبلغی را برای این کار در نظر می‌گیرد که این مبلغ کافی نیست. بیمه‌ها می‌توانند این‌گونه موارد را پوشش دهند و باید به سمت فرهنگ‌سازی پیش بروند که خانه‌ها با مقاومت بیشتری ساخته شوند و مالکان این خانه‌ها حق بیمه کمتری پرداخت خواهند کرد. همچنین باید سازکاری تعریف شود تا خرید و فروش خانه‌ها با ریسک بالا دشوار شود و خریدار برای خرید این منازل حق بیمه بیشتری پرداخت کند. اگر این محدودیت‌ها اعمال شود، رغبت برای خرید این منازل کاهش پیدا می‌کند؛ بیمه‌ها این گونه می‌توانند خرید‌وفروش سازه‌های غیرمقاوم را حذف کنند.هدف ما در بیمه، فرهنگ‌سازی است. فردی که ساختمانی را تحت پوشش بیمه قرار می‌دهد، اگر زلزله‌ای رخ دهد و ساختمان تخریب شود، دولت و بیمه هزینه بازسازی آن را تقبل می‌کنند و این کار بزرگی نیست. بیمه و پژوهش بیمه به‌دنبال فرهنگ‌سازی است، اما در ایران هنوز بیمه زلزله زیرمجموعه بیمه آتش‌سوزی است و باوجود اینکه اقدامات خوبی در زمینه صندوق خسارت‌های ساختمان انجام شده، به‌نظر می‌رسد این اقدامات کافی نیست و ما نیازمند این هستیم که بیمه‌های زلزله را حداقل در حریم گسل‌ها اجباری کنیم یا دست‌کم اجازه ساخت‌وساز در این محدوده‌ها داده نشود یا ساختمان‌های مقاوم ساخته شود.

 در شرایط نرمال نباید اجازه ساخت‌وساز روی گسل‌ها داده شود و اگر این اتفاق رخ داد باید نرخ سازه‌های روی گسل‌ها کمتر باشد، در حالی‌که گران‌ترین ساختمان‌ها در تهران روی گسل قرار دارند. اگر اجازه خرید و فروش ملک روی گسل‌ها داده نشود، اقدام بزرگی در راستای ایمن‌سازی شهر تهران انجام شده است.

به‌نظر می‌رسد صاحبان املاک فرسوده توان بیمه کردن منازل خود را ندارند؛ آیا دولت در این زمینه برنامه‌ای دارد؟

یک طرح پژوهشی در این باره در پژوهش بیمه اجرا شد. ما در این تحقیق به این موضوع پرداختیم که نباید بیمه زلزله فردی شود و باید بخشی از هزینه بیمه زلزله را شهرداری تقبل کند، چراکه شهرداری اجازه ساخت‌وساز را می‌دهد و این مجوز به این معناست که آنجا منطقه امنی است و وقتی شهرداری پایان کار می‌دهد، به‌نوعی ایمنی ساختمان را تایید کرده است؛ پس باید بخشی از ضمانت بیمه را شهرداری متقبل شود، اما همان‌گونه که اشاره شد از بیمه زلزله، تعریف درستی ارائه نشده و ما به‌دنبال تعریف صندوق و بیمه تکافل هستیم. این بیمه یک بیمه اسلامی است. در بیمه تکافل فقط یک شرکت هزینه‌ها را به دوش نمی‌کشد و ریسک و خطر به شرکت بیمه منتقل نمی‌شود. در بیمه‌ تکافل ریسک بین افرادی که سهام دارند و در صندوق، سرمایه‌گذاری کردند تقسیم می‌شود و باعث خواهد شد دقت بیشتری در ساخت‌و ساز انجام شود و در صورت تحمیل ضرر این موضوع متوجه تمام افراد عضو خواهد شد. خانه‌های بافت‌های فرسوده باید از طریق پوشش‌های بیمه‌ای بازسازی و پایداری آنها در برابر زلزله تقویت شود.

ایران تا چه میزان در فرهنگ بیمه منازل مسکونی و فرسوده نسبت به کشورهای منطقه عقب افتاده است؟

بدون تردید ما نباید خود را در این زمینه با تمام کشورهای منطقه مقایسه کنیم، چراکه نوع مخاطرات، بزرگی و شدت حوادث طبیعی در کشورهای مختلف متفاوت است. به لحاظ زمین‌شناسی ایران به ترکیه شباهت زیادی دارد. اگر بخواهیم عملکردها در این زمینه را مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که این کشور بسیار از ما موفق‌تر بوده است. هرچند ما در ایران تجربه بیشتری نسبت به ترکیه در زمینه زلزله داشتیم، اما کمتر در این زمینه کار کردیم. ترکیه در زمینه بیمه زلزله بسیار از ما جلوتر است و تا حد زیادی الگوهای خوبی پیاده کرده است. در ترکیه بیش از ۶۵ درصد منازل تحت پوشش بیمه هستند، این در حالی است که در ایران بیمه خسارت زلزله به‌عنوان یک گزینه مستقل کمتر دیده شده و گرچه بیمه‌های آتش‌سوزی خسارت‌های ساختمان را می‌پردازد، اما برنامه هدفمندی در این باره وجود ندارد و به‌نظر من در زمینه بیمه منازل مسکونی ما در ابتدای راه هستیم و باید با جدیت بیشتری در این زمینه ورود کنیم و در نخستین گام باید منازل مسکونی، مراکز آموزشی و مراکز بهداشتی را بازسازی کنیم.

در پایان یک جمع‌بندی از بحث ارائه بدهید؟

توصیه من این است که مردم خود مستقیم برای بیمه منازل مسکونی ورود کنند و مناطقی که روی گسل است را خریداری نکنند.

دانشمندان زلزله‌شناس زحمات زیادی برای شناسایی این مناطق کشیدند و نقشه مخاطرات تهیه شده است. اگر در این مناطق خرید و فروش انجام نشود، بدون تردید تهران ایمن‌تری خواهیم داشت. برخی از مسئولان بر این باورند که درباره وقوع احتمالی زلزله نباید سخن گفته شود، چراکه باعث ارعاب اجتماعی می‌شود، اما این باور درست نیست و مردم باید بدانند و مناطق پرخطر را بشناسند و در معاملات این نکات را در نظر بگیرند.

همچنین کسانی که ساخت‌وساز می‌کنند باید با این ذهنیت کار کنند که قرار است فردا خود و عزیزان‌شان در این محل‌ها سکونت کنند و اگر در هر بخشی از ساخت‌وساز کوتاهی صورت بگیرد، بدون تردید اتفاق‌های سنگینی برای هموطنان رخ خواهد داد و همه این افراد در آینده مسئول خواهند بود. در ساخت‌وسازها باید از نظر فنی به مراکز معتبر مانند پژوهشگاه زلزله‌شناسی و مرکز تحقیقات راه و شهرسازی مراجعه شود و نقشه سازه‌هایی که تهیه می‌شود استاندارد و معتبر باشد. آخرین توصیه من به همکاران در شهرداری‌ها است که باید نظارت بیشتری در این زمینه داشته باشند و مجوز ساخت‌وساز در مناطقی که می‌دانند خطرناک است را ندهند./روزنامه صمت

نویسنده: سیرانوش موسوی

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها