|
کدخبر: 10654

گزارش صمت از فیلم‌هایی که می‌توانستند به اقتصاد سینما کمک کنند

«توقیف» قاتل رشد اقتصادی سینمای ایران

توقیف. کلمه‌ای پنج حرفی که درون خود بسیاری از اتفاق‌ها را نگه داشته و می‌تواند سرنوشت یک اثر هنری را عوض کند.

به گزارش پایگاه خبری گسترش، روزنامه صمت نوشت: هر چند به گفته بسیاری از بزرگان سینما هیچ فیلمی در هیچ کمدی تا ابد باقی نمی‌ماند و بالاخره یک روزی تمام فیلم‌ها رنگ پرده نقره‌ای را می‌بینند اما توقیف یک فیلم در سینمای ایران منهای اینکه می‌تواند آثار مخرب در روند آینده حرفه‌ای یک هنرمند بگذارد و حتی او را به مرزی از فعالیت برساند که حاصل آن ساخت آثاری با محتوای خنثی و سفارشی است، اما اگر از منظر معنوی هم نخواهیم به موضوع نگاه کنیم، توقیف یک اثر سینمایی می‌تواند آثار مخربی بر اقتصاد سینما و به ویژه سازنده آن اثر بگذارد. اما حال این سئوال پیش می‌آید که توقیف فیلم‌های مطرح در سه دهه اخیر سینمای ایران تا چه میزان آثار منفی اقتصادی بر منابع مالی سینمای ایران گذاشته است؟ چه میزان سرمایه راکد باقی مانده و چه میزان فروش از سینمای ایران دریغ شده است؟ اگر بخواهیم از اوایل دهه هفتاد شروع کنیم شاید یکی از مهم‌ترین آثاری که با تاخیر چند ساله توانست رنگ پرده را ببیند و با اکران محدود به نمایش خود پایان داد ساخته داوود میرباقری بود. «آدم برفی» با قصه‌ای متفاوت در سینمای ایران و به کمک ایده اجرای یک گریم منحصربه‌فرد بر روی چهره مرد و تلاقی زن و مرد درون فیلم، نخستین ساخته سینمایی خالق «مختارنامه» را با مشکلاتی هنگام نمایش فیلم روبه‌رو کرد. میرباقری سال۷۳ فیلمی ساخت و روانه اکران کرد که در زمان خود به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد و اعتراض‌های تندی به همراه داشت. دلیل این اعتراض‌ها، علاوه بر محتوای فیلم، تا حدودی به زن‌پوش‌بودن یکی از بازیگران مرد فیلم (اکبر عبدی) برمی‌گشت. اکران این فیلم همزمان شد با نمایش فیلم «تحفه هند» ساخته محمدرضا زهتابی که آن فیلم هم دچار حاشیه شد. با این‌حال، وقتی نمایش فیلم به‌طور کامل متوقف شد، نسخه ویدئویی آن (البته با کیفیتی نامطلوب) به سرعت تکثیر و توزیع شد و همه فیلم را در تلویزیون‌های خانگی دیدند. جالب آنکه وقتی سه سال بعد، آب‌ها از آسیاب افتاد و فیلم با مجوز قانونی برای دومین‌بار در سینماها نمایش داده شد، حتی آنها که فیلم را در ویدئوهای خانگی دیده بودند، به سینما آمدند تا فیلم را روی پرده ببینند. فیلم یکی از تولیدات حوزه هنری در دوره مدیریت محمدعلی زم بود و تولید گرانی را پشت سر گذاشت. حضور و تصویربرداری در کشور ترکیه و هزینه حضور چهره‌های سرشناسی همچون اکبری عبدی، داریوش ارجمند و پرویز پرستویی «آدم برفی» را یکی از پروژه‌های گران زمان خود کرده بود. با این حال فروش فیلم در گیشه تنها ۲۰ میلیون تومان بود و نتوانست به رقم قابل توجهی که می‌توانست داشته باشد برسد. اگر «آدم برفی» روی پرده می‌ماند می‌توانست به فروشی معادل ۲۰۰ میلیون تومان در زمان خود با بهای بلیط ۲۰ تومان برسد. در میانه دهه هشتاد سامان مقدم پس از سعی و خطاها در ساخته‌های قبلی خود یعنی «پارتی» و «سیاوش» به سراغ یک اثر کمدی رفت و «مکس» را ساخت. فیلم تا مدت‌ها برای رفتن روی پرده با مشکلاتی روبه‌رو بود و در نهایت در فصل مرده اکران روی پرده رفت. یعنی در بازه زمانی ۲۲ بهمن تا ۲۲ اسفند توانست روی پرده بماند و در این مدت با وجود زمان کم توانست به فروش نیم میلیاردی دست پیدا کند. اگر نگاه‌های سلیقه‌ای در اکران در ابتدای دولت نهم نبود شاید «مکس» می‌توانست به فروشی میلیاردی دست پیدا کند و پیش از «آتش بس» ساخته تهمینه میلانی عنوان نخستین فیلم میلیاردی سینمای ایران را از آن خود کند. یکی از پر سروصداترین توقیف‌های سینمای ایران را کمال تبریزی با «مارمولک» به نام خود در اوایل دهه هشتاد ثبت کرد. «مارمولک» با مضمونی جسورانه و نگاهی انتقادی به جامعه روایتی متفاوت از زندگی روحانیت را ارائه می‌کند که در قالب یک کمدی اجتماعی به بسیاری از ابهامات جامعه پاسخ می‌دهد. با این حال فیلم در زمان خود با بی‌مهری‌های زیادی روبه‌رو شد به نحوی که پس از آنکه جشنواره فیلم فجر در دولت هشتم سیمرغ بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگری و بهترین فیلم از نگاه مردم را به فیلم اهدا کرد در زمان اکران تنها بیست روز توانست روی پرده دوام بیاورد. شاید پس از اکران «گنج قارون» در پیش از انقلاب سینمای ایران دیگر صف‌های عریض و طویل در مقابل سینماها را به خاطر ندارد، به طوری که برخی از سینماها اکران مارمولک را ۲۴ ساعته کرده بودند و از این نظر یک رکورد بی‌نظیر در حال رخ دادن بود. فیلم البته بعد از بیست روز اکران با فشار برخی از نهادها از اکران جمع شد و در این مدت کوتاه توانست به فروش ۷۰۰ میلیون تومانی دست پیدا کند. تصور کنید اگر روند منطقی اکران بر فیلم «مارمولک» حاکم بود این فیلم می‌توانست رکوردهای سینمای ایران را در زمان خود جابه‌جا کند و با فروش چند میلیاردی خود نقش اثرگذاری در بدنه اقتصادی سینمای ایران ایفا کند. یکی از غم‌انگیزترین داستان‌های توقیف در سینمای ایران مربوط به فیلم سینمایی «سنتوری» ساخته داریوش مهرجویی بود. فیلمی که شاید یک اتفاق در روند فیلمسازی مهرجویی در میانه دهه هشتاد بود و می‌توانست جایگاه او را به عنوان یک فیلمساز مولف بیش از پیش در سینمای ایران تثبیت کند. سنتوری از آن دست اتفاق‌ها در سینمای ایران است که روند اکران نشدنش را هیچ کس بر گردن نمی‌گیرد و هر کس از اینکه بخواهد درباره آن مستقیم نظر بدهد پرهیز می‌کند. فیلم در جشنواره بیست و پنجم به نمایش درآمد و به غیراز جایزه بهترین بازیگری، سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم را هم دریافت کرد. فیلمی که برای خرداد سال ۸۶ آماده اکران عمومی می‌شد یک باره و در حالی که پوسترهای فیلم در تمام سطح شهر پخش شده بود از پرده پایین آمد تا یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه مهرجویی بدون آنکه رنگ پرده را ببیند به محاق توقیف برود. این توقیف البته با انتشار ناگهانی نسخه قاچاق آن به یک کمدی تراژدی در سینمای ایران تبدیل شد و کار به جایی رسید که مسئولان وقت دولت دهم با مجوز نمایش خانگی فیلم موافقت کردند تا سنتوری یکی از معدود آثار سینمایی باشد که با وجود آنکه هیچ‌گاه رنگ پرده را به خود ندید توانست به نمایش عمومی در بیاید. داستان توقیف فیلم‌ها و امکان نیافتن نمایش آنها در موعد مقرر خود در سینمای ایران قصه‌ای طول و دراز است که می‌تواند این فهرست را بلند بالاتر از این کند. اقدام اخیر سازمان سینمایی برای رفع موانع توقیف آثار سینمایی و پالس‌های مثبتی که برای برخی از فیلم‌ها از سازمان سینمایی خارج شده است این امید را می‌دهد که می‌توان با عقلانیت راه را برای مذاکره با سینماگران برای رسیدن به حرف مشترک از ممیزی باز کرد. اتفاقی که سودش برای کل سینمای ایران خواهد بود.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها