چشمانداز تاریک آموزش در ایران؛ دانشآموزان به فکر مهاجرت هستند
نظام آموزشی ایران، سنتی، متمرکز و معلممحور، استعدادهای دانشآموزی را نادیده میگیرد و نسل جوان را به ناامیدی و مهاجرت سوق میدهد. سحر بیات، کارشناس برجسته آموزش و رئیس پیشین کمیسیون ملی آیسسکو، هشدار میدهد که این ساختار خشک، یادگیری شخصی و خلاقیت را قربانی حفظیات کرده و خروجیاش انسانهایی بدون توان تحولآفرینی است؛ همان سیستمی که حتی رئیسجمهور مسعود پزشکیان را در نوجوانی "تنبل" و مردود نشان داد، اما امروز هم بدون تغییر ادامه دارد.

هفته گذشته، رئیسجمهور مسعود پزشکیان در نشستی اظهار کرد: «من در دوران دبیرستان دانشآموزی تنبل بودم. حتی یک سال هم مردود شدم و مجبور شدم به هنرستان بروم. در دوران سربازی، وقتی با واقعیتهای تلخ جامعه روبهرو شدم، تصمیم گرفتم تغییری ایجاد کنم.»
اما پرسش اساسی این است که چرا پس از گذشت دههها، نظام آموزشی ایران همچنان با شیوههای ناکارآمد گذشته پیش میرود؛ نظامی که دانشآموزان را ناامید نگه میدارد تا شاید با "خوردن سر به سنگ"، به ارزش یادگیری پی ببرند.
سحر بیات، رئیس پیشین گروه کمیسیون ملی آیسسکو و کارشناس توسعه آموزش و پرورش، تأکید میکند: «نظام تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر توانمندیها و استعدادهای فردی دانشآموزان نیست. ساختار آن کاملاً متمرکز، سنتی و معلممحور است. در چنین شرایطی، فرایند یادگیری در کلاس درس نه دانشآموزمحور، بلکه وابسته به روش تدریس یکطرفه معلم است. در این چارچوب، نه علایق دانشآموزان اهمیت دارد و نه استعدادهای متفاوت آنان مورد توجه قرار میگیرد.»
او ادامه میدهد: «در یک کلاس ۴۰ نفره، معلم برای همه یک روش تدریس را بهکار میگیرد و دیگر اهمیتی ندارد که چه کسی یاد گرفته و چه کسی نه. در حالیکه در نظامهای آموزشی پیشرو، برای هر دانشآموز بر اساس توانایی، علاقه و نوع یادگیریاش، روشهای متفاوت آموزشی طراحی میشود. در کشور ما اما، یادگیری شخصی و خلاق جای خود را به تکرار و حفظکردن داده است. در چنین سیستمی، اگر کسی مثل آقای پزشکیان بعدها به خودش بیاید، نتیجه تجربه شخصی است، نه حاصل هدایت نظام آموزشی.»
تفاوت فاحش با کشورهای پیشرفته
بیات با اشاره به تفاوت نظام آموزشی ایران با کشورهای توسعهیافته میگوید: «در بسیاری از کشورها، کلاسهای درس ترکیبی از دانشآموزان با استعدادها و تواناییهای گوناگون است؛ حتی دانشآموزان دارای معلولیت در کنار سایرین تحصیل میکنند و معلمها با کمک دستیاران آموزشی، بهطور اختصاصی روند یادگیری هر دانشآموز را دنبال میکنند. اما در ایران، از رأس سیاستگذاری تا کف مدرسه، یک ساختار خشک و متمرکز حکمفرماست که فرصت رشد فردی را از دانشآموز میگیرد.»
او تأکید میکند: «از زمان نوجوانی آقای پزشکیان تا امروز، دههها گذشته اما هنوز همان رویکرد ادامه دارد. وقتی نظام آموزشی نتواند انسانهایی خلاق، پرسشگر و تحولآفرین تربیت کند، طبیعی است که جامعه نیز به توسعه نرسد. کشورهای پیشرفته، حاصل تربیت انسانهای اندیشمندند؛ در حالی که خروجی نظام آموزشی ما، انسانهایی است که توان ساختن جامعهای توسعهیافته را ندارند.»
مدیران ناکارآمد و رانتخوار؛ ریشه تداوم شکست
بیات یکی از دلایل تداوم این وضعیت را حضور مدیران ناکارآمد و غیرمتخصص در رأس تصمیمگیریها میداند: «افرادی که بدون تخصص، تنها با تکیه بر روابط و رانت، از نهادی به نهاد دیگر منتقل میشوند. وقتی چنین افرادی درباره آینده آموزش کشور تصمیم میگیرند، نباید انتظار تحول داشت.»
او میافزاید: «بارها در کلاس از دانشآموزانم پرسیدهام برنامهشان برای آینده چیست و بیش از ۹۰ درصدشان گفتهاند قصد مهاجرت دارند. چون میبینند در این کشور، علم نه جایگاه دارد و نه پاداش. کسانی که با دانش و پشتکار رشد کردهاند، به حاشیه رانده شدهاند، در حالیکه افراد بیصلاحیت با تکیه بر قدرت و روابط، به همهچیز رسیدهاند. برای همین هم دیگر کسی باور ندارد "علم بهتر از ثروت است".»
رتبههای آخر جهانی؛ آینه ضعفهای آموزشی ایران
بیات در پایان به شاخصهای بینالمللی اشاره میکند: «نتیجه چنین سیاستگذاریهایی را میتوان در آزمون جهانی تیمز دید، جایی که دانشآموزان ایرانی در میان ۱۵۷ کشور در رتبههای پایانی قرار دارند. این آمار مثل آینهای است که ضعفهای ما را بیپرده نشان میدهد. اما انگار برای هیچکس مهم نیست. در جامعهای که انسانها فقط به منافع شخصی میاندیشند و نه منافع ملی، نظام تعلیم و تربیت هم نمیتواند انسانهایی بسازد که توسعه و پیشرفت را رقم بزنند. این چرخه، تا زمانی که اندیشهها تکان نخورند، همچنان ادامه خواهد داشت.»
سیستم مدرسه اینه دنبال نیرو کار بله قربانگو تو مدارس حتی اجازه ندارین حرفی بزنین بی اجازه معلمتون
تو مدارس راجب درامد زایی کار افرینی تجارت بتون یاد نمیدن فقط نیرو کار و حمال میخوان که ثروتمندا ازتون استفاده کنن ثروتشون چن برابر کنن و شما حمالیشون کنید با پولی ک یک هزارم درامد اونا نیست ، سیستم دنیا همینه مدرسه ن فقط ایران ، راجب اینکه تو درس خوندن بی انگیزه شدن سه عامله 1.مدرسه خشکه محیطش و خسته کننده نه جایی که طرف بتونه یاد بگیره یا راحت باشه 2.فضای مجازی چه گیم چه پیام رسانا یا سوشال مدیا ها همه فکر ذکردانش اموز و دانشجو اینا شده 3.اقتصاد نابود و بی کاری وقتی میبینن اقتصاد داغونه درامدا کم و ناچیز و بی کاری زیاد انگیزه درس خوندن نیست