|
کدخبر: 325199

جایگاه صنایع ایران در تحولات فناورانه

مهدی ایزدیار، مدیرعامل فناپ زیرساخت

فناوری جایگاه صنایع ایران در تحولات فناورانه

در سال‌های اخیر، پیچیدگی و الزامات در صنعت تولید[۱]بطور فزاینده‌ای افزایش یافته است. موضوع رشد در رقابت‌های بین‌المللی، افزایش نوسان‌های بازار، تقاضا برای محصولات تمام سفارشی و شخصی‌سازی شده در کوتاه‌ترین زمان ممکن، چالش‌های جدی برای شرکت‌ها و سازمان‌ها پدید آورده‌اند و بدین ترتیب مفهوم کارایی، رویکرد کاهش هزینه‌ها و افزایش انعطاف‌پذیری به‌منظور تعامل با انواع مشتریان، اهمیت روزافزونی پیدا کرده‌اند، همچنین سازگاری با شرایط غیرقابل پیش‌بینی اقتصادی و سیاسی و قابلیت پایداری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و در کنار اینها تحولات برآمده از پیشرفت شتابان فناوری‌های نوپدید که طیف وسیعی از تجارت‌های نوظهور را ایجاد کرده‌اند، شرایط را روزبه‌روز برای صنعت تولید در دوره انقلاب صنعتی چهارم پیچیده‌تر می‌کند.

نگاهی به رویکردهای اروپای صنعتی، تصویر روشن‌تری از روند انقلاب صنعتی چهارم در دنیا به ما می‌دهد تولیدات صنعتی محرک اصلی رشد اقتصادی اروپا بویژه برای ایجاد شغل در کشورهای صنعتی اتحادیه اروپا محسوب می‌شوند، بطوری که طبق آمار ۷۵ درصد کل صادرات اروپا را تولیدات صنعتی دربرمی‌گیرند و مهمتر از آن ۸۰ درصد کل نوآوری‌های قاره سبز، به تولیدات صنعتی اختصاص یافته است. با این حال، چشم‌انداز ساخت و تولید اروپا، در افق تولیدات صنعتی چیزی بیش از دو برابر سطح تولید فعلی آنها است. با تمام این تفاسیر، اروپا طی یک دهه گذشته حدود ۱۰درصد از سهم صنعتی خود را از دست داده است. اما در این میان کشورهایی هم بودند که در۲۰ سال گذشته، توانسته‌اند سهم تولیدات صنعتی خود را دو برابر کنند، که آلمان در این زمینه با ابتکاراتی جایگاه خود را بعنوان «پیشروی صنعت اروپا» در بخش تولیدات صنعتی تقویت کرده است. یکی از آن ابتکارها، معرفی طرح جامع Industry ۴.۰ است که بعنوان سند راهبردی هایتک[۲] آلمان برای آماده‌سازی و تقویت بخش تولیدات صنعتی معرفی شده است. در این سند، با توجه به نیازهای تولیدی آینده صنایع، بیش از همه روی فناوری اینترنت اشیا تمرکز شده است که با یک تغییر الگوی فکری و بازطراحی ساختاری بسوی تحقق کارخانه هوشمند گام بردارند.

ره‌آوردهای انقلاب صنعتی چهارم برای صنایع

در انقلاب صنعتی سوم صنایع بسوی کامپیوتری‌کردن سیستم‌ها رفتند اما در انقلاب صنعتی چهارم چند اتفاق جدید افتاده است، ارتباط عمده تجهیزات داخلی ماشین‌ها و هوشمند شدن بهره‌گیری از داده‌ها در زمره این اتفاقات است که باعث شده بجای انسان، سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی، تصمیم نهایی را بگیرد.

مسیر هوشمندسازی بسوی بهینه‌سازی تصمیم‌ها پیش می‌رود و در این مسیر فناوری‌ها روندهای پیشین را دگرگون می‌کنند و این دگرگون‌سازی ابعاد مختلفی دارد. دگرگونی در صنعت چهارم با برنامه‌های دیجیتال اتفاق میافتد و اصلی‌ترین هدف آن هم، مقوله بهره‌وری اقتصادی است. بکارگیری این فناوری‌ها می‌تواند هزینه‌ها را کاهش و از نظر اقتصادی، حاشیه سود صاحبان صنایع را افزایش بدهد اما به هر حال بهره‌گیری از این فناوری‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری ابتدایی است.

طبیعی است که مدیران هیچ وقت نگاه فناورانه صرف ندارند و در واقع فناوری یک ابزار است که نهایتا، باید به بهره اقتصادی بیشتر بیانجامد. بنابراین هر کس به صنعت چهارم ورود می‌کند و بخشی از حوزه‌های تخصصی را دگرگون می‌کند، تفکر اقتصادی رو به جلو دارد. بطور کلی ایجاد فضای مهندسی پیوسته برای سیستماتیک شدن تصمیم‌ها و همچنین سود اقتصادی بیشتر دو هدف اصلی از انقلاب صنعتی چهارم هستند.

نگاهی به سیر تکاملی صنایع ایران در مسیر تحول فناورانه

توسعه فناوری اطلاعات در ایران چندین دوره را سپری کرده است. از دهه ۵۰ که شرکت‌های دولتی آن هم در سطح محدود و معدودی به مباحث فناوری اطلاعات وارد شدند و در دهه ۶۰ و ۷۰ که همراستا با فرهنگ‌سازی و ورود محصولات و زیرساخت‌های فناورانه ضریب نفوذ فناوری رو به فزونی نهاد تا ابتدای دهه ۸۰ که برپایه نیاز به تولید داده‌ها و رشد ابزارهای مهندسی، ایجاد زیرساخت‌های فناورانه به یک ضرورت تبدیل شد، چرا که با ارتباط بین کامپیوترها و شبکه، نیاز به زیرساخت‌های نگهداری و پردازش بوجود آمد. به همین ترتیب در دهه ۹۰ با توجه به فراهم بودن شرایط در کنار افزایش ضریب استفاده از اینترنت در کشور، نیاز به ساخت مراکز داده و ایجاد زیر ساخت‌ها نمود پیدا کرد.

در یک دهه اخیر موضوع تحلیل هوشمند داده‌ها و مباحثی چون هوش مصنوعی و ارائه راهکارهایی مبتنی بر سرویس برای نهادهای مختلف اهمیت پیدا کرده است. از طرف دیگر با گسترش دامنه خصوصی‌سازی در ۱۰ سال گذشته، مدل گذشته که تمامی دارایی‌ها از جمله ایجاد شبکه و زیرساخت‌ها را باید نهادها و سازمان‌ها ایجاد می‌کردند، جایش را به برون‌سپاری با تاکید بر هوشمندسازی و ارائه خدمات نسل چهارم، توسط شرکت‌های خصوصی داده است که امروزه باوجود فعالیت متعددی که از شرکت‌های فناورانه در این حوزه شاهد هستیم، اما بازیگرانی که بتوانند تمامی خدمات را بصورت یکپارچه بویژه برای صنایع و نهادهای مختلف ارائه کنند، محدود هستند. چرا که غیر از پیچیدگی کاری، به میزان بالایی از سرمایه‌گذاری هم نیاز دارد که خارج توان خیلی از آنها است.

راه دشوار صنایع معدنی فلزی برای گذار به انقلاب صنعتی چهارم

با این اوصاف متاسفانه خیلی از صنایع ما هنوز انقلاب صنعتی سوم را طی نکرده‌اند و در برخی موارد ما مجبوریم از انقلاب صنعتی سوم کارمان را شروع کنیم و در این میان نابالغ‌ترین صنعت به خاطر پیچیدگی‌های تولید و تجارت، صنایع معدنی و فلزی هستند و از این جهت با صنایع دیگر فاصله بیشتری دارند.

برپایه پژوهش اخیر فناپ زیرساخت با نمونه‌گیری هدفمند از کنشگران صنعت معدن ایران یکی از مهم‌ترین شاخص‌های بازدارنده تحول دیجیتال در صنایع معدنی، وجود برخی ابهامات و روشن نبودن کامل مزایای هوشمندسازی صنعتی برای مدیران است که در این زمینه ابهام زدایی و آگاهی‌بخشی مناسب از سوی اپراتورهای صنعت هوشمند و ارائه نمونه‌های عملی، راهگشا است، مشکل دیگر کارکنان صنایع معدنی و فلزی هستند. کارکنان بخش معدن و فلزات عمدتا از کارگرهای ساده و غیرفنی تشکیل شده است که عملیات معمول را اجرایی می‌کنند. این کارکنان با راهکارهای دیجیتال خیلی آشنا نیستند؛ بیشتر آنها در مناطق دور افتاده فعالیت می‌کنند و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و دانش روز در بین آنها رایج نیست؛ همچنین، محیط‌های ناهموار و سخت‌گذر امکان استفاده از فناوری‌هایی مانند حس‌گرهای دیجیتال را دشوار کرده‌اند. افزون‌براین، فعالیت‌هایی که قرن‌هاست بصورت یک فعالیت تکراری و سنتی انجام می‌شوند، نیروی کاری دارند که در مقابل تغییرات عمده و فناوری‌های دیجیتال به‌شدت مقاومت می‌کنند؛ باور آنها بر این است (و تا حدودی هم حق با آنهاست) که ورود اتوماسیون به سیستم حرفه‌ای آنها، باعث بیکار شدن بخشی از نیروی انسانی می‌شود.

این موارد، به‌هیچ وجه چالش‌های کم‌ اهمیتی در صنعت نیستند. با وجود این، موسسه بین‌المللی مشاوره BCG در طول مطالعه شتاب دیجیتالِ (DAI)، خود با شرکت‌هایی همکاری کرده که از روش‌های نوآورانه‌ای برای عبور از موانع و حرکت به سمت سازمانی دیجیتال استفاده کرده‌ بودند. از میان این شرکت‌ها، برخی توانسته بودند توان عملیاتی خود را ۱۰ تا ۲۰ درصد، با کمک فناوری‌های دیجیتال ارتقا دهند، بهره‌وری فرایندهای شرکت را تا ۵۰ درصد بهبود بخشند و درنهایت، انتشار گازهای گلخانه‌ای را ۱۵ تا ۳۰ درصد کاهش دهند.

ضرورت نگاه اکوسیستمی برای تحول دیجیتال در صنعت

تحول دیجیتال یک فرایند دگرگون‌ساز است که با تغییر الگوی فکری آغاز می‌شود و به تحول در مدل کسب‌وکارها می‌رسد. به همین ترتیب در ساختار‌های نوپدید همکاری واحدهای کسب‌وکاری نگاه اکو سیستمی جایگزین مدل جزیره‌ای است. مقصود از اکوسیستم این است که باید تمام بازیگران را در راه حلی که ارائه می‌کنیم، در نظر بگیریم و تنها در این صورت است که می‌توانیم یک مشکل را با کمک صنعت چهار حل کنیم. برای مثال امروز نگاه جزیره‌ای باعث شده تا در مقوله انرژی صرفا به افزایش قیمت بعنوان راه حل نهایی نگاه کنیم که در نهایت منجر به نارضایتی شده است. بنابراین منفعت و از طرفی همراهی ذی نفعان باید دیده بشود.

 

 

  • سلطانی ارسالی در

    مطلب خوب و با دید منصفانه‌

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها