منابع مالی گروهکهای تروریستی چگونه تامین میشود؟
تقریبا میتوان گفت در غربآسیا و افریقا هیچ گروه تروریستیای وجود ندارد که امریکا بهطور مستقیم یا با واسطه در شکلگیری آن نقش نداشته باشد.
گسترشنیوز: از القاعده تا بوکوحرام و از داعش تا جبههالنصره همگی به شکلی به امریکا و کمکهای مالی و تسلیحاتی این کشور وابسته بوده و هستند. این پیوستگی بهحدی رسیده است که امریکا برای نجات تروریستهای وابسته به خود که در محاصره گرفتار شدهاند، از نیروی هوایی خود بهره میگیرد. شاید همین رابطه پدر و فرزندی است که هم امریکا و هم گروهکهای تروریستی علاقه زایدالوصفی به نفت دارند. در سوریه و عراق یکی از اصلیترین اهداف گروههای تروریستی تسلط بر چاههای نفت و فروش آن بهصورت قاچاقی به ترکیه و اقلیم کردستان بود.
با شکست داعش در سوریه و تسلط شبهنظامیان کرد تروریست بر چاههای نفت این منطقه، پای امریکا به منابع نفتی شمال سوریه باز شده است. ماه گذشته وزارت دفاع روسیه تصاویر ماهوارهای از برخی مناطق سوریه منتشر کرد که نشان میداد نیروهای امریکایی چتر امنیتی برای قاچاق نفت سوریه ایجاد کردهاند و با وجود تحریم نفت این کشور از سوی امریکا، با راهزنی بینالمللی، ماهانه حدود ۳۰ میلیون دلار درآمد دارند. امریکا در سوریه همان کاری را میکند که گروهکهای تروریستی زمانی که بر چاههای نفت مسلط میشدند، میکردند. امریکاییها یکی از دلایل حضور خود در شمال سوریه را حفاظت از چاههای نفت این مناطق اعلام میکنند. بشار اسد، رئیسجمهور سوریه اقدام امریکا را همچون داعش و النصره، دزدی نفت میداند. او روز گذشته در گفتوگو با شبکه «فونیکس چین» درباره تصمیم ترامپ جهت خروج نیروهای امریکایی از سوریه و پس گرفتن حرفش در این باره نیز تاکید کرد: «سیاست امریکا برگرفته از لابیهاست. این کشور تحت اصول اداره نمیشود، این کشور را منافع آن سازمانها اداره میکنند، اگر منافعشان در اشغال چاههای نفت و سرقت نفت و فروش آن به هر شکلی باشد این کشور و این سیستم بهمنظور خواسته این نهادها صرفنظر از قوانین بینالمللی و حتی قانون امریکایی در این مسیر گام خواهد برداشت.» او درباره حفاظت چاههای نفت در شرق فرات در سوریه توسط امریکاییها گفت: «قبل از حضور امریکاییها، جبهه النصره در ابتدا از این چاهها بهرهبرداری میکرد و بعد از اینکه داعش آمد و النصره را بیرون کرد به سرقت نفت ادامه داد و آن را از طریق ترکیه به فروش میرساند، ترکیه همدست با همه این گروههاست.» سرقت نفت و کسب درآمدهای سرشار، پدیده جدیدی است که گروهکهای تروریستی در چند سال گذشته و بهویژه در عراق و سوریه آن را تجربه کردند. تا پیش از آن، گروهکهای تروریستی برای ادامه حیات به منابع مالی کشورهای غربی و کشورهای مرتجع منطقه نیاز داشتند. این گزارش منابع مالی گروهکهای تروریستی در منطقه غرب آسیا و شمال افریقا را بررسی کرده است.
تامین هزینههای یکشبه دولت
گروههای تروریستی ابتدا با تشکیل ساختارهای نظامی به دنبال خارج کردن یک جغرافیای معین از کشوری هستند که با نظام مستقر با آن درگیری دارند. این جغرافیا متفاوت از یک شهر مورد منازعه یا چند روستاست. در این مرحله باید یک شهر همراه منطقه مجاور آن یا چند شهر و حتی یک استان به تصرف گروه تروریستی دربیایند. در این گام گروه تروریستی باید برای اداره مناطق مفتوحه خود ساختارهای شبهدولتی ایجاد کند تا ضمن اداره امور روزمره و زندگی مردم در مناطق اشغالی بتواند نهادهای لازم برای بقای خود در جغرافیای اشغالی را تضمین یا حداقل برای مدتی تمدید کند. ایجاد نهادهای شبهدولتی به گروههای تروریستی که بر مبنای تفکرات ایدئولوژیک شکل گرفتهاند این فرصت را میدهد که با استفاده از نهادهای آموزشی اقدام به گسترش تفکرات تکفیری کرده و نیروهای جدید را برای تزریق به ساختارهای نظامی خود فراهم آورند. از این نقطه به بعد و با افزایش تعداد نیروهای نظامی و به تبع آن هزینههای نظامی گروههای تروریستی آنها نیاز به منابع مالی گستردهتری برای تامین تسلیحات دارند. این گروهها گرچه در ابتدای تحرکات خود میتوانند تنها به تسلیحات سبک و نیمهسنگین تکیه کرده و با استفاده از شکافهای مذهبی-قومی و نیز استفاده از اصل غافلگیری منطقهای را به اشغال خود دربیاورند، اما برای ادامه این روند نیاز به تامین تسلیحات بیشتری دارند تا به وسیله آنها از جغرافیای خود محافظت کنند. برای مثال آغاز حملات برای اشغال یک شهر نیازی به تجهیزات ضدهوایی ندارد، اما برای نگهداری از این مناطق گروههای تروریستی باید به فکر تدارک تجهیزات ضدهوایی چه در سطح پایین شامل توپهای ضدهوایی ۲۳ میلیمتری و موشکهای دوش پرتاب باشد.با تصرف جغرافیا، یک گروه تروریستی زیرزمینی تبدیل به یک ساختار شبهدولتی با محدوده جغرافیایی میشود. این شبهدولتها برای ادامه حیات نیازمند تدوین ساختارهای دولتی متولی امور مالی، تجاری، کشاورزی، خدماتی و همچنین یک ارتش کوچک هستند. ایجاد تمام این نهادها نیاز به تامین منابع مالی توسط گروههای تروریستی دارد. گروههای تروریستی برای تامین منابع مالی خود، ابزارهای متنوعی در اختیار دارند. بخشی از این منابع در ادامه آمده است:
۱- فروش نفت و مواد معدنی: صادرات نفت از چاههای نفت خام، فروش مواد پتروشیمی بهدست آمده در پالایشگاهها و نیز استفاده از معادن موجود در مناطق اشغالی کشورها
۲- مالیات: دریافت مالیات از مردم مناطق تحت تصرف شامل مالیات بر درآمد کارمندان، کسبوکارها و کارخانههای تولیدی و محصولات کشاورزی
۳- امور خدماتی: درآمد از امور خدماتی در شهرهای مورد تصرف مانند برق و صدور گذرنامه
۴- باج و گروگانگیری و مصادره اموال: باجگیری و مصادره اموال مخالفان، مردم و عشایر و همچنین دریافت پول برای آزادی اتباع خارجی دستگیرشده در مناطق تحت تصرف
۵- جزیه: جزیه مبلغی است که از غیرمسلمانان یا همان اهل کتاب در سرزمینهای اسلامی دریافت میشود.
۶- فروش برده: فروش زنان اقوام مختلف بهعنوان برده، گروههای تروریستی آنها را جزو غیرمسلمانان میدانند.
۷- کمکهای طرفداران: ایجاد شبکههای مالی برای جمعآوری و ارسال کمکهای مالی از طرفداران این گروهها از سراسر جهان
۸- کمکهای خارجی: دریافت پول، تجهیزات و تسلیحات از محل کمکهای متحدان. در غرب آسیا و افریقا این کمکها توسط امریکا، عربستان سعودی، قطر، ترکیه و امارات تامین میشود.
۹- سرمایه بانکها و موسسات دولتی: این نقدینگیها بعد از اشغال، به تصرف گروههای تروریستی در آمده است.
۱۰- آثار باستانی و عتیقه: اشیای تاریخی عمدتا از طریق شبکههای اجتماعی در فیسبوک یا بازار سیاه در کشورهای دیگر به فروش میرسد.
۱۱. مواد مخدر: تقریبا تمام گروههای تروریستی، در تامین منابع مالی خود به تجارت مواد مخدر بهعنوان تجارتی پرسود نیز میپردازند.
داعش
گروه داعش ابتدا زیر لوای گروه تروریستی القاعده به نبرد با نیروهای دولت سوریه پرداخت اما از سال ۲۰۱۴ به بعد و با بروز اختلاف میان اعضای القاعده و نیز قدرتگیری هسته شکلدهنده داعش، این گروه رسما از القاعده جدا شد. داعش با جدا ساختن مناطقی از تصرفات گروه القاعده و شاخه نظامی آن در سوریه (جبهه النصره) توانست قدرت خود را در مناطق شرقی و شمال شرقی سوریه مستحکم کند، مناطقی که تقریبا تمام منابع نفت و گاز و تاسیسات پالایشگاهی سوریه را در خود جای داده است. گروه داعش پس از تصرف مناطق شرقی سوریه شهر رقه مرکز استانی به همین نام را پایتخت خود قرار داد و در سال ۲۰۱۴ با اشغال یکچهارم خاک عراق، شهر موصل مرکز استان نینوا را بهعنوان دومین شهر بزرگ عراق پایتخت خود نامید. با اشغال عراق داعش که کنترل بیشتر منابع نفتی سوریه را در دست داشت، یکی از قدیمیترین استانهای نفتخیز عراق را نیز در اختیار داشت. نفت موصل گرچه درصد کمی از تولید نفت عراق را در بر میگرفت اما همین مقدار هم برای یک گروه تروریستی غنیمت بود. براساس گزارش منتشرشده در این زمینه داعش نفت و مشتقات نفتی تولیدی در مناطق اشغالی خود در سوریه و عراق را به کشورهایی مانند ترکیه و اقلیم کردستان عراق میفروخت. در سال ۱۳۹۴ داعش بر هفت حلقه چاه نفت و دو پالایشگاه در عراق تسلط یافت و کنترل هفت حلقه چاه نفت از ۱۰ حلقه چاه نفت سوریه را نیز در اختیار گرفت. این گروه از طریق این تاسیسات روزانه ۴۵ هزار بشکه نفت را به ترکیه و اقلیم کردستان میفروخت. نرخ نفت صادراتی این گروهک درحالی که نرخ نفت در آن زمان بیش از ۱۰۰ دلار بود ارزشی در حدود ۲۰ تا ۶۰ دلار داشت. داعش از این راه ماهانه ۴۰ میلیون دلار درآمد کسب میکرد. البته برخی منابع این درآمدها را تا ماهی ۹۰ میلیون دلار نیز تخمین زدهاند. بر این اساس داعش تنها در سال ۱۳۹۴ سالانه حداقل ۴۸۰ میلیون دلار و حداکثر یک میلیارد و ۸۰میلیون دلار درآمد داشته است. منبع درآمد دیگر داعش که حتی برخی میزان آن را بیشتر از درآمدهای نفتی این گروه میدانند، تجارت مواد مخدر است. برخی منابع درآمد فروش مواد مخدر توسط این گروه را تا یک میلیارددلار در سال تخمین زدهاند. داعش در کنار بهرهگیری از مواد مخدر تولیدی در افغانستان، در مناطقی مانند «حمام العلیل» و «محلبیه» تولید و کشت تریاک و حشیش داشت. این گروه با دستیابی به کارخانههای تولید دارو از چنین تاسیساتی برای تولید مواد مخدر و روانگردان در مقیاس بزرگ استفاده میکرد. این گروهک پس از یک ماه تسلط بر مجموعه کارخانههای دارویی «آسیا» در شهر حلب، از آن برای تولید قویترین و خطرناکترین داروهای روانگردان و مخدر استفاده کردند. جز نفت و مواد مخدر، سرقت از بانکهای مناطق اشغالی نیز منبع درآمد خوبی برای داعش بوده است. آنان پس از اشغال استان نینوا ۴۳۰ میلیون دلار از موجودی بانکهای این استان را به سرقت بردند.
تجارت همهچیز و همهکس
جز این موارد گروه داعش با تصرف مناطق باستانی سوریه دست به حفاری در این مناطق میزد. تنها در یکی از موارد این گروه با تصرف مناطقی از غرب القلمون در دمشق با حفاریهایی که صورت داد توانست به اشیایی به قدمت بیش از هشت هزار سال دست پیدا کند. کارشناسان ارزش این اشیای باستانی را که در بازار سیاه به فروش رسیده ۳۶ میلیون دلار تخمین زدهاند. داعش در کنار این منابع درآمدی سعی میکرد از مردم مناطق اشغالی و نیز اقلیتهای مذهبی موجود در آن و حتی اماکن شهری درآمدزایی کند. تهدید مردم و اقلیتهای مذهبی به کشتن آنان و دریافت مبالغی بهعنوان فدیه و خراج، در اختیار گرفتن تمامی پارکینگهای شهر موصل و اخذ ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ دینار از رانندگان برای پارک خودرو و مالیاتگذاری ۳۵ درصدی روی داروهای شهر موصل مواردی از این دست است. حجم مالیاتهای دریافتی و نیز غارت اموال مردم توسط گروه داعش در سال ۲۰۱۳ و تنها در استان الانبار عراق ماهانه هشت میلیون دلار بوده است. در این میان آدمربایی نیز برای کسب درآمد مورد توجه داعش بوده است. نرخ مبلغ پرداختی برای آزادی گروگانها در سال ۲۰۰۳ و ابتدای اشغال عراق حدود ۱۰۰ هزار دلار بود ولی داعش پس از تسلط بر مناطقی از این کشور آن را به ۱۰ میلیون دلار رساند. داعش از بردهفروشی بهویژه دختران ایزدی و کرد نیز درآمدهای چند صد هزار دلاری بهدست آورد. جدا از این منابع درآمدی، یکی از اصلیترین منابع مالی داعش که بیشترین اثر و نقش را در تاسیس و پاگیری این گروهک داشته، کمکهای مالی و تسلیحاتی کشورهای منطقه و غربی بوده است. کشورهایی مانند امریکا و عربستان سعودی با استفاده از ارتباطی که با گروههای تکفیری داشته و شرایط فعالیت را برای آنها فراهم کرده بودند، در ابتدا وظیفه تامین مالی این گروه را برعهده داشتند. طبق گزارشهای موجود کمکهای مالی عربستان سعودی برای داعش، ابتدا در حساب شرکتهایی تجاری در لندن قرار میگرفت و سپس به چندین حساب در بانکهای اقلیم کردستان عراق منتقل میشد تا بهدست داعش برسد. داعش از این مبالغ برای پرداخت رشوه به کارمندان و نظامیان دولتهای سوریه و عراق و همچنین پرداخت حقوق نیروهای خود و تامین سلاح استفاده میکرد.
جبههالنصره
«جبهه النصره» شاخه القاعده در سوریه، اواخر سال ۲۰۱۱ تاسیس شد. رویترز درباره این گروهک نوشته که عامل بسیاری از بمبگذاریهای هولناک در دمشق و حلب بوده است و فقط در یکی از روزهای ماه نوامبر سال ۲۰۱۲ این گروه ۴۵ حمله و عملیات نظامی در دمشق، حمص و درعا انجام داده است. تنها در یک عملیات انتحاری این گروه، ۶۰ نفر کشته شدند. پس از شکلگیری این گروهک در سوریه، منابع تامین مالی آن یکی از سوالات کارشناسان مسائل نظامی بود.چند سال بعد مشخص شد یکی از تامینکنندگان اصلی جبهه النصره، خیریههای بهاصطلاح مردمی در کویت بودهاند. سلفیهای برجسته در کویت، در شبکههای اجتماعیشان، درخواستهایی بهمنظور جمعآوری کمک برای گروههای مسلح در سوریه داشتهاند. روزنامه واشنگتنپست در گزارشی به نقل از منابعی از خزانهداری امریکا میزان این کمکهای نقدی را صدها میلیون دلار تخمین زد. اما این تنها منبع درآمدی این گروه که بعدها نام خود را به «تحریرالشام» تغییر داد، نبود. سال ۲۰۱۷ «محمد محمود مرتضى» در مقالهای در تارنمای العهد جزییاتی از منابع مالی این گروهک را افشا کرد. براساس آنچه او نوشت گروهک تروریستی النصره بخش زیادی از هزینههای خود را از طریق مالیات بهدست میآورد. النصره روی گذرگاه زمینی «باب الهوی» در مرز سوریه با ترکیه، عوارضیای ایجاد کرده بود و تنها در ازای پرداخت عوارضی اجازه عبور صادر میکرد.علاوهبر این گذرگاه، این گروهک با ایجاد دفتری ویژه و گماردن یکی از نیروهای خود برای اداره آن، روزانه از حدود ۲۰۰ دستگاه کامیون که از این گذرگاه مرزی عبور میکردند، حدود ۶ هزار لیره سوریه، عوارض میگرفت. علاوهبر این منابع، پس از عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه، شرکت «وتد» متعلق به این گروه تروریستی، مسئولیت تجارت سوخت در شمال سوریه را برعهده گرفت و با توجه به اینکه عملیات نظامی در شمال سوریه موجب شده بود تا جادههای اختصاصی عفرین برای تجارت سوخت مسدود شوند، این مسئله فرصتی ایجاد کرد تا النصره، انحصار خرید و فروش سوخت از دروازه ترکیه را بهدست آورد. علاوهبر اینها، پس از امضای توافقنامه «سوچی»، بهجای آنکه از نفوذ تحریرالشام کاسته شود، این گروه تروریستی اقدام به تشکیل دولت نجات کرد و همانند دولتهای سنتی، قوانینی را نیز وضع کرد که از جمله آن، قوانین مربوط به پرداخت مالیات مانند مالیات آب، برق و خدمات برای ساکنان ادلب است. مشابه تمامی گروهکهای تروریستی، النصره آدمربایی نیز با هدف باجگیری و کسب درآمد انجام میداد. این گروهک در اقدامی پیشرفتهتر از داعش، بانکی را نیز با عنوان «بانک الشام» در ادلب افتتاح کرد.
جند الشیطان
گروه تروریستی «سربازان خدا» که در ایران به دلیل جنایاتش به «جیشالشیطان» مشهور است، یک سازمان تروریستی بود که سال ۱۳۸۲ در سیستان و بلوچستان تاسیس شد. این گروه درحالی که خود را مدعی احقاق حقوق قوم بلوچ و اهل تسنن معرفی میکرد، چندین بار طی عملیاتهای مختلف دست به کشتار دستهجمعی مردم در این مناطق زد. در یکی از این جنایتها با بستن جاده زاهدان-زابل در فاجعهای که به نام «تاسوکی» معروف شد، بیش از ۲۱ نفر از مردم شامل بلوچها و اهل تسنن را به قتل رساند. پس از دستگیری عبدالمالک ریگی رهبر این گروه در سال ۱۳۸۸ و اعدام او، اعضای جیشالشیطان اعلام کردند از این پس «محمد ظاهر بلوچ» را بهعنوان رهبر خود میشناسند. علیرغم این اقدام بدنامی گروه جیش الشیطان در میان مردم بلوچستان به دلیل کشتارهایش باعث شد آنها نام گروه خود را از «سربازان خدا» به «جیش العدل» تغییر بدهند. این گروهک با نام مستعار صلاحالدین فاروقی با مرامنامه و شیوه عملکرد جدید با تاکید بر هدف قرار ندادن مردم عادی به وجود آمد. اما علیرغم این مسئله این گروه تروریستی تابهحال چندبار با حمله به پاسگاههای مرزی ایران در مرز با پاکستان به کشتار و ربایش مرزبانان ایرانی و بسیجیان بلوچ دست زده است. جیشالعدل همچنین یکی از حامیان گروههای تروریستی در سوریه است. اصلیترین منابع مالی این گروه دریافت کمکهای مالی از سوی امریکا، عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس است. قاچاق مواد مخدر، قاچاق سوخت و آدمربایی از دیگر منابع مالی این گروه به شمار میرود.
بوکوحرام
«جماعه اهل السنه للدعوه و الجهاد» یا همان «بوکوحرام» در ابتدای شکلگیری در سال ۲۰۰۲، بهصورت مسالمتآمیز در قالب جنبشی تبلیغی فعالیت میکرد، اما از سال ۲۰۰۹ و پس از کشتهشدن «محمد یوسف»، رهبر این گروه بهتدریج خشونت را در دستور کار خود قرار داد. آنها بهدنبال تلاش برای سرنگونی نظام سکولار و اجرای قاطعانه آموزههای شریعت اسلامی در سراسر نیجریه، ایجاد دولت اسلامی و تغییر نظام آموزشی در این کشور هستند. این گروه تروریستی همچون سایر گروههای سلفی ساختاری سلسلهمراتبی و هرمی دارد. مجله «فوربس» امریکا و روزنامه اقتصادی «لزیکو»ی پاریس، درآمد سالانه این گروهک را ۲۵ میلیون دلار تخمینزده و آن را جزء ۱۰ سازمان تروریستی ثروتمند جهان معرفی کرده است.بوکو حرام در سال ۲۰۱۴ توانست بر بخشهای وسیعی از مناطق شمال نیجریه برابر با مساحت کشور بلژیک تسلط یابد؛ ازاینرو، ابوبکر شیکاو، رهبر این گروه، در اوت همان سال تشکیل «دولت خلافت» را در این کشور اعلام کرد. تمرکز اصلی حملات تروریستی بوکوحرام بر دشمن نزدیک یعنی مسیحیان و مسلمانان بهویژه شیعیان نیجریه است. بوکوحرام که طرفدارانی در ۱۹ استان شمالی نیجریه، جمهوری نیجر، چاد، کامرون و سودان دارد، سال ۲۰۱۵ به داعش پیوست و «ابوبکر شیکاو» رهبر آن با «ابوبکر البغدادی»، خلیفه خودخوانده داعش بیعت کرد و نام گروهش را «ولایت غرب افریقای دولت اسلامی» گذاشت. اما این همکاری خیلی ادامه پیدا نکرد چراکه چند ماه بعد داعش، فرد دیگری را بهعنوان رهبر بوکوحرام معرفی کرد و باعث دودستگی این گروهک شد.برخلاف داعش، این گروهک دسترسی به چاههای نفت ندارد و از منابع دیگر نیازهای مالی خود را تامین میکند. براساس اسناد منتشرشده از سوی ویکیلیکس، یکی از حامیان اصلی این گروهک، سفارت امریکا در نیجریه است. اسناد ویکیلیکس میگوید: «سفارت امریکا در نیجریه از این گروه شورشی حمایت مالی میکند تا نیجریه بهعنوان یک رقیب راهبردی بالقوه در قاره افریقا نباشد و درعینحال سفارت امریکا به مقامات ارشد نیجریه در قبال عمل در راستای منافع امریکا حق شهروندی میدهد.» ویکیلیکس فاش کرده که در دسامبر سال ۲۰۱۱، دفتر سیا در الجزایر در حدود ۴۰ میلیون نایرا (واحد پول نیجریه) به بوکوحرام برای همکاری بلندمدت با این سازمان داده است.نشریه «فارین پالیسی» در گزارشی نوشت که «بوکوحرام از ماهیفروشان نیجری که محصولشان را برای فروش به نیجریه صادر میکنند نیز کسب درآمد میکند.» علاوهبر این بوکوحرام بیشتر بر اعمال مالیات بر اجناسی که قابل تجارت باشند، دزدی از بانکها و غارت دهکدههایی که به آنها حمله میکنند و گروگانگیری افراد محلی و شهروندان کشورهای غربی تکیه دارد.در افریقا گفته میشود تجارت عاج فیل، یکی از مهمترین منابع مالی بوکوحرام است. عاج در کشور مبدا، کیلویی ۱۰۰ دلار بهواسطهها فروخته میشود، اما زمانی که به چین یا تایلند میرسد کیلویی ۲۱۰۰ دلار نرخ پیدا میکند.
القاعده
هجوم شوروی در سال ۱۹۷۹ به افغانستان باعث شد امریکا و متحدانش مانند عربستانسعودی و امارات برای متوقفکردن ماشین جنگی مسکو، دست به هرکاری بزنند. محور اصلی این اقدامها تشکیل گروههای جهادی از میان مسلمانان افغانستان برای مبارزه مسلحانه علیه اشغالگران روس بود. در چنین وضعیتی گروه القاعده با هدایت امریکا و حمایتهای فکری و مالی عربستان به رهبری اسامهبنلادن تبعه سعودی در پیشاور پاکستان تاسیس شد. اعضای این گروه اغلب از میان مسلمانان تندرویی بودند که توسط مدارس علمی وهابی از کشورهای عربی مانند خود عربستان به افغانستان اعزام میشدند. اعضای این گروه که عقبه خود را در پاکستان قرار داده بودند، برای جذب نیرو از مدارس وهابی استفاده کرده و حقوق نیروهای خود و هزینههای تسلیحاتی خود را بهطور مستقیم از حکومت عربستانسعودی دریافت میکردند. بهجز دریافت کمکهای دولتی عربستانسعودی این گروه اقدام به جمعآوری پول از میان تجار و ثروتمندان سعودی نیز میکرد چه اینکه خانواده اسامهبن لادن خود دارای شرکتهای بزرگ و متعددی در امور خدماتی بودند. پس از درگیر شدن این گروه با امریکا و مقصر دانستن این گروه در حمله به برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی و نیز ساختمان پنتاگون، روابط میان دو طرف به تنش بیسابقهای رسید. امریکا در پی این حمله و برای مجازات گروه طالبان که به القاعده در افغانستان پناه داده بود، به افغانستان حمله و حکومت طالبان در کابل را سرنگون کرد. در این مرحله به ظاهر دو متحد و منبع تامین مالی القاعده، دشمنان این گروه شدند و مبارزهای دامنهدار را برای ریشهکنی آن آغاز کردند. این مبارزات در عربستان و از سوی نهادهای امنیتی این کشور نیز بهشدت پیگیری شد و افراد مرتبط با القاعده بازداشت شده یا مورد تعقیب قرار گرفتند. القاعده از این پس مجبور بود برای کسب درآمد راهی دیگر بیندیشد. یکی از بهترین راهها برای القاعده که توانسته بود شاخههای مختلف خودش را در خاورمیانه ایجاد کند، بهرهگیری از درآمدهای گروگانگیری بود. به گفته منابع آگاه القاعده در دو سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بیش از ۲۰ میلیون دلار درآمد از محل گروگانگیریهایش داشته است. تنها در یک نمونه «حامد کرزی»، رئیسجمهوری سابق افغانستان در سال ۲۰۱۰ میلادی مبلغ پنج میلیون دلار از منابع مالی تحت نظارت سیا برای آزادی «عبدالخالق فرحی»، ژنرال سابق کنسولگری این کشور که توسط گروه القاعده ربوده شده بود، پرداخت کرد. تجارت مواد مخدر حوزه دیگری است که القاعده تامین امنیت آن را از محل تولید یعنی افغانستان تا محل مصرف و توزیع در غرب برعهده دارد. گروههای وابسته به القاعده در کشورهای مغرب عربی مانند الجزایر و مراکش وظیفه تامین امنیت قاچاق مواد مخدر را برعهده دارند و برای هر کیلوگرم مواد مخدر دو هزار دلار دریافت میکنند. براساس گزارش روزنامه «آبزرور» اعضای القاعده در این کشورها در زمینه قاچاق سیگار نیز دست دارند و با استفاده از نیروهای مسلح خود و نفوذی که در نهادهای دولتی و قبایل مرزی دارند، دست به قاچاق سیگار میزنند. بر مبنای گزارش دستگاههای اطلاعاتی غربی یکی از شخصیتهای اصلی قاچاق سیگار القاعده در الجزایر، فردی به نام «مختار بالمختار» است که از اوایل دهه۹۰ میلادی به یکی از سرکردگان القاعده در مغرب عربی تبدیل شده و از محل قاچاق سیگار در این مناطق به ثروتی در حدود یک میلیارد دلار رسیده و هماکنون به «آقای مالبرو» مشهور است.
الاحوازیه
گروه تروریستی الاحوازیه در سال ۱۳۷۵ تشکیل شد. بمبگذاری در فرمانداری اهواز، سازمان مدیریت و برنامهریزی، سازمان مسکن و شهرسازی، شرکت طرح توسعه نیشکر خوزستان و همچنین برخی چاههای نفتی ایران در خوزستان و انفجار دو بمب در روز بیستوسوم مهر سال ۱۳۸۳ در خیابان نادری و کشته شدن ۶ شهروند اهوازی از جمله اقدامات تروریستی این گروه است. بزرگترین جنایت این گروه صبح ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در جریان برگزاری رژه نیروهای مسلح در اهواز اتفاق افتاد، جایی که اعضای مسلح الاحوازیه با حمله به این مراسم آن را به رگبار بستند. تعداد کشتهشدگان ۲۵ نفر و مجروحان این حادثه بین ۶۵ تا ۷۰ نفر اعلام شد. الاحوازیه در انجام این عملیات با گروه داعش همکاری داشت. هدف اصلی این گروه تجزیهطلبی و تقریبا تنها منبع مالی آن کمکهای عربستان سعودی و امارات است. این دوکشور برای بیثباتسازی و ایجاد بحران در مناطق نفتخیز، پرجمعیت و مرزی ایران در استان خوزستان کمکهای مالی بسیاری در اختیار الاحوازیه قرار میدهند. این گروه با استفاده از این کمکها سعی دارد در خوزستان جوانان را به سمت وهابیت بکشاند و آنها را برای جدایی خوزستان از ایران تحریک کند.
پژاک شاخه ایرانی پکک
گروه پژاک در ۴ آوریل ۲۰۰۳ در سالروز تولد «عبدالله اوجالان»، رهبر گروه تروریستی پکک تاسیس شد. این گروه که هدف خود را ایجاد حکومت دموکراتیک در مناطق کردنشین ایران و حتی تجزیه آن اعلام کرده است، دارای سه هزار نیرو در مناطق کردنشین ایران و کشورهای عراق و ترکیه است. پژاک علیرغم شعارهای ملیگرایانه کردی که در ظاهر اعلام میکند در باطن ابزاری در دست برخی رهبران آن است تا سوار بر احساسات ملیگرایانه برخی از اکراد به درآمدهای کلان دست پیدا کنند. حضور پژاک در مناطق مرزی صعبالعبور سه کشور باعث شده این گروه از وضعیتی بسیار مناسب برای قاچاق برخوردار باشد. قاچاق کالا، مواد مخدر، سیگار و مشروبات الکلی از جمله اصلیترین اقدامات داخلی این گروه در مرز است. پژاک یکی از زنجیرههای قاچاق مواد مخدر به اروپاست و به کمک حامیان کرد خود در اروپا دست به قاچاق انسان و مواد مخدر به کشورهایی اروپایی نیز میزند. گفته میشود ۸۰ درصد از بازار مواد مخدر آلمان در دست این گروه و پکک است. جز این موارد پژاک سعی کرده است از کمکهای مالی و تسلیحاتی امریکا، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی نیز استفاده کند. این گروه در قبال دریافت مبالغی کلان از این منابع اقدام به ناامنسازی مناطق مرزی ایران میکند و با انجام عملیاتهای تروریستی از امریکا و سعودیها حقالعملیات میگیرد. گروه پژاک البته با توجه به قدرت نظامی خود اقدام به باجگیری از روستاهای مرزی ایران و عراق میکند. علاوهبر پژاک گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان نیز در این مناطق فعالیت میکنند. این گروهک نیز علاوهبر این منابع مالی، در اقلیم کردستان از کنسولگری سعودی و امریکا هم ارتزاق میکند.
منبع: اقتصادآنلاین
ارسال نظر