قاتل ۲۲ ساله: عاشق نجیبه بودم اما...
راز قتل زن مشهدی در خانه مجردی دوست مجازیاش برملا شد.
راز قتل زن مشهدی در خانه مجردی دوست مجازیاش برملا شد.
پرده اول: شامگاه پنجم مهر ۱۴۰۲
مرد جوان به زبان مادریاش حرف میزد. برایش جای سؤال بود که از کجا همسر او را میشناسد. اصلا او چه کسی است و از این تماس چه قصدی دارد؟ غریبه مدعی بود که جسد زن مرد جوان داخل خانهای در خیابان چمن ۶۰ است، برود و بدن بیجان همسرش را بردارد.
پنجمین روز از اولین ماه فصل پاییز رو به پایان بود که مرد خودش را به نشانی مدنظر رساند؛ خانهای متروکه که به صاحب یک طباخی در همان محدوده تعلق دارد. با هماهنگی صاحبخانه هر دو وارد محل شدند، اما زن مرد جوان در آن محل یافت نشد.
مرد با همان شماره ناشناس تماس گرفت و با فرد غریبه تندی کرد: «اگر این شوخی است، باید بگویم شوخی مسخرهای است و من به خاطر این موضوع از تو شکایت میکنم...»
فرد غریبه، اما پس از پایان حرفهای مرد جوان، نشانی دقیق محل مدنظر را در اختیارش گذاشت. زیرزمینی مخوف که جسد زن جوان در آن رها شده بود، کشف شد...
پرده دوم: عصر پنجم مهر ۱۴۰۲
عصر پنجم مهر بود. بازار نوشتافزار شلوغ بود و پررفتوآمد. زن جوان فرزندانش را در خانه گذاشت و به بهانه خرید نوشتافزار آنها را ترک کرد. چند ساعتی گذشت، اما زن به خانه بازنگشت و همین موجب شد تا فرزندان کوچکش با پدرشان تماس بگیرند و نیامدن مادر را گزارش کنند.
مرد هم چند مرتبه با گوشی تلفن همراه همسرش تماس گرفت، اما هر بار در شنیدن پاسخ ناکام ماند. شب فرا رسیده بود و با هرکسی که میشناخت یا احتمال میداد همسرش به خانه آنها رفته باشد، تماس گرفت، اما هیچ نتیجهای حاصل نشد.
شب به نیمه رسیده بود که راز مفقودی همسرش را فهمید؛ جنایتی هولناک که از نبودن چندساعته همسرش پرده برداشت...
پرده سوم: صبح سوم آبان ۱۴۰۲
پسرک ۲۲ سال دارد. ریزجثه است و موهایش را فرقکج شانه کرده است. لباس آبیرنگ زندان به تنش زار میزند. اشک میریزد و تا رسیدن به در خانه آرام گام برمیدارد. نام حقیقیاش چیز دیگری است، اما همه او را به نام «کیوان» میشناسند. یک سالی است که از ترکیه به مشهد آمده است و در یک طباخی در محدوده خیابان مصلی کارگری میکند. چون محلی برای استراحت ندارد، مالک طباخی خانهاش را در اختیار او قرار داده است تا شبها را در آن بگذراند.
در برگه اظهاراتش نوشته است که در ترکیه مدل لباس مردانه بوده و در یک رستوران مشغول به کار بوده که بهخاطر «نجیبه» به مشهد آمده است. وارد حیاط که میشود، کنار در ورودی زیرزمینی مخوف میایستد و همانطور که دودستش با دستبند بسته شده است، به آن محل اشاره میکند و میگوید: «همینجا انداختمش... بعد از اینکه او را کشتم...»
پرده چهارم: بازسازی یک جنایت
آخر هفتهای که گذشت، مردی بیستودوساله تحتالحفظ توسط مأموران پلیس آگاهی به خیابان چمن ۶۰ آورده شد تا در مقابل دوربین شعبه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲ مشهد صحنه قتلی را که رقم زده است، بازسازی کند.
پسر جوان که به کیوان معروف است، در اظهاراتش گفت: چند سال در ترکیه زندگی میکردم. آنجا در یک رستوران مشغولبهکار بودم و به عنوان مدل لباس مردانه برای چند فروشگاه لباس هم کار میکردم. در فضای مجازی با نجیبه آشنا شدم. ابتدا فکر میکردم مجرد است و همین شد که با او ارتباط گرفتم. بعد متوجه شدم که شوهر و دو فرزند دارد. همین باعث شد که کمی ارتباطم با او کمرنگ شود. البته عاشقش شده بودم و برای همین نمیتوانستم فراموشش کنم. چند سالی بهصورت مجازی و از راه دور با هم ارتباط داشتیم تا اینکه به مشهد آمدم.
پسر جوان ادامه داد: یک سال پیش بود که به مشهد آمدم و در یک طباخی مشغولبهکار شدم. شبها در همین محل استراحت میکردم. قرار بود نجیبه از همسرش جدا شود و بعد با هم ازدواج کنیم، اما مشکلی به وجود آمده بود و این کار فراهم نمیشد. پنجم مهر بود که با من تماس گرفت و گفت که مقابل طباخی است. میخواست من را ببیند.
من در طباخی نبودم و در خانه استراحت میکردم. او به اینجا آمد و سر مسائلی که با هم داشتیم، جر و بحثمان گرفت. صدایش را بالا برد و شروع کرد به فحاشی. هرچه به او گفتم صدایش را پایین بیاورد، گوشش بدهکار نبود. گلویش را گرفتم تا صدایش قطع شود، اما ناگهان بیحال شد و روی زمین افتاد. بعد هم با شال دور گردنش را محکم بستم. او را دوست داشتم و نمیخواستم کار به اینجا بکشد.
متهم به قتل گفت: ترسیده بودم و مغزم کار نمیکرد. جسدش را داخل زیرزمینی که چندسالی متروکه شده بود انداختم و از خانه خارج شدم. با شماره همسرش تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم.
پرده آخر: گزارش یک قتل
گزارش این پرونده در حالی به قاضی صفری، بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲ مشهد، اعلام شد که مأموران انتظامی شامگاه پنجم مهر طی تماس تلفنی با وی از کشف جسد زنی بیستوسهساله با هویت معلوم خبر دادند.
با حضور تیم جنایی در محل مشخص شد که متوفی دارای شوهر و دو فرزند است. در بررسی جسد مشخص شد که آثار کبودی ناشی از بستهشدن شال دور گردن وی وجود دارد. جسد پس از تکمیل صورتجلسه اولیه برای علت دقیق فوت به پزشکیقانونی منتقل شد.
بنابر تحقیقات تیم جنایی پرونده، با توجه به اینکه قاتل با شوهر متوفی تماس گرفته و اذعان کرده که همسر او را به قتل رسانده است، تحقیقات با طرح موضوع قتل ادامه پیدا کرد. بررسیهای میدانی حاکی از آن بود که زن عصر پنجم مهر برای خرید نوشتافزار از خانه خارج شده است و در محل جنایت یک کیف مدرسه حاوی دفتر، قلم، پاککن، تراش و... همراه با فیش تراکنش خرید کشف شد.
متهم ادعا کرده که گلوی مقتول را فشار داده و تصمیم نداشته است او را به قتل برساند، اما پیچاندن شال دور گردن متوفی این ادعای او را رد میکند. با این حال، تحقیقات از متهم تا روشنشدن زوایای پنهان این پرونده ادامه دارد.
ارسال نظر