تورم، شهریه سنگین و ناامیدی؛ روایت واقعی دانشجویان ایرانی از ۱۶ آذر
همزمان با ۱۶ آذر، دانشجویان از هر گوشهای از وضعیت تحصیل، کار و زندگی گلایه دارند؛ از شهریههای سنگین و سیستم آموزشی فرسوده تا بیتوجهی به دانشجویان شاغل و خانوادهدار. بسیاری از آنها معتقدند مدرک دانشگاهی دیگر ارزشی در بازار کار ندارد و حتی دیدن رئیسجمهور هم نمیتواند راهحلی برای مشکلاتشان باشد.
همزمان با ۱۶ آذر و روز دانشجو در ایران، این مناسبت بهانهای شد تا صدای دانشجویان را بشنویم و از دغدغهها، امیدها و چالشهای روزمره تحصیلی و اجتماعی آنها مطلع شویم. روز دانشجو یادآور تلاشها، مبارزات و مطالبهگری نسل جوان است؛ نسلی که همزمان با درس خواندن، با مشکلات اقتصادی، شهریههای سرسامآور، نبود امکانات آموزشی کافی و فشارهای شغلی دست و پنجه نرم میکند. این روز فرصتی است برای بازتاب واقعیتهای زندگی دانشجویی و بررسی چالشهایی که کمتر دیده شدهاند.
امروز دانشجویان نه تنها با درس و پژوهش درگیرند، بلکه باید شرایط اقتصادی، هزینههای خانواده و نیاز به کار همزمان با تحصیل را مدیریت کنند. بسیاری از آنها مجبورند بخش عمدهای از درآمد خود را صرف شهریه و هزینههای دانشگاه کنند و زندگی شخصی، رفاه و حتی وقت استراحت خود را قربانی کنند. این وضعیت فشار مضاعف روانی و اجتماعی ایجاد کرده و بسیاری از دانشجویان را نسبت به آینده شغلی و تحصیلی نگران کرده است.
در چنین شرایطی، صدای دانشجویان اهمیت ویژهای پیدا میکند. آنها از نیاز به تغییر در سیستم آموزشی، افزایش امکانات دانشگاهها، بهبود شرایط معیشتی دانشجویان شاغل و توجه به نشاط و کیفیت زندگی دانشجویی میگویند. روز دانشجو فرصتی است تا این مطالبات شنیده شود و مسئولان با نگاهی واقعیتر به مشکلات نسل جوان پاسخ دهند.
رضا، دانشجوی مقطع ارشد است و این روزها درگیر نوشتن پایان نامه. وقتی به آقای پزشکیان فکر میکند که روبهرویش باشد، میگوید: واقعا چیزی برای گفتن ندارم جز ابراز تاسف! بابت این سیستم آموزشی، بابت وضعیتی که دانشجوها با آن دستوپنجه نرم میکنند، بابت شرایط اقتصادی حاکم بر کشور. سیستم آموزشی ما بهشدت غلط است؛ هنوز داریم درسهای چندین سال قبل اروپا را آموزش میدهیم و این یعنی عقب ماندن بیشتر کشورمان. یک دانشجو در مقطع ارشد الان مجبور است دو یا سه جا کار کند تا فقط شهریه دانشگاه را تامین کند.
او همچنین در پاسخ به این سوال که علم برای او بهتر است یا ثروت می گوید: صددرصد میگویم ثروت مهم تر است؛ بدون ثروت، امکان تحصیل و رسیدن به اهداف واقعا سخت میشود.

شهریهها سر به فلک کشیده و دانشجوها زیر فشار اقتصادی له شدند
صابر، دانشجوی مقطع ارشد و پدر دو فرزند که یکی از آنها امسال تازه دانشجو شده است، درباره وضعیت اقتصادی و آموزشی گله مند است و میگوید که اگر رئیس جمهور، پزشکیان را ببیند به او میگوید: همه چیز در کشور به وضعیت اقتصادی برمیگردد. وقتی اقتصاد درست نیست، زندگی مردم سخت میشود و افزایش هزینهها تقریبا غیرقابل کنترل است. به عنوان دانشجو، حداقل میتوانیم انتظار داشته باشیم که روند افزایش شهریه دانشگاهها کندتر شود، به ویژه برای دانشجویان شاغل یا کسانی که شرایط سختتری دارند. همچنین برنامههای نشاطآور دانشگاهی، مانند اردوهای گروهی یا فعالیتهای جمعی، میتواند فضای دانشجویی را کمی شادتر و دلگرمتر کند، چون بسیاری از ما به دلیل کار و زندگی، از خانه بیرون نمیآییم و دچار ناامیدی و افسردگی میشویم.
او درباره افزایش شهریهها توضیح میدهد: شهریه دانشگاهها بهخصوص در دورههای کاردانی و کارشناسی ارشد بهطور وحشتناکی افزایش پیدا کرده است، در حالی که هیچ تغییر خاصی در فضای دانشگاه یا کیفیت آموزش رخ نداده است. اساتید شاید کمی پیشرفت داشته باشند، اما امکانات دانشگاه مشابه گذشته است. افزایش بیرویه شهریهها واقعاً غیرمنصفانه است. دولت میتواند با نظارت بهتر، حداقل کنترل نسبی بر افزایش شهریه داشته باشد، چون ریشه همه مشکلات به اقتصاد برمیگردد؛ هر حوزهای که وارد میشویم، متوجه میشویم که مشکلات اصلی از وضعیت اقتصادی ناشی میشود.
سیستم آموزشی نیازمند بازنگری فوری و حمایت از دانشجویان شاغل و خانوادهدار است
شیوا، دانشجوی ترم سوم حملونقل و ترافیک شهری در دانشگاه علمیکاربردی در پاسخ به این پرسش که اگر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، روبهرویش باشد چه مطالبهای را مطرح میکند، توضیح میدهد: به نظر من سیستم آموزشی نیاز جدی به تحول دارد. بعضی دانشگاهها با اهداف مشخصی تأسیس شدهاند؛ اما در عمل از همان اهداف فاصله گرفتهاند. اگر دانشگاهی به نام علمیکاربردی راهاندازی کردهاید تا دانشجو را بهصورت علمی و مهارتی تربیت کنید، باید امکانات و خدمات لازم را هم بدهید؛ نه اینکه فقط شهریه بگیرید و در زمان امتحان هم به سختی دانشگاههای بزرگ از دانشجو انتظار داشته باشید. از طرف دیگر، وضعیت معیشتی دانشجوهایی که کارمند هستند باید بیشتر دیده شود. اگر امکان دارد باید از طریق معاونتها یا کارشناسان مربوطه امتیازها و تخفیفهایی برای این گروه در نظر گرفته شود؛ برای کسانی که شاغلاند، یا متأهلاند، یا فرزند دارند و شرایطشان سختتر است. واقعا یک بازنگری کلی لازم است؛ چون سیستم آموزشی فعلی با واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی امروز هیچ همخوانی ندارد.

مدرک ما بیارزش شده، رانت و پارتیبازی جای تلاش واقعی را گرفته است
ساسان، دانشجوی ترم ششم مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه پیامنور تهران در پاسخ به این سوال که اگر در روز دانشجو، مسعود پزشکیان روبهرویش باشد چه میگوید، توضیح میدهد: این نظام آموزشی باید بهطور جدی اصلاح شود. دانشجو باید بداند تکلیفش با دانشگاه چیست. استاد هم باید طبق ساختار دانشگاه عمل کند، نه بر اساس سلیقه شخصی. پیامنور ذاتا غیرحضوری است؛ اما استادان خلاف اساسنامه عمل میکنند و وقتی اعتراض میکنیم میگویند دست ما نیست. در بخش آموزش هم هر بار با یک مشکل مواجه میشویم؛ یک روز سیستم قطع است، یک روز مسئول مربوطه نیامده، یک روز میگویند جلسه دارد و رفته. سوال اینجاست که اگر جلسه دارد، مگر نباید داخل همان ساختمان باشد؟ این بینظمیها نتیجهاش این شده که مدرک تحصیلی برای درآمد و ارتقای شغلی تقریباً هیچ تاثیری ندارد. با رانت و پارتیبازی، فردی که علوم تربیتی خوانده کارمند بانک میشود، اما کسی که حسابداری خوانده و تخصصش حساب و کتاب است بیکار میماند.
از رئیسجمهور چیزی نمیخواهم، کاری از دستش برنمیآید!
افشین، دانشجوی رشته تدوین سینما در دانشگاه علمیکاربردی تهران در پایان، وقتی از او میپرسیم اگر رئیسجمهور، مسعود پزشکیان، روبهرویش باشد چه مطالبهای دارد، میگوید: واقعا خواستهای ندارم؛ چون فکر نمیکنم در این حوزه کاری از دستش بربیاید یا اقدام موثری انجام شود.