پایتخت در خطر اقلیم؛ وقتی آب و هوا سرنوشت شهر را تعیین میکند
انتخاب پایتخت یک کشور همواره فرآیندی پیچیده و چندبعدی است که عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی در آن نقشآفرینی میکنند. در میان این عوامل، اقلیم یکی از مولفههای کلیدی و اثرگذار است که میتواند تعیینکننده مکان مناسب برای استقرار نهادهای مرکزی و تمرکز جمعیتی باشد. اقلیم نه تنها بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر میگذارد، بلکه بر بهرهوری اقتصادی، توسعه کشاورزی و امکان فعالیتهای تجاری و صنعتی نیز اثرگذار است.
از منظر تاریخی، بسیاری از پایتختها و شهرهای مهم جهان در مناطقی با آب و هوای معتدل و سازگار با نیازهای انسانی و اقتصادی شکل گرفتهاند.
برای مثال، روم باستان در امتداد رودخانه تیبر مستقر شد؛ جایی که اقلیم مدیترانهای، امکان کشاورزی پررونق، دسترسی به منابع آبی و بهرهگیری از مسیرهای تجاری را فراهم میکرد. همین عامل باعث شد روم به یک مرکز اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مهم تبدیل شود که توانست تأثیرگذاری خود را در گستره وسیعی از جهان باستان حفظ کند.
بنابراین، بررسی و تحلیل شرایط اقلیمی در انتخاب پایتخت، نه تنها یک ضرورت جغرافیایی است، بلکه با تأثیر مستقیم بر اقتصاد، امنیت غذایی، کیفیت زندگی و توسعه پایدار، نقش مهمی در موفقیت و پایداری یک کشور ایفا میکند. در دنیای امروز، این نگاه اقلیمی باید با فناوری، زیرساختهای مدرن و برنامهریزی شهری هوشمند تلفیق شود تا انتخاب پایتخت، هم از منظر تاریخی و هم از منظر توسعه آینده، بهینه و پایدار باشد.
پایتخت و تله اقلیم
در حالحاضر، تغییر اقلیم و پیامدهای ناگوار آن بهطور قابلتوجهی بر انتخاب پایتخت تاثیر میگذارد. یکی از پیامدهای نامطلوب تغییر اقلیم، افزایش سطح آب دریاها است که شهرهای ساحلی را تهدید میکند و کشورها، به اجبار سناریوهای اقلیمی آینده را برای انتخاب پایتخت مدنظر قرار میدهند.
برای مثال، داکا در بنگلادش، با خطرات شدید ناشی از سیل مواجه است که بهدلیل تغییر اقلیم تشدید شده و بر حاکمیت کشور بنگلادش تاثیر میگذارد. کشورهایی مانند بوتان، در حال بررسی جابهجایی پایتخت به ارتفاعات بالاتر برای پرهیز از مخاطرات ناشی از سیل هستند که نشاندهنده تغییر به سمت راهبردهای سازگار در تصمیمگیری است.
با افزایش فراوانی و شدت بلایای طبیعی ناشی از تغییر اقلیم، تابآوری به یک عامل حیاتی در برنامهریزی بهمنظور انتخاب پایتخت برای مواجهه و دستوپنجه نرمکردن با چالشهای نوظهور مانند تغییر اقلیم تبدیل شدهاست. علاوهبر اقلیم جهانی، اقلیم در سایر مقیاسها از جمله خردهاقلیم نقش اساسی در توسعه کلانشهرها دارد، بنابراین برای انتخاب پایتخت که یک کلانشهر است، ضروری و حیاتی است که اقلیم در هر سه مقیاس جهانی، منطقهای و محلی مدنظر قرار گیرد.
بارزترین پیامد نامطلوب تغییر اقلیم جهانی
برهم کنش مقیاسهای مختلف در تعیین انتخاب پایتخت، عامل کلیدی دیگر است؛ در واقع پیامدهای ناگوار ناشی از تغییر اقلیم جهانی سبب تشدید رخدادهای نامطلوب در کلانشهرها میشود. بهمنظور اجتناب از گیر افتادن در «تله اقلیم» که تبعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... ناگوار دارد؛ ضروری و حیاتی است که اقلیم یعنی مولفه کلیدی سرزمین، در صدر شاخصهای انتخاب پایتخت قرار گیرد.
گسترش خشکی زمین وگرمی هوا در کشور ایران، بارزترین پیامد نامطلوب تغییر اقلیم جهانی است که سبب چالش یا بحران کمآبی شدهاست؛ در واقع عوامل متعدد تشکیلدهنده سرزمین از جمله اقلیم، در بروز چالش کمآبی نقش دارند و بدینترتیب، در بروز چالش کمآبی فقط یک مولفه است.
در مواجهه با چالش کمآبی توجه ویژه به سایر عوامل تاثیرگذار از جمله اقلیم، خردهاقلیم، تغییر اقلیم جهانی و پیامدهای نامطلوب آن بسیار ضروری است. در صدر راهبردهای مواجهه با تغییر اقلیم جهانی و پیامدهای نامطلوب آن، راهبرد مدیریت تغییر اقلیم قرار دارد. بر مبنای راهبرد تغییر اقلیم سهم هریک از راهبردهای «تنزل»، «سازگاری» و «زمین مهندسی» در هر کشور تعیین میشود. گام اول در راستای تهیه، تدوین و اجرای راهبرد مناسب برای کشور ایران، آموزش بر مبنای شیوههای نوین از جمله «آموزش نامرسوم» است.