بیحوصلگی سرمایهگذاران؛ مانع ایده پردازی
یکی از دغدغههای کارآفرینی و ایدهپردازی در عرصه صنعتی و فناورانه به تامین مالی و جبران نقدینگیها برمیگردد؛ به این معنی که بسیاری از افراد ایدهپرداز و خلاق برای اجرای طرح خود به سرمایه اولیه نیاز دارند که به طور معمول از عهده تامین آن برنمیآیند یا اگر بتوانند این سرمایه را تامین کنند از بازگشت و سودآوری آن اطمینان ندارند. از اینرو خود را متضرر فرض میکنند.
به گزارش پایگاه خبری گسترش، روزنامه گسترش صنعت نوشت: شاید همین عامل باعث شود که کمتر سراغ صرف هزینه برای شروع یک ایده و کار جدید روند. از اینرو بسیاری معتقدند که ترس از نبود نقدینگی یکی از عوامل امتناع از بروز خلاقیتها و در نتیجه سرخوردگی است. به همین دلیل است که دولتها سعی میکنند با مشوقهای حمایتی از ایدهپردازان و کارآفرینان حوزه فناوری و صنعتی حمایت کنند. نقش صندوقهای حمایتگر در این محور بسیار قابل توجه است. به عنوان نمونه به تازگی مدل جدید تامین مالی از طرحها و ایدههای اقتصادی از سوی صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون رونمایی شده که براساس آن کارآفرینان و صاحبان ایده میتوانند طرحهای خود را برای تامین مالی معرفی کنند. این طرح جدید با عنوان «تامین مالی جمعی» به نظر میرسد رویکرد نوینی از تامین بودجه ایدههای اقتصادی است. براساس این طرح، سرمایهگذاران در پروژههای نوآورانه کارآفرینان و طرحهای اقتصادی سرمایهگذاری هر چند اندک، میکنند. منظور از این سرمایهگذاری، حمایت مالی مردم با سرمایههای خرد از این طرحها خواهد بود. به عبارتی، «تامین مالی جمعی» گونهای از مشارکت مالی در حوزه تامین مالی کسبوکارهای نوپا و ایدههای نوآورانه است که فضای مشارکت برای عموم مردم به نحوی فراهم شده تا آنها از وضعیت معمول و سنتی خود به عنوان مصرفکننده صرف فراتر روند و با مشارکت در تامین سرمایه، هر چند اندک و همچنین پذیرش موفقیت و ناموفقیت سرمایهگذاری، در زمینه تولید و ترویج خدمت یا محصولی که خرد جمعی آن را تایید کرده است، نقشی اثربخش ایفا کنند. به نظر میرسد در صورت استقبال سرمایهگذاران از ایدههای نوپا این سرمایههای خرد به پشتوانهای برای حمایت از ایده اقتصادی تبدیل شوند که میتواند به ایجاد اشتغال منجر شود. بدیهی است که این ایدهها میتوانند محصول جدید، خدمترسانی جدید، حرکت فرهنگی-اجتماعی یا هر ایده جدید دیگر باشد. مزیتهای حمایت مالی از ایدهپردازان از اساس سرمایهگذاری در مراحل اولیه کسبوکار ریسک ذاتی زیادی دارد و شکست درصد بالایی از شرکتهای نوپا امری طبیعی است که در اغلب موارد سرمایهگذاری انجام شده از سوی مردم تضمین نمیشود حمایت صندوقها با تضمین اصل سرمایه مردم و همچنین اعتبارسنجی و ارزیابی کارآفرینان و کسبوکار متقاضی، ریسک سرمایهگذاری را برای مردم کاهش میدهد و احتمال موفقیت کسبوکار بالا میرود. اما ممکن است این سوال مطرح شود که چه میزان مشارکت در تامین مالی از سوی مردم و سرمایهگذاران بخش خصوصی برای طرحهای فناورانه یا ایده پردازیهای خلاقانه وجود دارد؟ آیا جامعه سرمایهگذار ما تمایل دارد در طرحهای تامین مالی مشارکت کند یا موانعی در این راستا وجود دارد؟ علی ناصری، ایدهپرداز و مخترع که خود سرمایهگذار و تولیدکننده بخاریهای گازسوز فناورانه نیز هست به این قاعده بدبین است. وی معتقد است که به دلیل نبود مسئولیت اجتماعی و بستر فرهنگی لازم چندان مشارکت برای حمایت از طرحهای ابتکاری از جانب بخش خصوصی وجود ندارد. ناصری در توضیحات بیشتری به گسترش صنعت گفت: تجربه کاری من نشان میدهد چندان در کشور ما روی طرحهای خلاقانه و ایدهپردازیهای کارآفرینانه سرمایهگذاری نمیشود چراکه بیشتر مردم و حتی بخش خصوصی سرمایهگذار به فکر خودشان هستند. شاید همین عامل باعث شده تمایل برای واردات دانش فنی و فناوری در کشور ما بیش از تولید فناوری باشد. این تولیدکننده بر این باور است که بازگشت سرمایه در کشور ما چندان معلوم نیست به ویژه در کارهای ابتکاری و جدید که این ریسک افزایش پیدا میکند. از اینرو، نمیتوان گفت مشارکت مردمی برای سرمایهگذاری در ایدهها وجود داشته باشد. در مقابل، در کشورهای پیشرفته این حضور و مشارکت بیشتر است. ناصری به وجود سایتهایی در کشورهای پیشرفته همچون کانادا اشاره کرد که طرحهای خلاقانه در آنجا معرفی و به رای و نظر مردم گذاشته میشود. حتی بسیاری از طرحها را مردم تامین مالی میکنند. به نظر میرسد این حرکت نوعی فرهنگ جمعی نهادینه شده است که حالت سطحی و رونمای آن در جامعه ما به وجود نیامده است. ناصری این گفته را تایید کرد و گفت: در تفکر صنعتگران و حتی فناوران ما صبر وجود ندارد به این معنی که تولیدکننده یا سرمایهگذار منتظر حاشیه سود نمیماند زیرا نتایج فوری میخواهد. این عامل باعث میشود جلوی طرحهای خلاقانه در کشور گرفته شود. صحت گفتههای این تولیدکننده زمانی مشخص میشود که ببینم بسیاری از صاحبان ایده و خلاقیت خود با هزینه شخصی شروع کردهاند. حتی بسیاری از استارتآپها شکست خود را ناشی از نبود یا کمبود نقدینگی و سرمایه میدانند. حال مدلهای مشارکت در سرمایهگذاری در قالب صندوقهای حمایتگر مدنظر باشد یا چیز دیگر. میتوان انتقاد دیگری نیز به این طرح داشت چرا که تفکر و ایده صندوقها از اساس نوپا است و هنوز جای کار دارد. شاید به این دلیل باشد که بسیاری از طراحان فناوری برای خود حمایتگر یا اسپانسر شخصی میگیرند. نکته دیگر اینکه رویکرد فناورانه مبتی بر آزمون و خطا است. از اینرو، کمتر مشارکت سرمایهگذار را جلب میکند. برعکس تولیدات صنعتی که قابل مشاهده و عینی شدهاند، سرمایهگذاران بیشتری را جذب میکنند. از اینرو، پیشنهاد میشود به جای طرحهای صندوقهای حمایتی بانک نخبگان تشکیل شود که مردم در آنجا حساب داشته باشند. تفکر بانکی برای بخش خصوصی و مردم کشور ما جاافتادهتر از تفکر صندوقهاست. بدیهی است که سازوکار بانکها به نفع جامعه ایدهپرداز و کارآفرین کشور خواهد بود. رفتهرفته در قالب این طرح فرهنگ تامین مالی جمعی ایدهها نیز شکل میگیرد. به تناسب آن میتوان دایره دستاوردها و مسئولیتهای این بانک را نیز افزایش داد. هر چند این بانک باید مجاب شود که جدا از ساختار بانکی نامنظم باشد و کمتر به فکر ترهین و مسائلی اینچنین برای سرمایهگذاران و نخبگان رود.
ارسال نظر