|
کدخبر: 49392

سوال گسترش‌نیوز از متخصص زمین‌شناسی:

چه شد که سیل آمد؟

تا وقتی نپذیریم که کشور و اقلیم ما مخاطره‌خیز است از پاسخ سخت و تند طبیعت در امان نخواهیم بود.

گسترش‌نیوز: سیل ویرانگر اخیر، زنگ‌خطری جدی بود. اکنون باید دید که چه عواملی دست‌به‌دست هم دادند که این خاطره تلخ برای مردم کشورمان رقم بخورد و مهم‌تر از آن برای آینده چه باید کرد؟ برای یافتن پاسخ سوالات خود با یکی از متخصصان و پژوهشگران شناخته‌شده کشورمان به گفت‌وگو نشستیم. نظر به مفصل بودن این گفت‌وگو آن را به دو قسمت تقسیم کردیم. در بخش اول از وی درباره دلایل وقوع و تشدید سیل سوال کردیم.

zare۹.jpg

دکتر مهدی زارع در ابتدای سال ١٣٧٤با کسب بورسیه تحصیلی از دولت فرانسه برای تحصیل در دوره دکتری عازم فرانسه می‌شود. وی اکنون یکی از اعضای شاخه زمین‌شناسی فرهنگستان علوم است. مهدی زارع به‌واسطه فعالیت‌های پژوهشی خود جوایز ارزنده‌ای از نهادها و سازمان‌های مختلف کشور دریافت کرده است.

۵ الی ۶ میلیارد تن فرسایش خاک

به اعتقاد بعضی از کارشناسان سیل اخیر کشور تا حد زیادی اجتناب‌پذیر بود یا دست‌کم در صورت رعایت بعضی پارامترها ( در حوزه‌هایی مثل ساخت‌وساز، قوانین، محیط‌زیست، جنگلداری و...) می‌شد از تلفات جانی و مالی آن کاست. مهدی زارع در تشریح نظر خود گفت: نکته اول آن است که در حفاظت خاک کوتاهی کرده‌ایم. نرخ سالانه فرسایش خاک در ایران تا ۳۳ تن در هکتار گزارش شده که ۵ تا ۶ برابر حد مجاز است. میانگین سالانه فرسایش خاک نیز به حدود ۱۵ تن در هکتار رسیده که سه برابر متوسط قاره آسیاست. بنابراین شاهد فرسایشی ۵ - ۶ میلیارد تنی در سال هستیم. بر اساس گزارش وزارت نیرو و مدیریت منابع آب، در ایران که متوسط بارش در ۵ سال آبی گذشته بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلی‌متر در نوسان بوده، از اول تا ۲۰ فروردین ۹۸، ۳۰۰ میلی‌متر باران باریده است. از مجموع حجم حدود ۵۰ میلیارد مترمکعبی مخازن سدهای کشور ۳۶ میلیارد مترمکعب (۷۲% ) پر شده و از این مقدار حدود ۲۳.۵ میلیارد متر مکعب مخازن سدهای خوزستان هستند که تقریبا پر هستند.

همه غفلت‌های ما در لرستان و خوزستان

وی در تکمیل این بخش از سخنان خود اظهارکرد: نکته دوم آن است که هم در لرستان و هم در خوزستان می‌توانستیم بهتر عمل کنیم. در طی سال‌های ۱۳۹۴ به بعد تقریبا به صورت سالانه در همین بازه زمانی کمابیش با بارش و بعضاً سیل مواجه بوده‌ایم. آنچه در لرستان و خوزستان توجه نکردیم آن بود که به تمام طرح‌های توسعه در دشت‌های سیلابی، مجوز و بودجه داده‌ایم. در شهرهایی مانند پلدختر که بعد از تنگه‌ها در کنار رودخانه‌ها واقعا امکان توسعه در پهنه سیلابی رودخانه‌ها داده‌ایم، در دشت سیلابی پائین‌دست سدهای دز و کرخه و کارون، امکان توسعه کشاورزی و ساخت‌وساز داده‌ایم و سرمایه‌گذاری را در طی حداقل ۲۰ سال گذشته با تصور این‌که سیلاب در سدهای ساخته‌شده مهار شده است در پائین‌دست این سدها امکان‌پذیر کرده‌ایم.

جنگل و مرتع را جدی نگرفتیم

زارع در ادامه به یکی دیگر از بسترهای وقوع سیل پرداخت و گفت: در حفظ جنگل‌ها و مراتع در شمال و در زاگرس کوشش کافی نکرده‌ایم و به بهانه فایده و گردش اقتصادی، هرسال از مساحت جنگل‌هایمان کاسته شده و با استمرار چرای دام در مراتع، دست سازمان جنگل‌ها کوتاه شده و آن را بی‌اثرتر کرده‌ایم. مدیران هم به بازه مدیریتی کوتاه‌مدت خود اندیشیده‌اند و بسیاری از آنها نیز حتی در حد تدبیر قدما و پیرمردان و پیرزنان ساکن در این نواحی سیلابی تدبیر نکرده‌اند. حاصل آن شده که اکنون علاوه بر تلفات جانی باید خسارت سنگین مالی و زیرساختی را هم تحمل کنیم. وقتی نمی‌پذیریم که کشور و اقلیم ما مخاطره‌خیز است پاسخ طبیعت به ما سخت و تلخ خواهد بود. راه‌حل میانبر هم نداریم. به تصور خود توسعه و خوشبختی کوتاه‌مدت را برای راضی کردن دل مردمان ساکن در این نواحی هدیه کردیم و فکر نکردیم که وقتی سیل بیاید تمامی این مستحدثات و دارایی‌های مردم ظرف چند ساخت با سیلاب شسته خواهد شد.

هر سال ۶۳ هزار هکتار جنگل نابود می‌شود

وی افزود: تازه این اتفاقا اول ماجراست. ازاین‌پس باید مراقب باشیم که در ایران و در شهرهای بزرگمان که بیش از ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارند، اگر سیلاب به راه بیافتد چه باید بکنیم. نکته سوم آنکه پوشش جنگل‌های ایران تا حدود اوایل دهه ٤٠ شمسی حدود ١٨میلیون هکتار بود. بر اساس گزارش سازمان جنگل‌ها و مرتع کشور اگر پوشش تاج درختان ۵% سطح محدوده جنگلی در نظر بگیریم (به نواحی با کمتر از ۱۰ درصد پوشش تاج درختان «بیشه» می‌گویند)، اکنون در سال ۹۸ چیزی حدود ۳.۱ میلیون هکتار جنگل داریم: حدود۱.۸میلیون هکتار در شمال و ۱.۳ میلیون هکتار در سایر نواحی کشور. اگر سطحی که تاج درختان ۱۰ درصد یا بیشتر ناحیه جنگلی را پوشانده باشد را در نظر بگیریم حدود ۱.۱ میلیون هکتار جنگل داریم. در سال ۱۳۴۱ جنگل‌های ایران ملی شد. فقط طی سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، بیش از ۱.۵ میلیون مترمکعب چوب از جنگل‌های شمال ایران برداشت شد. برآورد شده که سالی ٦٣ هزار هکتار از جنگل‌ها در ایران نابود می‌شود.

پیامدهای اختلاف در ارتفاع و بارش

زارع در ادامه به بعد دیگری از موضوع پرداخت و تصریح کرد: در استان‌های گلستان و مازندران از بارش‌های ناگهانی و شدید گرفته (که در فروردین ۹۸ حدود دو برابر متوسط سالانه بوده است) تا قطع درختان و از بین بردن جنگل‌ها و همچنین ساخت خانه‌ها در دشت‌های سیلابی موثر بوده و موجبات افزایش خسارت‌های ناشی از سیل‌های اخیر را فراهم آورده‌اند. در منطقه شرق گلستان از ارتفاعات مشرف‌به دشت شرق گرگان حدود ۵ کیلومتر از رقوم حدود ۲ هزار متر به رقوم حدود ۱۵۰ متر (ارتفاع از سطح دریا) می‌رسد. این اختلاف ارتفاع با اختلاف در بارندگی (از حدود ۱۰۰۰ میلی‌متر در ارتفاعات تا حدود ۲۰۰ میلی‌متر در دشت) در همین فاصله کم همراه است. این اختلاف در ارتفاع و در بارش، ظرفیت وقوع ناگهانی بارش شدید و سیل در منطقه را فراهم می‌کند. از سوی دیگر واگذاری مراتع برای دامداری که با فشارهای محلی برای توسعه اقتصادی و اشتغال تشدید هم می‌شود قدرت مانور سازمان جنگل‌ها و مراتع را محدود کرده و چرای دام از سویی و همچنین بهره‌برداری از چوب جنگل‌ها از سوی دیگر، موجب کم شدن پوشش گیاهی منطقه و درنتیجه سیل‌خیزتر شدن این محدوده از استان می‌شود.

ارسال نظر