چشمانداز خاکستری مهاجرت نخبگان از ایران
فیروز بیدآباد/ کارشناس اقتصادی و مدرس دانشگاه
گسترش نیوز: فرار مغزها در ایران یکی از معضلات اقتصادی، آموزشی، فرهنگی است که مدتهاست در داخل مناقشه برانگیز و حاشیه ساز شده است. این معضل در سالهای گذشته مشغول به حاشیه کشاندن توسعه و بهبود اقتصاد در ایران شده است. از سوی دیگر ایرانیان را به نیروی کار ارزان و متخصص برای خارجیها تبدیل کرده که سالانه زیان عجیب و غریبی به لحاظ عددی به کشور وارد میکند. عوامل متفاوتی در شکلگیری این مسئله نقش دارند که از آموزش عالی تا تولید و ترسیم استراتژی در نظام اداری و ساختار شرکتها را شامل میشود.
روند مهاجرت نخبگان و جابهجایی فارغ التحصیلان از مواردی است که بیشتر کشورهای جهان آن را به طور مستمر رصد میکنند و آمار دقیق از میزان آن ارائه میدهند. هر ساله گزارشهای معتبر داخلی و خارجی درباره این پدیده منتشر میشود که به عنوان پیشانی برنامهریزیهای ملی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین ضرورت توجه دقیقتر به اهمیت موضوع نخبگان، عوامل مهاجرت و رصد مستمر تحولات در این موضوع باید بهشدت دنبال شود. در غیر این صورت، جایگاه اول به لحاظ مهاجرت نخبگان در میان ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته همچنان در اختیار ایران باقی میماند.
در ایران اشیاء بیشتر از سازندگان آن ارزش دارند. کارخانهها برای خرید ماشینآلات بیشترین قیمت، بهترین و کاملترین خط را سفارش میدهند حتی اگر مورد نیاز و ضروری نباشد. ممکن است دستگاهی در یک خط تولید به دلیل نبود فناوری لازم ماهها بلکه سالها خاک بخورد اما برای پرداخت اضافه کار یا حق و حقوق مهندس یا متخصصی که نقشی اساسی در حیات یک واحد تولیدی ایفا میکند، موانعی از جانب کارفرما وجود داشته باشد. در سالهای اخیر روی دیگر این ماجرا هم صادق بوده است. در واقع، هر بار که یک تکنیسین یا فارغالتحصیل خارج از ایران در جایگاهی کار را بهدست گرفته با کارفرما، سرمایهگذار یا مقام دعوتکننده به مشکل برخورد کرده و سپس پس از خروج دوباره از کشور مدعی مسائلی شده است.
در سال ۵۷ و ابتدای انقلاب اسلامی رقم مهاجرت دانشجویان ایرانی به امریکا ۵۷ هزار بود که براساس گزارش اداره مهاجرت امریکا (CIS) این رقم در سال ۲۰۱۵ به ۱۸۰ هزار نفر رسیده است. صندوق بینالمللی پول (IMF) نیز مدعی شده بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲، ۹۶ درصد از اختراعهای ثبت شده توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور ثبت شده است. وزارت علوم ایران در سال ۱۳۸۸ اعلام کرد از میان ۱۲ هزار دانشجویی که تاکنون با هزینه دولتی به کشورهای مختلف رفتهاند تعداد ۴۰۰ نفر از آنها بازنگشتهاند و ۶۰ هزار نفر از اتباع ایران در دانشگاههای دولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین رضا فرجی دانا وزیر علوم و تحقیقات سابق سال ۱۳۹۲ و در مراسم تجلیل از نفرات برتر هجدمین المپیاد علمی دانشجویی کشور اعلام کرد تربیت یک نخبه برای کشور یک میلیون دلار هزینه دارد و در شرایطی که کل بودجه دولتی معادل ۷۰ میلیارد دلار ایران با صادر کردن نخبگان خود ۱۵۰ میلیارد دلار به جهان کمک میکند و ما فقط نظارهگر خروج سرمایههایمان از کشور هستیم.
البته گزارش سال ۲۰۱۷ (CIS) و گفتوگو روزنامه شرق با پرویز کرمی دبیر ستاد توسعه فرهنگ و علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان تمامی ادعاها و آمار قبلی در این مورد را رد کرده و این موضوع که ایران مهاجرفرستترین کشور دنیا است را نادرست اعلام کرد. باید اشاره کرد که شکل گرفتن زیست بوم کارآفرینی و توسعه استارتاپها در ایران باعث رشد روند معکوس مهاجرت شده و همچنین علاقهمندی و انتخاب کنکوریها را نیز تغییر داده است.
البته استارتاپها نیروی کار جدیدی درایران آفریدهاند که مولتی تسکینگ یا چند منظوره خوانده میشود. به این صورت که یک فرد باید تخصص و اشراف به چند کار مختلف را داشته و همزمان انجام دهد که ناشی از نبود امکانات و زیر ساختهای لازم همچنین کشش ایرانیان نسبت به کمیت بجای کیفیت بطور عام هست و تمایل به پرداخت نکردن هزینه برای فکر و مغز در میان صاحبان سرمایه یا دوباره کاریهای مربوط به ذخیره اطلاعات، تحلیل و پردازش مجدد این موضوع را نیز به مخاطره انداخته است.
مسلما توقف واگذاری مشاغل حساس و پستهای مهم به افراد فاقد صلاحیت یا کم صلاحیت، تطابق شغل با تخصص، اعتماد به جوانان، تعریف ساختاری جدید برای افزایش توجه به فارغ التحصلات دانشگاههای داخلی، شکست انحصاری بودن برخی مشاغل و کاهش بروکراسیهای پر پیچ و خم اداری شتاب این قطار مخرب را کاهش میدهد و فعالیت نخبگان در داخل کشور مانع رشد عوامل منفی اقتصادی و فقر فراگیر در طبقات مختلف جامعه خواهد شد.
ارسال نظر