«گسترش نیوز» وضعیت طلای کثیف در جهان را بررسی میکند
اقتصاد کدام کشور با «زباله» شکوفا شد؟ / خارجیها به دنبال زبالههای ایران
پیشنهاد هایی برای خرید زبالههای سه کلان شهر ایران به سردمداران کشور و از جمله شهرداری تهران داده شده است اما از سمت طرفهای ایرانی با موافقت همراه نبوده است.
گسترش نیوز: به زباله در دو بخش تر و خشک در کشورهای مختلف با رویکردهای متفاوتی نگاه میشود. در برخی کشورها با نام زیست توده حتی از زبالههای تر، برق استحصال میکنند که در واقع میتوان گفت چالش را تبدیل به فرصت میکنند. در برخی دیگر زباله یکی از پایههای تولید، در صنعت محسوب میشود و بخشی از بار اقتصاد را بر دوش میکشد.
در کشوری همچون سوئد صد درصد زبالههای تولید شده در کشور خود را بازیافت میکند و به چرخه مصرف باز میگرداند. بر اساس سیاست گذاریهای کلان استکهلم نشینان، زباله یکی از منابع درآمد این کشور محسوب میشود. این کشور از بزرگترین واردکنندگان زباله در جهان است زبالهها در یک فرآیند حساب شده بازیافت و تبدیل به مواد قابل مصرف میشود و با ارزش افزوده چندین برابری به کشورهای دیگر( بعضا همان کشوری که از آن زباله خریداری شده است) صادر میشود.
کشوری همچون چین در بستههای پیشنهادی خود به کشورهای خاورمیانه علاوه بر خرید نفت به عنوان یک ماده حیاتی چرخش صنایع خود، پیشنهاد خرید زباله را نیز دارند.
چین با علم به اینکه خاورمیانه بزرگترین منبع تولید زباله است و هنوز فرهنگ بازیافت در آنها چندان شکل نگرفته است، نیرو و سرمایه عظیمی را برای حضور در بازار طلای کثیف این کشورها انجام دادهاند و در کشوری همچون عربستان نیز موفقیت هایی را در این زمینه بهدست آوردهاند.
ایران نیز چندان از تیررس نگاه چشم بادامیها دور نمانده است. پیشنهاد هایی را برای دریافت و خرید زبالههای سه کلان شهر ایران به سردمداران کشور و از جمله شهرداری تهران داده شده است اما از سمت طرفهای ایرانی با موافقت همراه نبود. شاید اگر این پیشنهاد از سمت طرفهای ایرانی قبول میشد، مشکلات بسیاری حل شده بود. قبول نشدن این پیشنهاد اما و اگرهای بسیار دارد.
مپنا سرمایهگذاری هایی برای استفاده از زبالههای تر تهران برای تولید برق انجام داده و مذاکراتی نیز با شهرداری تهران انجام شده است. روند مذاکرات را مدیرعامل مپنا مثبت ارزیابی میکند اما مهمترین نکته آن است که این رقم فعالیتها نیز تنها بخش کوچکی از معضل زباله را میتواند مدیریت کند و باید همتی بلند تر و تلاشی بزرگ تر داستان زبالهها مدیریت کند.
روزانه زباله گردها میلیونها تن زباله خشک را از سطلهای مکانیزه موجود در سطح شهر جمع آوری میکنند و در مکانهایی خاص منتقل و دپو میکنند و به مبلغی ناچیز این طلای کثیف را میفروشند اما سود اصلی را پورشه سوارانی میگیرند که در کسوت خریداران اصلی زبالههای خشک را در پارکینگ هایی خاص جمع آوری میکنند.
انگار همین دیروز بود که پورشههای مافیای طلای کثیف رسانهای شد و خبرنگاران داد از بیداد این مافیا سردادند. اما انگار گوش شنوایی برای آن نبود و یا اگر بود انقدر برش نداشت تا بتواند زباله گردها را در قالب یک سیستم سازمان دهی کند تا زباله گردها به شکل شرافتمندانه از دم در خانهها زبالههای خشک را دریافت، بازیافت و به چرخه مصرف کشور باز گردانند و از قِبَل آن، آنها که دست شان را در بین زبالههای خشک و تر میچرخانند تا قوت لا یموتی برای خود بیابند نیز سامان مییابند.
خطر هزار هزار بیماری که از طریق زباله گردها و این سطلها امکان دارد در جامعه انتشار یابد، مهار میشود. تن آدمی که شریف است به جان آدمیت نیز در این افراد شرافت خود را باز مییابد و از طرد شدگان به جامعه باز میگردند. اشتغال چراغ خانههای سرد را روشن میکند نه آنکه تا کنون زباله گرد بوده بلکه افزون بر آن دانش آموختگانی که در شیمی، محیط زیست، مهندسی متالوژی، نقشه کشی صنعتی و هزاران هزار رشتهای که مستقیم و غیر مستقیم در صنعت بازیافت موثر هستند نیز به دنیای کار وارد میشوند. همچنان که در کشورهای چین، آلمان، سوئد از قبل زباله علاوه بر درآمد برای خود پیشرفت و توسعه را برای کشور خود به ارمغان آوردهاند.
بیش از صدها و هزاران طرحهای پژوهشی و تحقیقاتی از جمله پایان نامههای دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری در ارتباط با سازمان دهی زبالهها توسط جوانان ایران انجام شده است. این پژوهشها از بحثهای جامعه شناسی تا صنایع مربوط به ادوات و تجهیزات بازیافت را شامل میشود به شکل دقیق و آمار ارقام انجام شده است.
نکته مهم آنکه چطور سوئد به عنوان کشوری که روی ۱۴ جزیره به هم پیوسته قرار گرفته میتواند زبالهها را به وسیلهای برای پرش تبدیل کند و زباله وارد کند و ارزش افزوده نصیب کشور خود کند و ایران با این همه نقشه راه نتواند.
به نظر بنده با توهین به کشور های موفق دی گر مثل چین و ..
و خطاب کردنشان با "چشم بادامی" هیچ کار مفیدی جز توهین های قدیمی و غیر مرتبطت صورت نمیگی ره و چه بهتر که رسانه ها توهین نکردن را رواج ندن
با تشکر