مهندسی مقتصدانه، گشایشی به آینده صنعتی
عبداله توکلی لاهیجانی - دکترای مهندسی خودرو
گسترشنیوز: زمانی که از آینده صنعتی سخن میگوییم معمولاً تصویری مدرن از تاثیر توامان هوش مصنوعی و ارتباطات در صنایع را مجسم میکنیم، اما این تصویر به غایت شیک، تا چه اندازه واقع بینانه است؟
فیلم ۲۰۰۱ یک ادیسه فضایی استنلی کوبریک در سال ۱۹۶۸ ساخته شد یعنی در زمان اوج رقابتهای نفسگیر قدرتهای بزرگ در اکتشافات فضایی. در این فیلم پیشبینی میشد که در هزاره جدید انسانهای زیادی در ماه سکنی خواهند گزید و پروازهای روزانه به ماه از جانب خطوط هوایی برقرار میگردند اما هم اکنون با زندگی در هزاره جدید دریافتهایم که این پیشبنی هیجانزده از آینده تا چه حد از واقعیتهای امروزمان فاصله دارد، آری حقیقت آنست که اگر از منظر توسعه محصولات جدید و تاثیر فناوریهای جدید بر نرخ محصول، به آینده بنگریم تصویر واقعبینانه دیگری در نظرمان ظاهر میشود.
به عبارت دیگر میتوان گفت که در آینده با دو بازار کاملاً متفاوت مواجه خواهیم بود ( و طبعاً با مشتریانی با نیازهای متفاوت) بازارهای بالغ با مشتریانی با توان خرید بالا که محصولات مورد نیازشان عرصه زورآزمایی فنآوریهای نوین مهندسی است و بازارهای نوظهور در کشورهای در حال توسعه که بیشتر مشتریان پایین هرم، با توان خرید پایین را تشکیل میدهند.
جالب آنکه مطالعهای در سال ۲۰۰۶ نشانداده است که ۴ تا ۵ میلیارد از جمعیت کره زمین از مشتریان بالقوه این بازارهای نوظهور محسوب میشوند و بنابراین اگرچه که قدرت خرید هریک از مشتریان بالقوه در این بازارهای نوظهور تنها کسری از قدرت خرید مشتری متناظر در یک کشور توسعه یافته است اما در مجموع حجم این دو بازار با هم برابر است. بنابراین گوش سپردن به نیازهای مشتریان این بازارها و توسعه محصولی متناسب با نیاز آنها میتواند برای کشورهایی با توان فنآوری پایینتر همچنان منبع درآمد باقی بماند.
اگر نگاهی مقایسهای به رشد ناخالص تولید ملی کشورها بیندازیم درخواهیم یافت که کشورمان نیز از منظر قدرت خرید در زمره بازارهایی قرارمیگیرد که حجم اصلی بازار آن متعلق به محصولاتی ارزان اما کارآ است و طبعاً چنین محصولاتی نمیتوانند محل عرضه آخرین تکنولوژهای نوین باشند بلکه بالعکس کافیست از منظر مشتریان "به اندازه کافی " خوب باشند اینجاست که پارادایمی به نام مهندسی مقتصدانه (Frugal engneerng) زاده میشود. یعنی پارادایمی که درآن به نوآوریهای سادهای که کارکرد اصلی کالا را تضمین میکند و با حذف زواید میتواند کالا یا خدمت را با پایینترین نرخ در اختیار مشتری قراردهد.این پارادایم که در سنتِ زندگی هندیهای خوگرفته به ناداری، ریشهدارد هماکنون جای خود را در توسعه محصولات جدید حتی توسط کمپانیهای بزرگ دنیا باز کرده است، درنظر بگیرید در زمانِ حکمرانی گوشیهای هوشمند در دنیا نوکیا محصولی ارزانقیمت را برای کشاورزان هندی طراحی کرد که نیازشان به گوشیبود که درمقابل نفوذ آب(به سبب کاردرمزارع) زیاد باشد و شارژ آن برای مدت طولانی جوابگو باشد، نوکیا مدل ۱۱۰۰ توانست با فروش ۲۵۰ میلیون گوشی درسرتاسر جهان به پرفروشترین گوشی دنیا تبدیل گردداین مثال و مثالهای مشابه میتواند گویای قسمتی مهم ازبازار باشد که بسیاری، از توجه به آن غافل میمانند.
به عنوان مثالی دیگر، صنعت خودرو را درنظر بگیرید، وقتی صحبت از آینده صنعت خودرو میشود عموماً تصویری از تاثیرِ انقلاب چهارم صنعتی در صنعت خودروسازی درنظر میآید تصویری که درآن خودروهای برقی، خودروهای متصل و خودروهای خودران نقش مهمی را ایفا میکنند به این تصویرِ شیک میتوان تغییرات درفضای کسب وکار حوزههای مرتبط با حملونقل را نیز افزود. تغییراتی نظیر حملونقل اشتراکی(car sharing) که با اهرمهای فناورانه که درآینده به خودروها اضافه خواهد شد، میتوانند به شدت فراگیر شوند و مدلهای کسب وکار در حوزه خودرو را تغییردهند طوری که دیگر خودروسازان، خودروها را به مشتریان معمولی نمیفروشند بلکه عموماً شرکتهای خدماتدهنده نوپا متکی به حوزههای نوین فناوری ارتباطات، در زمینه حمل و نقل اشتراکی مشتریان عمده خودروسازان خواهند بود.
گذشته از آنکه ترکیب کنونی خودروسازان و تامین کنندگان بزرگ فعلی با نفوذ شرکتهای نوپا ولی قوی درعرصه فناوری ارتباطات به جمع آنها دستخوش تغییر خواهد شد، نکته دیگر آنکه با کاهش نرخ باتری، روند برقیشدن خودروها شتاب بیشتری خواهدگرفت، تمایل به افزایش میران پیمایش بیشتر میل به سبکسازی را در مواد بهکاررفته درخودروها افزایش خواهد داد ازاینرو استفاده از بدنه با مواد مختلف(multi material) بکارگیری آلومینیوم فولادهای فوق مستحکم و فیبرکربن در خودرو شتاب بیشتری خواهدگرفت، افزودن امکانات رفاهی و ارتباطی بیشتر درخودرو، سبب پیچیدهتر شدن معماری الکتریکال خودرو خواهد شد و همه اینها بدان معناست که سطح متوسط نرخ خودرو درآینده بسیار بالاتر خواهدبود (پیشبینیها حاکی از افزایشی حدود ۲۵۰۰ دلار رابرای نرخ مجموعه قطعات بکاررفته در خودرو میباشد)
اما آیا این تصویری که از آینده صنعت خودرو ترسیم میگردد گویای تمام آیندهای است که پیشِ روست؟ در بیشتر اقتصادهای دنیا مالکیت خودرو زمانی شتاب میگیرد که درآمد سرانه به محدوده ۱۰ تا ۲۰ هزار دلار وارد میشود. تا سال ۲۰۲۵ بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای نخستین بار به این سطح از درآمد خواهند رسید که تقاضای زیادی برای خودروهای کوچکتر، ارزانتر و با هزینه نگهداری کمتر ایجاد خواهد کرد.به عنوان مثال هند در سالهای آتی با جمعیت زیادی مواجه خواهد شد که بهدنبال خرید خودروهای اولشان هستند(Entry level) مسلماً این خودروها فاصله بسیاری با تصویری که ازخودروی آینده ترسیم کردیم خواهد داشت. این بدان معناست که درآمد سرانه بسیاری از کشورها از جمله ایران اجازه نخواهد داد که مشتریان فراوانی در آن بازار، تابِ پرداختن هزینههای خودروهای آینده را داشته باشند و این نکتهای است که لازم است سیاستگذاران حوزه صنعت خودرو در مواجهه با تصویر پر زرق و برق آینده خودرو از آن غافل نباشند و مرعوب آن نشوند.
زیرا جهش فناورانه پیشروی صنعت خودرو، تمام تصویری نیست که درآینده با آن روبهرو خواهیم شد ازاین روست که توجه به مفاهیم مهندسی مقتصدانه(Frugal Engineering) در راستای ایجاد محصولی که به اندازه کافی خوب باشد و نیازهای مشتریان انبوهی را پاسخ گوید میتواند دریچهای امیدبخش برای نقشی که میتواند صنعت خودروی ایران و زنجیره تامین مرتبط با آن ایفا نماید، بگشاید.
این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که بسیاری از غولهای جهانی خودروسازی در کنارِ پردهبرداری از پیشرفت های فناورانه خود درمرزهای دانش به محصولاتی که برپایه مهندسی مقتصدانه و مبتنی برنیاز بازارهایی با درآمد کمتر طراحی و توسعه یافتهاند میبالند و آن را به عنوان را بهعنوان برگ برندة خود دربازارهای نوظهور تلقی میکنند، طراحی و توسعه یکی از ارزانترین محصولات شرکت رنو - نیسان در هند و برپایه راهحلها و روشهای مهندسان هندی در حل مسئله، نمونهای بارز از تفکر برپایه این پارادایم است.
رنو نیسان برای تحقق محصولی برمبنای این ایده، مدیرپروژه سرشناس خود که به عنوان ریاضی دانی خسیس نیز شناخته میشود را به هند فرستاد تا در اتمسفر آنجا و به کمک مهندسان هندی بتوانند این پروژه را با سازندگان کوچک و محلی هند به سرانجام برسانند(به قول مدیرعامل رنو، مهندسان فرانسوی، پیچیده و گران فکر میکنند و سازندگان بزرگ جهانی هزینههای سربار بالایی دارند که تنها در ساخت محصولی لوکس و مدرن میتواند قابل توجیه باشد) حاصل کار طراحی و توسعه محصول رنو کویید ۴۱۰۰ دلاری و داتسون redi-GO ۳۷۰۰ دلاری در بازار هند بود، کل هزینه پروژه ۴۰۰ میلیون یورو بود و حاصل آن دستیابی گروه رنو - نیسان به پلتفرم کامل CMF-A همراه با یک گیربکس و موتورجدید و کارخانهای به ظرفیت سالانه سیصدهزاردستگاه درهند بود(ساختمان کارخانه قبلاً وجود داشت) اینها اعدادی خیرهکننده و شگفتانگیز در کسب وکار صنعت خودرو محسوب میشوند.
یک پلتفرم ماژولار جدید، یک قوای محرکه جدید، دو خودرو و یک کارخانه جدید همه به ازای هزینه کمتر از نیم میلیارد یورو واقعاً بیسابقه است (دقت نمایید که هزینههای توسعه یک پلتفرم جدید غالباً بالای یک میلیارد یورو است) اگرچه که حاصل کار خودرویی است که از منظر ایمنی و یا آپشنها در سطح بسیار پایینی قراردارد (به جرات میتوان گفت در سطحی به مراتب پایینتر از حتی پراید) اما حقیقت آنست که به اندازه کافی خوب است!
هم برای مشتری قناعت پیشه در بازارهای هند و برزیل، ارزان و قابل حصول است، هم برای رنو که یک ماشین پولسازی تمام عیار برایش، محسوب میشود، هم برای تامینکنندگان محلی قطعات و سیستمهای خودرویی در هند(زیرا که صرفاً مونتاژ و یا ساخت قطعات به تامینکننده هندی سپرده نشده است بلکه تمام مراحل مرتبط با زنجیره ارزش یعنی طراحی، ساخت ابزار و تامین قطعات در هند انجام شده است) و البته هم برای نمایندگان فروش این خودرو در هند که میتواند از طریق نصب آپشنها تا ۲۰ درصد نرخ خودرو، سود نصیبشان نماید (سود نمایندگیها عمدتاً برای سایر خودروها حدوداً ۳.۵ درصد نرخ خودرو است)
مثالی که ذکر شد، میتواند درخصوص استراتژی صنعت کشورمان بسیار الهامبخش و راهگشا باشد دراین مثال میتوان به خوبی مشاهده کرد که چگونه تکیه برتوانمندی بومی براساس مفهوم مهندسی مقتصدانه و مرعوب نشدن در برابر پیشرفتهای فناوریک و خلاصه ننمودن تمامِ مزیتها در توان فناوریک میتواند بر محدودیتهای ساختاری صنعت کشور غلبه نماید و از تهدیدی که از صدای نزدیک شدن قدمهای آینده میتوان شنید، فرصتی برای تصاحب بازارهای جامانده از دسترس تجملات فناوریک آتی، ساخت صدالبته که در این میان مزیتهای دیگری نیز درکشورمان وجود دارد که میتواند در طراحی و توسعه محصولات مبتنی بر مهندسی مقتصدانه بهکارمان آید، وجود مهندسان زیاد و ارزان در کشورمان نمونهای از سرمایههایی است که میتواند ما را در رسیدن به کالایی ارزان که به اندازه کافی خوب باشد، یاری نماید.
ناگفته پیداست که تصاحب بازارهای مشتاق برای کالای ارزان اگرچه در قدم اول، موفقیتی کوچک از منظر زورآزمایی توان فنی، محسوب میشود اما از منظر اقتصادی میتواند اجازه دهد تا تولیدکنندگان این کالاها از محل درآمد مالی ناشی از این بازار، گامهای بزرگتر موفقیت، را استوارتر بردارند.ازاینرو ضروری است تا سیاستگذاران، دستِکم، توجه کافی به صیانت ازبازارهای مرتبط با این کالاها در برابر رقبای خارجی را در دستورکار قراردهند [1] زیرا همانگونه که گفته شد، بازارهای مرتبط با کالاهای ارزان نرخ، بازاری است که میتواند بااندکی خلاقیت از سوی تولیدکنندگان محلی تصاحب شود تا از منظر مالی سکویی را برای جهانی شدن تولیدکننده محلی در گام بعدی فراهم سازد، لذا سپردن آن به رقبای قدرقدرت خارجی میتواند کورسوی امید به سمت صنعتی شدن کشور را به خاموشی بکشاند.
..........................................................................................................................................................
[1] به عنوان مثال اگر اصرار بر واردات خودرو بدون تعرفه از مناطق آزاد کشور است واردات خودروی هوشمند برقی آنقدر مهلک و دردآور نخواهد بود(از منظر محیط زیستی هم به خصوص در مناطق شمالی کشور میتواند توجیه داشتهباشد) تا خودروهایی که براحتی مشابه داخلی دارند و واردات گسترده آنها در مناطق آزاد هیچگونه توجیه ازمنظر منافع ملی ندارد.
ارسال نظر