آقای رئیسجمهوری بروکراسی اداری جامعه را فلج میکند
ناصر بزرگمهر / مدیرمسئول
به نام او که هر چه بخواهد همان میشود
جمله «امروز برو، فردا بیا» یکی از نتایج ابتدایی فرهنگ بروکراسی است که همیشه و در همه شرایط و در طول تاریخ نظام اداری، همه مراجعان را رنج داده و خواهد داد.
همراه داشتن کپی از همه اسناد زندگی و ارائه آنها به همه ادارهها، به تعداد بینهایت بخش کوچکی از بروکراسی اداری است.
ارائه همزمان شناسنامه، کارت ملی، گذرنامه، گواهینامه، کپی سند ازدواج مادربزرگ و دانستن نام سگ همسایه، برای یک کار کوچک اداری، بخش کماهمیت بروکراسی اداری است.
فرهنگ جمعآوری کپی در بایگانی سازمانها و گرفتن ۶ قطعه عکس، نشانه بیماری سازمانی و نداشتن اعتقاد به فناوری و نابلدی کارکنان در زمینه کار با رایانه است.
آقای رئیسجمهوری
ایجاد دفاتر خدمات الکترونیک بدون برنامهریزی و داشتن حداقل سواد و دانش لازم و ابزار کار مناسب، بیشتر پیشخوانی برای گستردن یک سفره چرب و چیل جدید برای بستگان درجه یک بهشمار میرفت و میرود. دادن امتیاز به خودیها و ادامه همان روشهای سنتی و ایجاد یک سد دیگر در مقابل مردم با تشکیل پرونده و پاس دادن آنها دوباره به همان اداره، فقط تلف کردن زمان بیشتر و گرفتن پول بیشتر از مردم برای یک کار ساده اداری مثل تمدید یک جواز یا پایان کار ساختمانی، با فرآیندی فرسایشی است.
آقای رئیسجمهوری
بروکراسی به فرانسوی Bureaucratie از دو بخش bureau بهمعنی میز و دفتر کار مقامات اداری و پسوند cratie بهمعنی سالاری تشکیل شده است. از کلمه بروکراسی معانی متعدد اخذ شده که از آن میان، سه معنا بیشتر رایج است:
اول؛ در علوم سیاسی بهمعنی حکومت ازسوی افراد اداری است.
دوم؛ از تعریف ماکس وبر است که به مفهوم عقلایی شدن فعالیت جمعی است. ماکس وبر بیشتر بهعلت وجودیِ سازمانها و نحوه اِعمال قدرت نظر داشت. او قدرت را امکان تحمیل اراده انسان بر رفتار اشخاص دیگر تعریف میکرد و به نوع خاصی از روابط ناشی از قدرت که آن را سلطه یا استیلا میخواند، اشاره داشت. منظور وبر از سلطه آن نوع رابطه قدرتی است که در آن رئیس یا شخصی که اراده خود را بر دیگران تحمیل میکند، اعمال قدرت را حق خود دانسته و اطاعت از دستورها را وظیفه فرمانبردار یا مرئوس میداند.
اما در برداشت سوم که برداشتی عامیانه و شایع از کلمه بروکراسی است، بروکراسی «به قوانین خشک و بیروح اطلاق میشود». این باور وجود دارد که سلسله مراتب زیاد و تعدد ادارهها و واحدها افراد را از تمام کارها ناتوان میسازد.
بروکراسی در فارسی «دیوانسالاری» است. دیوانسالاری بهمعنی یک نظام کارکرد عقلانی و قانونمند است که متاسفانه غیرعقلانی و غیرقانونی اجرا میشود.
کلمه بروکراسی که افزون بر یک قرن از پیدایش آن میگذرد، در غرب به صورت یکی از مفاهیم دانش اداری و سیاسی روز درآمده و در واقع معلول پیشرفتهای صنعتی، اقتصادی و سیاسی است. اختلاف بین کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، در استفاده از سازمانهای بزرگ، متناسب با پیشرفت و تحول در اقتصاد و صنعت، در آن است که در کشورهای عقبمانده یا سنتی، تناسب لازم بین رشد بروکراسی و سایر اجزای نظام اجتماعی و هماهنگی مورد نیاز حفظ نشده است. در نتیجه بروکراسی که در کشورهای پیشرفته توانسته موجب توسعه و دگرگونی شود، در کشورهای در حال توسعه به عاملی بازدارنده بدل شدهاست.
ویژگیهای بروکراسی خوب، بهعنوان یک نظام سازنده، در سازمانهای بزرگ اداری و خدماتی هنوز بهروشنی شناخته نشده است. بسیاری از سازمانهای بزرگ و پیچیده در جهان تنها براساس یک نظام بروکراسی انعطافپذیر بهطور اثربخش و کارآ اداره میشوند؛ بنابراین باید توجه داشت که بروکراسی به تقسیم کار، تدوین شیوهنامهها، تهیه مقررات و رویهها، تعیین شرح وظایف و حدود اختیارات میپردازد.
بروکراسی در ایران از اواخر حکومت قاجار شکل گرفت. دولتمردان تحت تأثیر مسافرت، تجارت و تحصیل در کشورهای اروپایی و همچنین قراردادها و امتیازهای تجاری با دولتهای اروپایی و بکارگیری مستشاران در ادارههای نوپای ایران مانند ارتش، پلیس، گمرک و... به مرور زمان با نحوه (غربی) اداره امور مملکتی و دستاوردهای آن آشنا شدند. این روند در دوران حکومت پهلوی در ایران، تحت تأثیر غرب و دستاوردهای آن، شتاب فزایندهای گرفت؛ بهگونهای که فرصت لازم بهمنظور تشکیل زیرساختهای اجتماعی مورد نیاز برای درک و فهم درست از این فرآیند بهخوبی فراهم نشد. در ادامه با گسترش ۱مدرنیته در ایران و رشد شهرنشینی، ایرادها و اشکالهای اجرایی موجود در بروکراسی جاری در حکومت منجر به ایجاد شکاف طبقاتی گستردهتر و بحرانهای اجتماعی نو و بروز بیاعتمادی و ناهنجاریهای فرهنگی در زمینه بروکراسی شد.
آقای رئیسجمهوری
بروکراسی در ایران مترادف با سازمانهای بزرگ دولتی و کارشکنی کارکنان دولت قلمداد شده و هدف از اشاره به آن پرداختن به وضع وزارتخانهها، سازمانها و سایر نهادهایی است که مجموعه سازمان اداره عمومی مملکت را تشکیل دادهاند. متاسفانه در ایران هیچگاه تناسب لازم بین رشد بروکراسی و توسعه اقتصادی و صنعتی برقرار نشده و البته در تمامی کشورهای در حال توسعه کم و بیش، وضع مشابه ایران قابل تشخیص است. رشد ناهماهنگ اجتماعی و صنعتی در این کشورها و نبود تناسب توسعه در بخشهای مختلف میتواند عامل اصلی در ناموزونی ساختاری بهشمار آورده شود.
بروکراسی در ایران به عامل ایجاد کندی در اداره عمومی کشور بدل شده است. وجود مقررات دستوپاگیر، بیتوجهی به احتیاجات واقعی جامعه و اربابرجوع، نبود مقررات روشن و غیرقابل تغییر، انجام کارهای مشابه ازسوی نهادهای مختلف، پیچیده بودن نظامها و روشهای عملیاتی و وجود رابطهگرایی و باندبازی و امثال آن سبب شده حائلی بین مردم و بروکراسی حاکم به وجود آید. از منظر و نگاه مردم، سازمانهای دولتی، نه بهعنوان مکانی برای حل و فصل امور که به محلی برای ایجاد دشواریهای بیشتر قلمداد میشوند.
استفاده از نظامها و روشهای اداری مناسبتر ضرورت دارد؛ چه تنها به مدد بکارگیری نظامهای نوین اداری است که میتوان به کشف احتیاجات واقعی جامعه و رفع سریع آنها پرداخت و از طریق آن به حفظ منابع مادی و انسانی که در اختیار اجتماع است، همت گماشت.
هنگامی بروکراسی به عامل بازدارنده در جهت اعتلا و رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی بدل میشود که متناسب با تحولات و رویدادهای حاصل در آن بخشها از پیشرفت و تکامل بازایستد. برای جلوگیری از این وضعیت و استفاده مؤثر از بروکراسی بهعنوان وسیلهای مفید در جهت دستیابی به هدفهای توسعه، بازسازی و رونق دوباره آن امری واجب و ضروری است. این مهم بهدست نخواهد آمد؛ مگر اینکه طی برنامههای آموزشی منظمی کارگزاران و مجریان دستاندرکار ادارهها تحت آموزش لازم قرار گیرند و تنها در این صورت است که امید به اعتلا و تحول در بروکراسی حاکم بر ماشین دولتی ایران متناسب با احتیاجات متحول جامعه ایران وجود خواهد داشت.
ارسال نظر