آقای رئیسجمهوری اشتغالزایی با این همه تعطیلات همخوانی ندارد
ناصر بزرگمهر / مدیرمسئول
آقای رئیسجمهوری
نخستین دغدغه جنابعالی و دولت شما و همه دولتهای گذشته و حتی دولتهای غربی و شرقی، ایجاد شغل برای مردم بهویژه نسل جوان است.
اشتغالزایی مانند هر موضوع دیگری برای خودش ابزار و لوازم و پول و ثروت و مدیریت لازم دارد و به قولی بدون آماده کردن زیرساختهای لازم در هیچ جای جهان امکانپذیر نبوده و نیست.
یکی از ابزارها و عوامل زیرساختهای اشتغالزایی، علاقهمند کردن جامعه به کار کردن و سود بردن افراد از کار خودشان با منطقهای خاص دنیای مشاغل است.
ایجاد محیط کار جذاب، دستمزدهای مناسب، بیمه، پاداش مادی و معنوی، فراهم کردن بستر لازم برای اعتماد به آینده شغلی، تضمین سالهای بازنشستگی و دهها نکته دیگر، تکههای گمشده پازل اشتغالزایی و فرهنگسازی جامعه برای کار کردن بهشمار میروند.
ملتی که عاشق پیشرفت وطنش باشد، عاشق کار هم میشود و بازده کارش، صنعت پیشرفته، آموزش متعالی، رفتار اجتماعی خوب، رفاه عمومی، ارزانی، تثبیت نرخ، اقتصاد سالم، شادی کودکان، سلامتی کهنسالان و لذت بردن از زندگی خواهد بود.
اما بدون شک ملتی که فقط بهدنبال تعطیلی باشد، به پیشرفت دست پیدا نمیکند و نتیجه آن شرایط تلخی است که گاهی در آمارها به آن میرسیم.
وقتی سالهاست که از چند دقیقه سرانه مطالعه در کشور صحبت میکنیم و بیتوجه از آن میگذریم، نتیجه آن چند دقیقه کار مفید در روز ازسوی کارگران و کارمندان خواهد بود.
در بخش خصوصی بهدلیل سرمایههای فردی و نظارت شخصی صاحب سرمایه، وضعیت کمی مناسبتر است، اما در بخش دولتی و ۳، ۴ میلیون حقوقبگیر، بهنظر میرسد اگر فقط حقوق ماهانه به افراد داده شود و بسیاری از ادارهها تعطیل شوند، از صرفهجویی در فضا و ساختمان و آب و برق و تلفن و گرما و سرما، مردم و دولت سود بیشتری میبرند.
آقای رئیسجمهوری
موضوع تنها کمکاری و سرانه پایین تلاش و خدمت برای آمار نیست، موضوع نبودن علاقه به کار کردن است، موضوع شرایط برنامهریزی در حوزههای کاری است، موضوع تعطیلات بیش از اندازه در تقویم سالانه یک ملت است، موضوع تفاوت بین سازمانها در پرداخت دستمزد و حتی تعطیلات است.
آقای رئیسجمهوری
برای اینکه بدانیم در همین ۶ ماه نخست سال ۱۳۹۸ چه بر ما گذشته، برای نمونه وضعیت کاری رسانه خودمان را بهعنوان یکی از صدها روزنامه کشور برای شما تعریف میکنم تا بدانید همه سازمانها به چنین وضعیتی دچار هستند.
آقای رئیسجمهوری
ما نخستین شماره روزنامه را در سال جدید بعد از تعطیلات طولانی که از چند روز مانده به عید آغاز شد، شنبه، ۱۷ فروردین با شماره ۱۲۶۲ منتشر کردیم و اگر خدا بخواهد ۳۱ شهریور شماره ۱۳۷۳ روزنامه را منتشر خواهیم کرد.
بهعبارت دیگر از ۲۵ اسفند تا ۳۱ شهریور ۱۱۱ شماره در ۱۹۱ روز منتشر کردهایم؛ یعنی دقیقا ۸۰ روز از ۶ ماه را تعطیل بودهایم.
۱۶ روز تعطیل رسمی و قرمز در تقویم بوده است، ۲۷ جمعه داشتیم که تازه روزنامهنگاران سرکار میآیند، ۳۷ روز هم بینتعطیلی بوده است.
بدیهی است هیچ کارخانه عظیم و هیچ سازمان و حتی بانک هم قادر نیست در چنین شرایطی به حیات خود ادامه دهد و خرج و دخل کند و هزینههای خود را پوشش دهد.
حالا کارکنانی هم هستند که علاوه بر ۸۰ روز تعطیلی، از مرخصی و دیر آمدن و زود رفتن هم استفاده میکنند.
آقای رئیسجمهوری
اگر ۱۶ روز تعطیل رسمی را با ۲۷ جمعه و ۳۷ روز بینتعطیلی و ۲۷ روز تعطیلی پنجشنبه بسیاری از سازمانها جمع کنیم به عدد ۱۰۷ میرسیم که وقتی آن را از ۱۹۱ روز کم کنیم، متوجه میشویم نزدیک ۹۰ روز کاری داشتیم؛ یعنی یک روز در میان مملکت تعطیل بوده است. حالا اگر سرانه کاری را هم به جای چند دقیقه واقعی همان ۲ ساعت اعلام شده مرکز آمار در نظر بگیریم، میانگین کار و خدمات در ۶ ماه حدود ۱۸۰ ساعت خواهد شد که با تقسیم بر ۸ ساعت کار روزانه، بیست و چند روز میشود.
آقای رئیسجمهوری
اگر در هر سال ۲ماه کار واقعی انجام شود و ۱۰ ماه کارکنان دولت را تعطیل کنیم، بازده آن از نظر مالی برای دولت بسیار زیادتر خواهد بود و این یک فاجعه اقتصادی و نتیجه تورم کارکنان در بخشهای دولتی و سنگین شدن کفه نیروهایی است که بدون برنامهریزی و کار تعریف شده در سازمانها و وزارتخانهها نشستهاند و هر روز بروکراسی اداری را سخت و سختتر میکنند و برنامهریزان دولتی یا مجلسی هم، بر تعداد وزارتخانهها میافزایند.
آقای رئیسجمهوری
ارائه لایحه کاهش تعطیلات رسمی، تطبیق تعطیلات تقویم خورشیدی با قمری، توجه به روزهای بینتعطیلی و کاستن آن با ثابت کردن روزهای تعطیلی، فرهنگسازی برای علاقهمندی به کار از کودکی و توجه به سایر ابزار و عوامل در زیرساختهای اشتغالزایی، شاید بتواند ما را از این دور باطل نجات دهد.
ارسال نظر