آقای همتی، همتی دیگر لازم است

ناصر بزرگمهر / مدیر مسئول

به‌نظر می‌رسد قصه گران شدن ارز هم کم‌کم باید مثل هر گرانی دیگر عادی شود، اما نمی‌دانم چرا این یکی برای مردم بعد از گذشت ۱۰ ماه هنوز غیرعادی است و همه منتظر معجزه‌ای هستند تا شاید یک روز صبح که بیدار می‌شوند خبر خوش ارزان شدن ارز و برگشت نرخ آن به ۱۰ ماه پیش را بشنوند.

حالا دیگر نرخ ۴۲۰۰ تومانی دلار هم برای همه پذیرفتنی و دریافت آن آرزو است. دیگر کسی به تئوری‌های برگشت ارز به نرخ برابر با یک تومان و ۷ تومان و ۱۰ برابر و ۱۰۰ برابر آن فکر نمی‌کند و از ذهن کسی حتی در رویا هم نمی‌گذرد. مردم به هزار برابر هم قانع شدند که هزار برابر آن نرخ دلار را به ۷ هزار تومان می‌رساند اما متاسفانه دلار هزار برابری هم پیدا نمی‌شود و در حرف و سخن باقی مانده است.

حالا گاهی دلار به کانال ۱۰هزار تومان می‌رسد و بعد آرام‌آرام ‌دوباره بالا می‌رود و با هر بالا و پایین رفتن آن، نخودچی کشمش هم خودی نشان می‌دهند و تغییر نرخ پیدا می‌کنند.

به‌قول دوستی، گل گاوزبان هم که در بیابان خدا و از برکت باران می‌روید، به نرخ باور‌نکردنی چندصد هزار تومانی رسیده و وقتی به عطار اعتراض می‌شود، پاسخ می‌دهد دلار گران شده است.

سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان هم که بیشتر یک عنوان دهن‌پرکن است و نقشی در تعیین قیمت‌ها ندارد.

این بالا رفتن‌ها و بالانشینی‌های ارز، پایین آمدن ثروت عمومی قشر متوسط جامعه را در بر دارد؛ وگرنه دو گروه پایین و بالای جامعه که چندان تاثیری را حس نمی‌کنند.

آ‌نها که فقیر هستند، همیشه فقیر می‌مانند و در این گردونه جایگاهی ندارند و راه به جایی نمی‌برند و از گران شدن اتومبیل و سایدبای‌ساید و میز و صندلی و چلوکباب، غمی به دل ندارند چراکه سال‌هاست خود را از بازی ثروت و زندگی حداقلی کنار کشیده‌اند و در دیر خرابات حلبی‌آبادها به واژه آبادش خو گرفته‌اند و سر چهارراه‌های شهر شیشه اتومبیل پاک می‌کنند و گل می‌فروشند و برای اغنیا اسفند دود می‌کنند.

آنها هم که غنی هستند و جزو هزار فامیل، با ثروت‌های بادآورده و حساب‌های مملو و بالش‌های پرشده زیر سرشان، این تغییرات را نمی‌فهمند و هر گرانی را با تغییر نرخ برج‌ها و انبارها و احتکارها تلافی می‌کنند و بر ثروت خود می‌افزایند.

نگرانی تورم و گرانی‌ها همیشه برای ۶ گروه متوسط جامعه است؛ وگرنه دو رده پایین و دو رده بالا خودشان را از این مهلکه جدا کرده‌اند و در طبقه‌بندی ده‌رده‌ای یارانه‌ها جایی برای خود تعریف نکرده‌اند. هرچند حق دو رده پایین هم نیست که در ظلم مضاعف قرار گیرند و به نداری و بدبختی و فقر عادت کنند که خداوند عالم به درد هیچ کس رضایت ندارد.

در چنین شرایطی که این روزها مصادف شده با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و مردم باید به پیشواز نوروز بروند و خانه‌تکانی دل بکنند، بوی گرانی‌های بیشتر و ایجاد صف گوشت و سهمیه‌بندی بنزین بلند شده، در حالی که باید در چهلمین سال انقلاب بوی شادی و نشاط و ثبات قیمت‌ها و ارزانی به‌مشام می‌رسید و مردم با افتخار از شرایط بهتر و زندگی آرام‌تر صحبت می‌کردند، نه آنکه در هر کوی و برزن و تاکسی و اتوبوس و اداره و محفلی از گرانی‌ها و بی‌ثباتی قیمت‌ها و شرایط مبهم و مه‌آلود آینده صحبت شود.

درحال‌حاضر باتوجه به اینکه در گرانی ارز نقش اول را بانک مرکزی و شبکه بانکی و دولت بازی کرده و می‌کند، انتظار است آقای بانک مرکزی ، با همتی دیگر شرایط را کمی تا حدی، بهبود بخشد و اجازه ندهد دلار حدود ۷هزار تومانی به ۲ برابر یعنی ۱۴ هزار تومان برسد و دلالان به نرخ ۲هزار برابری دست پیدا کنند و راه برای ۳ هزار برابری شدن هموار شود.

هرگونه تغییر نرخ ارز، به بی‌ثباتی بازار کمک می‌کند و بار آن بر دوش مردمی قرار می‌گیرد که نیاز به تهیه اجناس گوناگون داشته و دارند.

یادمان نرود که مردم هنوز دلار ۷ تومانی را در ذهن دارند و شایسته نیست دولتمردان در چهل‌سالگی انقلاب از هزار برابر و ۲هزار برابر و ۳هزار برابر شدن آن صحبت کنند. آقای همتی، با همتی دیگر شاید بتوان این روزها را برای مردم شادتر و نوروز را برای آنها خجسته‌تر کرد.