|
کدخبر: 14089

تقویت آن سوی کفه ترازوی تامین مالی

کارکرد بازارسرمایه فقط تامین مالی نیست، هم باید جریان نقدینگی ورودی داشته باشد و هم متناسب با آن از طریق این جریان، نقدینگی خروجی یا تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی انجام شود.

به گزارش پایگاه خبری گسترش، روزنامه صمت نوشت: اگر قرار باشد بازارسرمایه به یکی از ماموریت‌های اصلی‌اش محکوم شود، باید آن طرف کفه ترازو که جذب منابع سرمایه‌گذاری است را تقویت کرده و بازارسرمایه را برای ترغیب سرمایه‌گذار جذاب کنیم تا آن هدفی که رئیس‌جمهوری هم به آن اشاره کرده‌اند تامین شود. سیدحمید میرمعینی کارشناس و فعال بازارسرمایه با بیان این مطلب گفت: رسیدن به این هدف، زمانبر است، به نظر می‌رسد بازارسرمایه در سال‌های اخیر دچار روندهای اشتباه و ناقصی شده که در چند سال اخیر تعداد آنها افزایش پیدا کرده است.

وی افزود: تغییر ساختارهای بازار و نادیده گرفتن آینده بازارسرمایه و اوضاع و شرایط بازارسرمایه از سوی مسئولان، از جمله تصمیماتی که درباره نرخ خوراک شرکت‌های پتروشیمی یا تصمیماتی که بر روی نرخ بهره‌مالکانه، نحوه گزارشگری بانک‌ها و توقف نمادها و درنهایت تصمیمات اقتصادی گرفته شد، در هیچ کدام از این تصمیم‌ها جایگاه بازارسرمایه دیده نشده و آثاری که این بازار از این تصمیم‌ها می‌توانست بگیرد در نظر گرفته نشد. همین مباحث باعث شد ریسک بازارسرمایه کشور افزایش یافته و به نسبت ورودی سرمایه‌گذار به بازارسرمایه کاهش پیدا کند. به نظر می‌رسد نبود توازن بین ریسک و بازده، ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش داده باشد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه بازارسرمایه فقط بازار تامین مالی نیست، افزود: اگر قرار باشد این بازار به ماموریت اصلی خودش که تامین مالی در کنار جذب سرمایه است با برنامه عمل کرده و جدی گرفته شود، دولت هم به کمک این بازار می‌آید. چه بسا دولت به تنهایی خودش بزرگترین مالک و دارنده سهام شرکت‌های بورسی است و وجود نداشتن برنامه هماهنگ و منسجم بخش خصوصی را هم متاثر از این رخ‌داد و گرفتار کرده است.

میرمعینی ادامه داد: اگر قرار است بازارسرمایه نقش تامین‌کننده مالی بخشی از اقتصاد را بر عهده بگیرد و نسبت سهم بازار افزایش داشته باشد، باید سیاست‌ها و ساختارهای سرمایه‌گذاری تغییرات اساسی پیدا کند و هماهنگی بسیار بالاتری در سطح دولت و نهادهای اجرایی را شاهد باشیم تا بتوانیم به‌عنوان یک بازوی فعال و توانمند در اجرای پروژه‌ها از آن بهره ببریم.

این اقتصاددان در پاسخ به اینکه برای به تعادل رساندن و تعامل بازارپول و بازارسرمایه در کنار هم، چه راهکارهایی وجود دارد، تصریح کرد: درحال‌حاضر بزرگترین مشکل اقتصادی کشور، فعالیت‌های اقتصاد دولت است، دولت به عنوان بزرگترین بازیگر اقتصادی کشور و بزرگترین مالک دارایی‌های کشور نتوانسته به عنوان یک بازیگر خوب، در اقتصاد ایفای نقش کند، دولت نه‌تنها سهامدار بانک‌ها است بلکه بزرگترین بدهکار نیز به حساب می‌آید. ازسوی دیگر نرخ ارز مشکل دارد و نهادی داریم به عنوان بانک مرکزی که به درستی عمل نکرده و ازسوی دیگر سازمان بورس هم به عنوان متولی بازارسرمایه یک نهاد دولتی است. بنابراین بازارسرمایه تاکنون نتوانسته به تنهایی با ابزارهایی که در اختیار دارد به طور مستقل ایفای نقش کند. بزرگترین فرصتی که بازارسرمایه می‌توانست در جهت توسعه، تامین مالی و جذب منابع داشته باشد، دوره‌ای بود که بانک‌ها با مشکل روبه‌رو بودند.

وی افزود: وقتی بازارسرمایه برنامه‌ای به دولت ارائه نمی‌دهد بنابراین دولت هم اعتماد نمی‌کند. بازارسرمایه جایی است که هیچ فعالیت مناسب درخور توجهی که بتواند تحول ایجاد کند انجام نداده است. اینکه همه مشکلات را برعهده سود بالای بانکی بیندازیم، اشتباه است؛ اما در اینکه سود بانکی تاثیرگذار است، شکی نیست.

به گفته میرمعینی، براساس اصول اقتصادی و سرمایه‌گذاری، یکی از عوامل تشکیل‌دهنده نرخ بازده مورد انتظار، نرخ سود بانکی و نرخ تورم است. در نتیجه نرخ بازده مورد انتظار بازار بالا است و متناسب با آن نرخ بازده مورد انتظار تامین نمی‌شود، از سوی دیگر ریسک هم بالا است، بنابراین تمایل به سرمایه‌گذاری در بازارسرمایه کمتر می‌شود.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها