چرا طلا و ارز نقش حیاتی در اقتصاد ایران دارند؟
طلا تنها در اقتصاد ایران نقش تعیین کنندهای ندارد و در کشورهای متعددی از ارزش بالا برخوردار است. در برخی نهادهای بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی ذخایر به صورت طلا نگهداری میشود. چین و هند بخش اعظمی از ذخایر خود را به طلا تبدیل کردهاند بنابراین طلا به دلیل ماهیت ارزشمند، دوام بالا و کمبود ذخایر آن در جهان مورد پذیرش همه کشورها قرار دارد.
گسترش نیوز: ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و بخشی از وابستگی بیش از حد اقتصاد کشور به آن به مواردی که ذکر شد، بر میگردد. علاوه بر اینها در کشورهایی که از ثبات پولی زیادی مثل ایران برخوردار نیستند، سیاستهای اقتصادی و اجرای آن نادرست بوده و موانع سیاسی، اقتصادی و بینالمللی روی هم انباشته شدهاند این انگیزه را ایجاد میکنند که مردم به این نتیجه برسند که برای حفظ داراییها و ارزش پول سرمایههای خود را به طلا یا سکه تبدیل کنند.
این رویکرد به خصوص در میان کسانی که شناخت روشنی از بازار ندارند عمومیت دارد و آن را به عنوان یک سپردهگذاری امن میشناسند. اینها معمولا کسانی هستند که نقدینگی کوچکی دارند و دغدغه حفظ آن را دارند. عده دیگری با هدف انتقال داراییهای خود به خارج از مرزها روی به خرید طلا میآورند.
در اقتصادی که همه چیز بر مبنای دلالی و فعالیتهای تجاری میچرخد و اساس آن را قدرت بازرگانان شکل میدهند تاثیرگذاری دو مؤلفه طلا و ارز تا حد بسیار زیادی افزایش مییابد. در اقتصاد ایران بازرگانان قدرت بسیار زیادی دارند و نظام تصمیمگیری کشور به طور مستقیم متاثر از نظرات و فعالیتهای آنان است. اشکالی که در این مورد وجود دارد متاسفانه بسیاری از این افراد ضرورتا بازرگان نیستند. بازرگان که صرفا واردکننده نیست و یکی از فعالیتهای طبیعی او صادر کردن تولیدات داخلی است. کسانی که تاجر مأب هستند از درآمدهای نفتی استفاده میکنند. در واقع منابع کشور صادر میشود و پول آن در اختیار تاجر مأبان قرار میگیرد و آنها پول را به کالا تبدیل و به کشور وارد میکنند. سود دهی آنان در این قضایا است. این افراد وقتی حتی کالایی صادر میکنند ارز آن را در خارج نگاه میدارند تا از شرایط استفاده کنند. در واقع اهداف تجاری را در نظر میگیرند و به دنبال منافع زودگذر خود هستند. اینکه ما بیاندیشیم تجار به فکر تولید داخلی باشند هرگز چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد و سیاستمداران باید عاقلتر از این باشند که تحت تاثیر توصیههای آنان قرار گیرند. با این حال متاسفانه به نظر میرسد که بیشتر تجار هستند که سیاستهای پولی و ارزی کشور را رقم میزنند، قدرت و اعمال نفوذ دارند، وزیر تعیین کرده و تولید داخلی را تمسخر میکنند. به قدری در رسانهها پشتوانه و صدای رسا دارند که اگر کسی درباره تولید ملی صحبت کند به لکنت زبان میافتد و با خیل عظیمی از حملات مختلف مواجه میشود.
آدام اسمیت زمانی به دولتمردان توصیه کرد چنانچه بازرگانان به شما سیاستهایی پیشنهاد کردند دو سه بار به حرف آنان فکر کنید و بلافاصله به فکر اجرای تفکرات آنها نیفتید. منافع اینها با منافع مردم یکی نیست و در بسیاری از موارد به ضرر مردم کار کردهاند. اما در جامعه ما به نظر میرسد مسئولان پس از شنیدن سخنی از بازرگانان قالب تهی میکنند و متاسفانه منافع خود را در هماهنگی با بازرگانان میبینند. شاید هم به این دلیل که بازرگانان در ایران قدرت سیاسی پیدا کردهاند و توان تعیین دولت دارند. در شرایط فعلی احزاب ما بازرگان شدهاند و اینها جناحهای بازرگانی با اسامی سیاسی ایجاد کردهاند. به نظر میرسد هر طور دلشان میخواهد سیاستها را پیش میبرند و منافعشان در تمرکز بر سود از مبادلات آنی است بنابراین طلا و ارز بهترین مقصد برای آنان است.
محمد قلی یوسفی
استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
ارسال نظر