او رفاقت را میفهمید
ناصر بزرگمهر/ مدیر مسئول
مدیا کاشیگر دوستی عزیز، اندیشمندی بزرگ و مترجمی توانا بود که رفاقت را با همه وجود میفهمید. به طور حتم فرزندانش خواهند گفت که چگونه پدری بوده است. و یا شاعران خواهند نوشت که چگونه شاعری بوده و آیا شعر را میفهمیده است؟ و منتقدان ارجمند هم خواهند گفت که آیا نویسنده خوبی بود و یا بیهوده قلم زده است؟ و یاخوانندگان وفادارش خواهند گفت که ترجمههایش چقدر به دلشان نشسته و چگونه مترجمی بوده است؟ همانطور که پدر بزرگوار و غمزدهاش جناب استاد دکتر کاشیگر باید بگوید که چگونه فرزندی بود؟ ایشان میگفت مدیا یعنی رفقایش، رفقایی که تعدادشان قابل شمارش نبود و نیست. و من که رفیقی را از دست دادهام، باید از رفاقتش بگویم، مدیا رفاقت را در این روزگار وصل با همه پوست و خون و احساسش میفهمید و ارج میگذاشت، او اصلا شاعر و مترجم و نویسنده نبود، او رفیقباز بود، او به دنیا آمده بود که در خانهاش به روی رفقای جوان و پیرش باز باشد و هر روز کلاه از سر بردارد و به رهگذری بگوید شب بخیر و بفرمایید داخل منزل تا من از شما پذیرایی کنم. مدیا کاشیگر خیلی معنای ژست و افاده و حرکات روشنفکری را نمیفهمید. او یک روشنفکر واقعی بود که همه برایش عزیز بودند. دلش میخواست سفرهای بگستراند که همه طبقات بر آن بنشینند و دست بر آن سفره ببرند و سیر برخیزند. مدیا کاشیگر عاشق جوانها بود. وقتش را بیشتر با نسل جوانتر از خودش میگذراند و همیشه میگفت باید به جوانترها کمک کرد. مدیا خود خودش بود. برای او که عزیز بود سوگوارم و رفتن او را به جامعه ادبی و فرهنگی، روزنامهنگاری و خانواده او صمیمانه تسلیت میگویم. حالا که از سر مزار او در قطعه نامآوران برگشتهام تصویری از قاب بزرگی با عکس او و دو دسته گل در اطرافش و بلندگویی که صدای او را بر بالین خفتهاش پخش میکرد میشنوم که میخواند: تصور نکنی در آستانه مرگم....
ارسال نظر