جیب مدیران مدارس غیردولتی پر میشود!
سالها پیش، یکی از نشریات طنز و فکاهی نویس نامور ایرانی نوشت: "برای رفاه حال معلمان به حقوق پاسبانها اضافه شد!" اکنون نیز نمایندگان به آخر خط رسیده مجلس دهم، گاه و بیگاه در فرآیندی وارونه، معکوس و کارشناسی ناشده درمسیر قانونگذاری، برای رفاه حال مدارس دولتی، در صدد بر آمدند تا بازار پرسود آموزشگاه داران و صاحبان مدارس غیردولتی را سکه کنند.
گسترشنیوز - طرحی که خیلی از امضاکنندگان، حتی زحمت یکبار خواندن متن پیشنهادی آن را به خود ندادهاند. تنها با گذشت زمان متوجه میشوید چه خبط بزرگی کردهاند. سپس برای جبران مافات و توجیه این خطای انکارپذیر، دست به دامن مکانیسم انکار شده، از بیخ و بن ماجرا را حاشا کرده، فریاد که بود، که بود؟ من نبودم سر میدهند.
یا در خلال به جریان افتادن طرح "تنطیم قوانین و مقررات مالی مربوط به آموزش و پرورش" که عملا تاکنون هیچ آوردهای برای آموزش وپرورش به همراه نداشته و نخواهد داشت، به یکباره نایب رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس، فیلش یاد هندوستان کرده، با استفاده از شلوغی مجلس، انی را به تنور میچسباند که از قبل توسط صاحبان مدارس غیر دولتی تدارک دیده شده است.
این اتفاق، اگر به عمد نباشد که متاسفانه هست. دست کمی از" دوستی خاله خرسه" با آموزش و پرورش بیچاره ندارد.
شش سال متمادی است که تلاش گسترده و سازمان یافتهای از سوی صاحبان مدارس غیر دولتی درکار است تا موی دماغی مانند مدارس سمپاد، نمونه دولتی و سپس شاهد در آموزش و پرورش که بر سر راه آنهاست از بیخ و بن کنده شود که متاسفانه این خواسته با تصویب این طرح به ثمر مینشیند.
ساده انگاری است اگر گفته شود کسانی مانند احمدی لاشکی از عواقب کار بیخبرند و صرفا دلشان لک زده عدالت آموزشی است. قطعا او بهتر میداند که این تیر از چله رها شده، کجا را نشانه رفته است؟
کار به جایی رسیده است که مدرسه داری در ایران به عنوان یک کار پرسود، امن و کم حاشیه در حال موروثی شدن است. از همسران بیکار وزرا و وکلا گرفته تا آقازادهها و دختران مظلومشان، از محل همان ثروتهای به غنیمت گرفته شده در اوایل دهه هفتاد، اکنون هریک، مجتمعی در اختیار دارند تا حسابی از خجالت مردم در آمده خانوادههای بیچاره را سر کیسه کنند.
تازه کاشف به عمل میآید برخی از دانش آموختگان همین مدارس غیر دولتی، اکنون سر از زندان اختلاس و...بر آوردهاند.
اما تا به مدارس دولتی میرسند روضه" هل من معین " میخوانند که وامصیبتا! وا اسفا، دین و تربیت بچههای مردم به خطر افتاده است.!! بهتر است نورچشمیهای خود را به ما بسپارید! تنها ما قادریم آنها را متدین!! بار آوریم!
ما با رشد متعارف و نظارت شده، مدارس غیر دولتی، ابدا مخالفتی نداریم. اما تلاش برای رشد فزاینده تجارت بهدست مدارس غیر دولتی، به نرخ قربانی شدن آموزش و پرورش رایگان دولتی به عنوان بخشی از وظایف اجتناب ناپذیر حاکمیت، خیانتی نابخشودنی است که آمران و مسببان آن مستوجب کیفر دنیوی وعقاب اخروی هستند.
چه زود باورند کسانی که تصور میکنند تنها با هضم مدارس سمپاد و نمونه در هاضمه مدارس غیر دولتی و یا برچیده شدن شبانه روزیها از دل مناطق محروم، آموزش و پرورش دولتی، جانی دوباره میگیرد.
حاکمیت وظیفه دارد آموزش و پرورش را به عنوان یک تلاش و سرمایهگذاری مولد، پربازده اما دیر بازده، بر اساس شاخصهای مورد قبول و استاندارد شده جهانی هدایت و راهبری کند.
هفته دوم مهر، وزیر آموزش و پرورش، چشم در چشم رسانه ها، مقابل دوربین به کمبود بیش از ۱۰۸ هزار معلم اقرار میکند.
یک هفته بعد همه معاونان وی، از جمله معاون آموزش ابتدایی، اعلام میکنند در همه کلاس ها، کسی هست که بچهها را ساکت کند بنابراین ما کلاس بدون معلم نداریم. متاسفانه سی سالی است که آموزش و پرورش دولتی با چنین مدیران مدبر و دغدغه مندی!!! اداره میشود.
حاصل جمع این مدیر و آن نماینده میشود نابودی تدریجی آموزش و پرورش دولتی و فرار بزرگ به سوی اردوگاه مدارس غیر دولتی.
منبع: تیتربرتر
ارسال نظر