|
کدخبر: 62287

آقای کارگردان, خشمگین چرا؟

شاپور پشابادی / خبرنگار

 

LAMEII.jpg

صداوسیما در سالروز مرگ احمد شاملو, اقدام به پخش مستندی به نام قدیس کرد. به دنبال انتقادات فراوانی که قدیس برانگیخت کارگردان آن, حسین لامعی در دفاع از کار خود, از سانسور و دستکاری قدیس توسط صدا و سیما سخن گفت. هدف من از نگارش این مطلب, قضاوت درباره وزن و ضعف و قوت‌های قدیس نیست. درباره این بخش از موضوع به ذکر همین نکته بسنده می‌کنم که ادبیات با بنی بشری تعارف ندارد و به شخصیت‌ها به‌قدر بضاعت ادبی‌شان, آبرو و اعتبار می‌بخشد. ادبیات ذاتاً با بت و پرستی میانه‌ای ندارد. ممکن است به بعضی خالقان, عزت و احترام نابجا ببخشد اما, در انتقاد همیشه باز است.

به‌هرحال آقای لامعی در پست اینستاگرامی ناله سرمی دهد که: «من حسین لامعی، تهیه‌کننده و کارگردان مستند «قِدّیس»، این متن را از سر خشم می‌نویسم . امشب، مستند «قِدّیس»، در شرایطی از شبکه‌ ۳ سیما پخش شد که هیچگونه شباهتی با مستندی که من ساختم نداشت. «قِدّیس» ِ بنده، ۷۳ دقیقه بود اما مستندِ پخش‌شده، ۵۰ دقیقه است! حدود ۲۳ دقیقه‌اش را سانسور که نه، سلاخی کرده‌اند. قلع‌وقمع کرده‌اند. نابود کرده‌اند. مگر مستندِ جنسی ساخته بودم که این‌چنین تکه‌پاره گردیده؟!

موضوع این نوشتار, همین واکنش مستندساز است. خلاصه سخن لامعی آن است که قدیس پخش‌شده با نسخه اصلی فرق دارد. از خیر بررسی این ادعا هم می‌گذرم و قضاوت درباره صحت‌وسقم آن را به مخاطبان واگذار می‌کنم. سوال من آن است که: به فرض حق با شماست و قدیس لامعی با قدیس صداوسیمایی فرق دارد ولی آیا به‌راستی احتمال نمی‌دادید که تلویزیون اثر شما را به تعبیر خودتان تکه‌پاره کند؟ با کمال احترام اگر پاسخ شما به این سوال منفی باشد معنایش آن است که کاملاً از سواد رسانه‌ای بی‌بهره‌اید. صداوسیمای ما مثل هر رسانه دیگری سیاست‌ها و خط‌مشی‌ها و خط قرمزهای خاص خود را دارد و طبق اصولی که برای خود قائل است پیام و محتوا می‌سازد. به بد و خوب اصول کاری این سازمان کار ندارم؛ استدلال من آن است که هرکسی با داشتن حداقلی از سواد رسانه‌ای می‌داند که صداوسیما به قول عامیانه, چه چیزی و چه کسی را خوش دارد و ندارد. هرکسی حتی مخاطب عام و غیر کارشناس با داشتن شناختی حداقلی از صداوسیما و شاملو و آثار و سیر زندگی او می‌داند که اگر قرار باشد اولی درباره دومی برنامه‌ای بسازد نتیجه نهایی کار چگونه خواهد بود. شما در راستای باور قلبی خود, شخصیت ادبی که فکر می‌کرده‌اید به‌ناحق قدیس شده و استحقاق جایگاهی که به دستش آورده را ندارد را نقد کرده‌اید که به قول خودتان بت‌شکنی کرده باشید؛ حالا این وسط صداوسیمایی پیدا شده که اثر« ۸۰ درصد انتقادی» شما را به « ۱۰۰ درصد انتقادی» تبدیل کرده است.

تحریف و دستکاری در هر حالتی نادرست و غیرقابل‌دفاع است ولی به‌راستی آیا مشکل شما آن است که صداوسیما گوی سبقت را از خودتان هم ربوده و چاقوی شما را بیشتر از آنچه خود صلاح دانسته‌اید تیز کرده است؟ شما, یا دنیایی که صداوسیمای ما در آن سیر می‌کند را نمی‌شناسید یا خود را به نشناختن زده‌اید. و به اعتقاد من حالت دوم, محتمل‌تر است. صادقانه بگویم, نمی‌توانم باور کنم که شمای مستندساز در باغ نیستید. چه خوب است که همه ما مسئولیت اثری که از خود به‌جا می‌گذاریم را قبول کنیم. بر من ببخشید که سخنم شعارگونه به نظر می‌رسد ولی از صمیم قلب باور دارم که ما مسئول انتخاب‌های خود هستیم. اگر فرض را بر آن بگذاریم که به‌قدر کفایت از تلویزیون ما و ذائقه مدیران آن آگاه هستید که به اعتقاد من قطعاً هستید در آن صورت با احتمال ناگوارتری مواجه می‌شویم: شما از ابتدا می‌دانسته‌اید که ساخت چنین اثری, مخالفان و موافقان بسیار خواهد داشت و پیشاپیش سعی کرده‌اید هیچ‌یک از طرفین را نرنجانید: ازیک‌طرف دل مدیران شبکه را به دست آورید و از طرف دیگر خود را نزد جامعه ادبی و ادب‌دوست قربانی سانسور و «سلاخی» محتوا جلوه دهید.

بازهم تکرار می‌کنم که ادبیات بت و قدیس نمی‌شناسند و حق شدیدترین انتقادها برای شما و هر کس دیگری محفوظ است؛ بحث اینجاست که صادقانه پای باور خود بایستیم و نخواهیم هم خدا را داشته باشیم و هم خرما را. همه ما گاهی مواقع مجبور به انتخاب‌های سخت می‌شویم و مهم این است که در بزنگاه انتخاب, شانه خالی نکنیم و از هزینه دادن طفره نرویم. نگرانی از خراب شدن پل‌های پشت سر نباید باعث شود به هر دری بزنیم که همه را راضی نگه داریم. مخاطب خود را هوشمند بدانید و خود را شوکه و خشمگین جلوه ندهید. عقل سلیم می‌گوید اگر برایتان مهم بود که قدیس روی آنتن, همانی است که باید باشد باید دوراندیشی می‌کردید و حداقل در قراردادی که با شبکه بسته‌اید میزان جرح‌وتعدیل‌هایی که روا می‌دانید را قید می‌کردید. اگر چنین نکرده باشید به احتمال بسیار چندان برایتان مهم نبوده که آش پخته‌شده, اندکی شورتر شود. به نظر من شما فقط زمانی می‌توانید آشفته و خشمگین باشید که چنین بندی را در متن قرارداد خود قید کرده باشید و صداوسیما بدون اطلاع شما خلف وعده کرده باشد. اگر چنین توافقی در متن قرارداد فی‌مابین وجود دارد خوشحال می‌شویم که قبل از هر رسانه دیگری آن را منتشر کنیم.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها