|
کدخبر: 55820

آقای رئیس‌جمهوری با واقعیت‌ها چه کنیم؟ (قسمت دوم)

ناصر بزرگمهر / مدیرمسئول

آقای رئیس‌جمهوری فرموده بودند وقتی می‌گوییم تورم کاهش پیدا کرده، معنایش ارزانی نیست؛ یعنی آرام‌تر دارد گران می‌شود!

در شماره ۱۳۰۸ (شنبه ۲۵ خرداد ۹۸) درباره معنای تورم و انواع تعریف‌هایی که اقتصاددانان از تورم دارند به زبان ساده توضیح دادم و نوشتم که تعریف جناب آقای رئیس‌جمهوری با هیچ‌کدام از تعریف‌های شناخته شده هماهنگ نیست.

آقای رئیس‌جمهوری

باور کنید که این روزها حتی تورم به میوه‌فروشی‌های نارمک هم رسیده است. درباره خیابان‌‌های مقدس اردبیلی و مرکز خرید پالادیوم محله شما صحبت نمی‌کنم؛ درباره نارمک و دورترین شهرستان‌های کشور حرف می‌زنم.

ماهی در کنار دریای جنوب و شمال به ۴ برابر نرخ سال گذشته رسیده، این یعنی ۴۰۰ درصد تورم که در ظاهر هیچ ربطی به دلار و برجام و امریکا و اروپا ندارد. قایق و ماهی‌گیر و تور و صید که هیچ فرقی نکرده‌اند، اما جاشو و ماهی‌گیر می‌گویند نرخ یخچال و تلویزیون و کاغذ و دفتر مشق بچه‌های‌شان چند برابر شده است. تورم یعنی واقعیت‌های جامعه که کنار ما زندگی می‌کنند.

وضعیت تورم را از ۴سرمایه‌دار اتاق که خود مسبب بسیاری از گرفتاری‌های دولت‌ها و مردم هستند نپرسید که آنها نیز روزی باید پاسخگو باشند.

کدام وزیر و وکیل و سرمایه‌دار تا امروز در صف گوشت و مرغ و پیاز و سیب‌زمینی دیده شده که معنای تورم را بفهمد؟

وقتی می‌فرمایید کاهش تورم یعنی آرام‌تر دارد گران می‌شود، مثل این است که به بچه بگوییم آمپول را آرام‌آرام می‌زنم تا دردش را حس نکنی. بچه آمپول را که می‌بیند درد را تا ته استخوانش حس می‌کند و وقتی نوک سوزن را می‌بیند می‌فهمد که درد دارد؛ شاید بهترین روش همان روش گازانبری بعضی از آمپول‌زن‌ها باشد که یکباره می‌زنند و خلاص می‌کنند.

در بخش نخست این یادداشت نوشتم که تورم چگونه است و چه بلاهایی سر ملت‌ها می‌آورد. باور کنید این مشاوران اقتصادی که جمع می‌کنید و با بگووبخند صبحانه و ناهار می‌خورید، به‌طور حتم نظر‌های متفاوت و همه‌جانبه نمی‌دهند تا تمامی جوانب برای حضرتعالی روشن شود.

آقای رئیس‌جمهوری

هفته پیش یادداشت و گفت‌وگویی از دکتر مهدی کرباسیان، یار دولت دهم و یازدهم که ۵ سال ناخدای معادن و صنایع معدنی در دوران بحران بود و مدیریت سازمان تامین اجتماعی در دولت سازندگی و قائم‌مقامی وزارت اقتصاد دولت اصلاحات را در کارنامه خود دارد و به لطف قانون کذایی به بازنشستگی نائل آمده را می‌خواندم؛‌ای کاش جنابعالی هم دستور می‌دادید که در اختیارتان قرار دهند و بخوانید. ایشان در بخشی از گفت‌وگو به‌صراحت گفته‌اند: بعضی از تصمیم‌هایی که در کشور گرفته شده منجر به تورم ۴۰ درصدی شده و البته تورم برای اقشار کم‌درآمد و ضعیف جامعه نزدیک ۶۰، ۷۰ درصد است. برای محاسبه نرخ تورم وزن خیلی از کالاها را می‌گیرند، اما چیزی که مردم ضعیف جامعه با آن روبه‌رو هستند، بیشتر غذا و دارو است که نرخ تورم آنها بیشتر از ۴۰ درصد است؛ بنابراین فقط گرفتن تصمیم‌های سیاسی موجب می‌شود که در نهایت اقتصاد دچار چالش شود.

به‌نظرم دکتر کرباسیان رعایت دولت و برادر ارجمندشان که مدتی سکاندار همین تورم چندصد درصدی بودند و رئیس بانک مرکزی پیشین که از مقصران اصلی این وضعیت بوده‌اند را کرده‌اند، وگرنه ایشان بهتر می‌دانند که در اقتصاد برای محاسبه تورم، کل کالاها و ده‌ها نوع خدمات را به چند گروه اصلی تقسیم و براساس شهرهای گوناگون ارزیابی می‌کنند. در سبد مصرفی خانوارها، ازخوراک، پوشاک و دخانیات تا اجاره‌بها و هزینه سفر و ۲۰۰، ۳۰۰ مورد گوناگون را بررسی می‌کنند که به‌طور معمول هم آمار رسمی دوگانه شکل می‌گیرد؛ یکی برای واقعیت و یکی برای اعلام عمومی که در دومی فقط چند کالا با ارز دولتی در سبد گذاشته می‌شود.

آقای رئیس‌جمهوری

وقتی فقط یک قلم عوارض خروج از کشور ۵۰۰ درصد افزایش می‌‌یابد، چون هیچ‌کدام از اعضای دولت نمی‌پردازند یا هزینه سایر خدمات دولتی را مسئولان از جیب مبارک نمی‌دهند، درکی از تورم دولتی ندارند.

آیا از افزایش چند درصدی انواع عوارض شهرداری‌ها و دفاتر خدماتی و من‌درآوردی کاسبی شهرداران خبر دارید؟ این گرانی هرساله عوارض شهری در کدام سبد مورد بررسی قرار می‌گیرد؟ نرخ بلیت هواپیما و راه‌آهن و آب و برق و گاز و تلفن و تلفن‌همراه و خدمات دفاتر الکترونیک و پلیس+۱۰ و صدتا زورگویی دیگر را در کدام سبد قرار می‌دهید؟

در یادداشت قبل نوشتم که در لغت‌نامه دهخدا بامزه‌ترین تعریف درباره تورم را پیدا کردم. مرحوم دهخدا به خط خودشان نوشته‌اند: تورم از انواع مرغان بلندپای دره نیل است که برای به‌دست آوردن غذا تا دهان تمساح هم می‌رود و آن مرغی است که در دندان‌های تمساح چینه چیند.

آقای رئیس‌جمهوری

مردم معنی تورم را می‌دانند، زیرا همان مرغی هستند که در عزا و عروسی در خدمت سرمایه‌داران هستند و برای به‌دست آوردن روزی، چینه را از دهان تمساح درمی‌آورند.

این یادداشت ادامه دارد.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها