تازههای نشر با گسترشنیوز:
چرا با آدم اشتباهی ازدواج میکنید؟
کتابهای «مدرسه زندگی» با استقبال مردم مواجه شدهاند و در صدر پروفروشها قرار گرفتهاند. موضوع این کتابها مهارتهای زندگی است.
گسترشنیوز: از عمر «مدرسه زندگی» ۱۸ سال میگذرد. این مدرسه و بهتر بگویم این موسسه را آلندوباتن و چند فیلسوف، روانشناس و مشاور سرشناس دیگر تاسیس کردهاند تا مهارتهای اساسی و کاربردی زندگی را به علاقهمندان بیاموزند. مدرسه زندگی چند سالی است که یکسری کتابچه منتشر میکند تا علاوه بر لندننشینان که امکان حضور در این کلاسّها و کارگاهها را دارند، مردم جاهای دیگر جهان هم بینصیب نمانند. این سری کتابها که با استقبال گسترده مردم مواجه شدهاند معمولا کوتاه هستند و آخر هفته میتوان یکی از آنها را خواند. عنوان کتابی که امروز درباره آن صحبت میکنیم «چرا با آدم اشتباهی ازدواج میکنیم؟» است. کتاب به ما میگوید نباید سر خود کلاه گذاشت و همه بگومگوها و کشمکشها را بهحساب «دعواهای عادی زنوشوهری» گذاشت و رابطهای که از ابتدا محکوم به شکست بوده است را ادامه داد.
این کتاب ۵۰ صفحهای به سه بخش تقسیم شده است. نویسندگان کتاب در بخش اول درباره ۹ دلیلی که باعث میشود زندگی خود را پای یک آدم اشتباهی، تباه کنیم صحبت میکنند. در اینجا مجال پرداختن به همه این دلایل وجود ندارد پس درباره یکی از آنها صحبت میکنیم:
بپذیر که دیوانهای
همه ما به اشکال و درجات مختلف، دیوانه هستیم. همه ما از اختلال عصبی رنج میبریم، تعادل روانی نداریم و به بلوغ شخصیتی نرسیدهایم اما از جزییات مشکلات خود کاملا بیاطلاع هستیم چون هیچکس ما را تشویق نمیکند خود و مشکلات خود را بیشتر بشناسیم. همه دلدادهها به اشکال مختلف دیوانه هستند بنابراین نخستین و ضروریترین وظیفه آنها این است که دیوانگیهای خود را بشناسند و مدیریت کنند. باید بدانیم که ریشه مشکلات ما کجاست؟ باید بدانیم که این مشکلات، ما را به انجام چه کارهایی وادار میکند؟ و از همه مهمتر چه جور افرادی سبب خشم یا آرامش ما میشوند؟ ارتباط زناشویی خوب بههیچعنوان ارتباط بین دو انسان سالم نیست (تعداد آدمهای سالم بسیار کم است) بلکه ارتباط بین دو دیوانه است. درواقع در یک ارتباط خوب، دو آدم دیوانه با تکیهبر یکسری مهارتها و اندکی شانس و اقبال میتوانند میان دیوانگیهایی که دارند نوعی صلح و سازش امن و پایدار ایجاد کنند.
از طرف دیگر بهمحض آشنایی با کسی که ممکن است شریک زندگی آینده ما شود از او سوال کنیم: چه ایرادهایی دارید؟
نویسندگان در بخش دوم کتاب میپرسند چه موقع آماده ازدواج هستیم؟ به اعتقاد آنها انسان زمانی آماده ازدواج است که ۸ ویژگی را در وجودش بارور کرده باشد. کتاب در این بخش به ما میگوید اگر خود یا شریک آینده زندگی خود را کامل میدانید بهتر است فکر ازدواج کردن را از سر بیرون کنید. در این قسمت از کتابها با این جملات روبهرو میشوید:
دیوانهام میکند ولی با او ازدواج میکنم
گزینههایی که در ذهن داریم ممکن است طعنهآمیز سخن بگویند، دردسرساز باشند، گاهی مواقع غیرمنطقی شوند و خیلی از مواقع نتوانند آنطور که باید با ما همدلی کنند یا بهاندازه کافی ما را درک نکنند. هر یک از ما برای ازدواج یک سری اصول و شرط و شروط داریم. قبل از چیز این مورد روشن و مختصر را به فهرست خود اضافه کنیم: «فردی که میخواهم با او ازدواج کنم بهاحتمالزیاد مرا دیوانه خواهد کرد اما من با کمال میل با او ازدواج میکنم».
وضع هیچکس بهتر از ما نیست. همه ما تا حدی بد هستیم. ما موجودات ناقصی هستیم. همسر ما هرکسی که باشد از پارهای نواقص و کمبودهای جدی، رنج خواهد برد. باید بهکل از جستوجوی انسان کامل دست برداریم. حداکثر چیزی که نصیب ما میشود «ازدواج نسبتا خوب» است.
بخش پایانی کتاب به داستانها و فیلمهای عاشقانه و بلایی که بر سر ما میآورند مربوط میشود. البته همه کتابها و فیلمهای عاشقانه اینگونه نیستند و منظور نویسندگی نوع خاصی از این گونه محتواهاست. آنها اسم این گونه را رمان احساسی گذاشتهاند. نوع دیگری از رمان هم وجود دارد که با واقعیتهای ازدواج، سازگاری دارد و ازدواج را عمیقتر و پربارتر میکند.
چرا با آدم اشتباهی ازدواج میکنید را کتابفروشی آنلاین فیدیبو منتشر کرده است. توجه داشته باشید که این نسخه، بهصورت الکترونیکی است و نسخه کاغذی آن هنوز به بازار نیامده است.
ارسال نظر