|
کدخبر: 41652

حق تغییر!

ایمان برین

iman-barin.jpg

گسترش نیوز: «تغییر» از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ جهان و تاریخ بشر است.

دنیا همواره در حال دگرگونی است، آنچنانکه عمر این دگرگونی‌ها به اندازه عمر جهان هستی است.

گویی ساز و کار کائنات بر اساس «اصل تغییر» بنا شده است. اهمیت این امر تا آنجاست که بدون آن هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد. بدون تغییر همۀ ما در اکنون خود می‌مانیم-و چه بسا در اکنون پیش از خود! در واقع همه چیز در یک حالت ثابت باقی می‌ماند. حالت ثابتی که در طی تاریخ هیچگاه مورد پذیرش طبیعت و همچنین بشریت نبوده است.

تمام مخالفت‌ها، مقاومت‌ها، برخوردهای قهرآمیز و شکنجه‌ها علیه «تغییر» در طول تاریخ به شکست منتهی شدند. به بیانی دیگر، این «تغییر» است که یگانه پیروز تمام دوران‌ها است. از ابتدای خلقت، و کمی ملموس‌تر از ابتدای شکل گیری حیات و از آن تک سلولی که پیدا شد، «تغییر کردن» یگانه راه و رسم زیستن بوده است. حیوانات، گیاهان و انسان‌ها همگی مشمول این اتفاق هستند. ‌‌در چنین شرایطی به نظر می‌رسد بعنوان یکی از اساسی‌ترین دارایی‌های موجودات زنده، «تغییر» یک «حق» است؛ مثل حق زندگی و مرگ، و یا کمی انسانی‌تر مثل «حق بشر». از این منظر مسئله دیگری قابل رویت است و آن ارتباط انسان با تغییرات و واکنش‌های انسانی نسبت به آن است. اهمیت بررسی و توجه به این نکته امروز بیش از گذشته است چرا که در دوران کنونی ما در معرض حجم عظیمی از اطلاعات، تغییرات فن آوری، علمی، فرهنگی و اجتماعی هستیم که به سرعت در حال وقوع هستند.

گاهی ممکن است توانایی پذیرش و درک این حجم از تغییرات در ما نباشد و ارتباط و نسبتمان با دنیای اطراف را از دست بدهیم، مسئله‌ای که می‌تواند ما را با «بحران هویت» مواجه کند. اما مسئله در اینجا تغییرات فن آوری و علمی نیست، بلکه تغییراتی است که در اثر آنها شکل می‌گیرد. اینجا مسئله تغییر «فرد» و واکنش‌های اطرافیان در برابر این تغییرات است. نکته مورد نظرم در این بحث نسلی از جامعه ماست که در دوران پیش از ظهور اینترنت ۴G و گوشی هوشمند رشد کردند و به جوانی و میانسالی رسیدند. کسانی که بیشترشان اکنون پدران و مادرانی هستند که در کنار فرزندانشان روزگار می‌گذرانند. نسلی جا گرفته در میان دو دنیا.

نسل هایی که مابین دنیاهای قدیم و جدید قرار می‌گیرند و در میانه زندگیشان شاهد تحولات عظیم اجتماعی و ظهور فن آوری‌های پیشرفته هستند دچار بحران‌های هویتی و رفتاری می‌شوند چراکه این تغییرات اجتماعی و فناوریک با خود «اخلاق» جدیدی به همراه می‌آورد؛ اخلاقی که بسیاری از بنیان‌های اخلاقی دنیای قدیم را سست می‌کند و یا در هم می‌شکند. این اخلاق جدید که بر خرابه‌های اخلاق دنیای پیش از خود بنا شده، با جامعه پیش از خود بسیار بی‌رحم است. انسان‌های دو تکۀ وامانده در این عصر جدید باید با این شیوه جدید زندگی تطبیق یابند و یا در خرده فرهنگ‌های کوچک و حاشیه‌ای که از دنیای پیشین مانده به زندگی خود ادامه دهند و از ارتباطات دنیای جدید حذف شوند.

البته بیشتر افراد سعی می‌کنند خود را با این دنیای جدید هماهنگ کنند. بر این اساس اتفاقی که می‌افتد این است که پدران و مادران ما نیز بعنوان اعضای جامه تغییر می‌کنند. در اصل آنها مجبور به تغییرند. آنها دیگر افرادی نیستند که ما در نوجوانی مان می‌شناختیم. آنها دیگر «آنها»ی سابق نیستند. بدیهی است که این تغییرات پیش چشمان ما صورت می‌پذیرد، تغییراتی که شاید عده‌ای از ما با آن مشکلاتی داشته باشیم و بخواهیم پدران و مادرانمان همانی باشند که در گذشته بودند.

شاید نخواهیم آنها عوض شوند و به خودمان حق بدهیم که نخواهیم. شاید برایمان مشکل باشد که بپذیریم آنها نیز تحت تاثیر تغییرات بزرگ اجتماعی تبدیل به افراد جدیدی می‌شوند و از آن نقش سنتی پدر و مادری که در ذهنمان و در کودکیمان نقش بسته بود فاصله می‌گیرند. از طرف دیگر خود ما پیوسته در حال تغییر هستیم. اگر نگاهی به گذشته مان بیندازیم به خوبی روند تغییرات شخصیتی و رفتاری خود را خواهیم دید و برخی اوقات می‌بینیم آن «من»ی می‌شناختیم چقدر از «منِ» امروزمان دور است. مسئله‌ای که حائز اهمیت است قائل بودن «حق تغییر» برای خودمان بعنوان حقی اساسی و بدیهی است.

ما این حق را به خود می‌دهیم که در طول زمان عوض شویم و دیگر آن آدم سابق نباشیم و هیچ انتقادی در این باره از اطرافیانمان نمی‌پذیریم. بنابر آنچه که گفته شد سوال اساسی که باید از خودمان بپرسیم این است که «آیا این «حق تغییر» را برای دیگران، برای دوستان و نزدیکانمان، و برای پدران و مادرانمان قائل هستیم یا نه»؟! اگر ما حقی را برای خود قائل هستیم، چگونه می‌شود آن را برای دیگران قائل نباشیم؟ به هر روی «خودخواهی» از ویژگی‌های بارز انسان است، و شناسایی و مبارزه با آن امری است بسیار دشوار.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها