|
کدخبر: 37790

فاجعه انسانی در ایران چگونه اتفاق افتاد؟

کوروش صالحی- پژوهشگر

گسترش نیوز: به احتمال فراوان هر زمان صحبت از فاجعه انسانی به میان می‌آید، در ذهن بسیاری از افراد گرسنگی‌ و تلف شدن مردم بسیاری و حتی قتل و غارت شکل می‌گیرد. از آنجایی که این تصویر ذهنی بسیار عمیق و ریشه‌دار است، شاید کمتر کسی باشد که مثالی از یک قحطی گسترده بیاورد و تصویرسازی ذهنی‌اش بر مبنایی غیر از آن باشد.

به همین دلیل شاید بیان و آشنایی با یکی از مهمترین و وسیع‌ترین قحطی‌های دوره معاصر که از قضا در کشور خودمان روی داده است، حاوی نکات مستمرثمری برای آشنایی با یکی از پدیده‌های شوم جوامع بشری باشد. پدیده‌ای که نشان داده است همیشه جدای از بعد زمانی و مکانی بوده است. یعنی در هر زمانه و عصری و در هر گوشه‌ از جهان ممکن است به واسطه علل و عواملی روی دهد. چه بسا که اکنون نیز موارد آن بسیار است.

قحطی بزرگ ایران که در جریان جنگ اول بین‌الملل و در میان سالهای 1296-1298خورشیدی و در ابتدای سلطنت احمد شاه آخرین پادشاه دودمان قاجاریه روی داده است را می‌توان به عنوان مهمترین نمونه مورد مطالعه از نقطه نظر گستردگی جغرافیایی و تلفات انسانی آن درنظر گرفت. در باب علت این رویداد می‌توان به دو عامل داخلی و خارجی اشاره کرد. در مورد نخست که می‌توان از آن به عنوان علتی مستمر و تکرارپذیر در بسیاری از رویدادهای تاریخی و حاضر نیز اشاره کرد، چراکه هموراه در طول تاریخ با اشکال مختلف بروز و ظهور کرده است. این علت‌ها که همان عدم مدیریت صحیح، دوراندیشی و عدم شناخت مقتضیات سیاسی و اقتصادی و بعضاً فرهنگی زمانه و سیاست‌های بین‌المللی و وضعیت کلی و جو حاکم بر زمان و مکان و غیره است. اما در مورد دوم، دو نکته حائز اهمیت است.

نخست، شناخت جو کلی حاکم بر فضای بین‌الملل و دوم اتخاذ سیاست‌های کشورهای خارجی و تأثیر بر بروز قحطی سراسری در ایران است. جو حاکم بر فضای بین‌المللی همانطور که اشاره شد در حد فاصل جنگ اول بین‌الملل است. دسته‌بندی‌های جهانی که میان سالهای 1914-1918 میلادی در له و علیه یکدیگر در سطح جهانی شکل گرفت بود در نهایت و با توجه به بی‌طرفی برخی از کشورها نظیر ایتالیا و ایران، بیش از 27 کشور را به صورت مستقیم و غیرمستقیم در دو دسته کلی متحدین و متفقین درگیر خود ساخته بود. اما با وجود اعلام بی‌طرفی ایران دو کشور اصلی درگیر در جنگ یعنی روسیه و انگلستان جهت استفاده از موقعیت ژئوپلتیکی ایران، از دو سمت شمال و جنوب وارد کشور شدند.

Ghahti.jpg

ضعف دولت مرکزی در عدم اتخاذ راهبرد مناسب در این میان باعث شد که کنترل وضعیت کشور و حتی سلطنت به طور کلی از میان برود. به نحوی که در همین زمان شاهد انتقال پایتخت از تهران به اصفهان هستیم. با اینکه این تغییر پایتختی به کمتر از چند روز منتهی شد و احمد شاه در نیمه راه اصفهان مجدد با بازگشت پایتخت پیشین به ادامه سلطنت می پردازد، اما این مثال که نشان‌دهنده است دایره نفوذ و اقتدار نیروهای خارجی از یک سو و شاه و دستگاه دیوان‌سالاری در کشور از دیگر سو است.

پس همانگونه که گفته شد وجود نیروهای خارجی در کشور در جو زمانی و مکانی مورد بحث بر بی‌ثباتی بیش از پیش اوضاع دامن زنده بود. حضور نیروهای خارجی که بالطبع مایحتاج غذایی خود را در داخل کشور تأمین می‌کردند بی‌شک برای جامعه‌ی ایران عصر قاجار که در دوره پیشا مدرن و پیشا صنعتی که توان تولید آن به اندازه تأمین روزانه خود آن هم بیشتر در سطح محلی و منطقه‌ای است، در نهایت یعنی قبول زحمت مظاعف بر توان کشور است. حال در این میان خرید، ارسال و یا احتکار بیش از حد غلات توسط انگلستان برای تأمین مایحتاج نظامی خود - آنچنان که از اسناد و مدارک موجود مشخص می‌شود- در کنار حضور نیروهای نظامی روسیه و انگلستان و همچنین بروز خشکسالی سراسری که درنهایت منجر به قحطی گسترده‌ای شد که باعث کشته شدن بیش از یک سوم جمعیت کشور می‌شود. اما نکته‌ای که در این میان مهم است - سوای هرگونه غرض‌ورزی جهت‌دار نسبت به انگلستان - این است که انگلستان توان تأمین آذوقه خود که بخشی از آن را به باکو ارسال می‌شده را از دیگر مناطق تحت نفوذ خود نظیر هند داشته؛ اما تنها به صرف کاهش هزینه‌های حمل و نقل و زمان از این اقدام خوداری کرده و تأمین آذوقه را در چنان شرایطی حساس و بحرانی بر ایران تحمیل کرده است که باعث کشتار و به تعبیر دیگری قتل عام سراسری شده است.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها