|
کدخبر: 123651 شهریار خادمی

خون خودمان را می‌خوریم تا سیر شویم!

مجید گودرزی _ مدرس دانشگاه

بارها گفتیم بهره آفت بزرگ اقتصاد ایران است. اما هنوز مخاطبی از بین مسئولان برای این گفته پیدا نشده است. حتی گفتیم بهره بالا و غیر متعارف اقتصاد ایران را غیر اقتصادی کرده است. متاسفانه با تغییر نام بانکداری به اسلامی گویا تمام تبعات بد این نوع از بانکداری رفع شده است. اما هرگز اینطور نیست. مثل اینست که به بیماری سرطان بگوئیم سرماخوردگی. مگر چیزی از دردها و مصیبت‌های آن کم می‌شود؟ بهره (شما بخوانید ربای اسلامی شده! ) هم شرعی شد و هم قانونی. هزینه‌های تامین مالی بقدری افزایش پیدا کرده است که هم تولید قدرت رقابت خود را از دست داده است.

گودرزی

 بهره در اقتصاد مثل شمشیر دولبه است؛ یک لبه ی آن سرمایه‌گذاری را فلج می‌کند؛ یک لبه دیگر هزینه‌های تامین مالی را بالا می‌برد که هم باعث رکود می‌شود و هم تورم.

من معتقدم این نوع از بانکداری با نرخ بهره غیر متعارف، یک طرح خوب طراحی شده است برای براندازی نظام اقتصادی آنهم با هزینه خودمان. حالا وارد مرحله بعد بحران شده‌ایم. مرحله ایی که هیچکدام از بخشهای مولد اقتصادی توان رقابت با جهش‌های قیمتی را ندارند. آسیب این تنش‌ها هم گسترده تر است و هم سریع تر. اکنون بخش بزرگی از دارایی‌های کشور تبدیل به ثروت شده و در نوسانات سرمایه‌گذاری می‌شود. بخش عظیم و غیر قابل باوری در نوسانات که در اقتصاد شبیه سونامی عمل می‌کند.

بنده هم ریسک سرمایه‌گذاری در بورس را مثل همه صاحب نظران می‌پذیرم. نوسان جزء ذات بورس است. و کسانی که وارد این بازار شده‌اند سال‌هاست که تابلوی سبز و قرمز بورس را دیده‌اند.

مسیر بورس، بهترین مسیر نقدینگی و بورس بازی است. ما سال‌هاست که دچار مزمن‌ترین آفت اقتصاد، یعنی رکود_ تورمی بوده‌ایم. همه اساتید بزرگوار میدانند درمانی بجز سرمایه‌گذاری برای این بیماری آلاکلنگی نیست. شاید به همین دلیل دولت تدبیر و امید زیر بار سنگین برجام رفت و تلاش کرد به قدرتهای بزرگ امتیازاتی بدهد، بلکه آنها قفل سرمایه‌گذاری خارجی را بشکنند و کشور از این میراث شوم جنگ، با سرمایه‌گذاری خارجی رهایی پیدا کند.

ما سرمایه کم نداریم. چراکه صدها هزار میلیارد تومان در سکه و طلا" با ارزش افزوده صفر" سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.

صدها هزار میلیارد تومان در ارز و صدها هزار میلیارد در مسکن و صدها هزار میلیارد تومان در سپرده‌های بانکی بی‌حاصلِ عملا رسوب شده.

 ما اکنون نفت می‌فروشیم تا سود سپرده‌های بانکی را بدهیم!

همه این سرمایه گذاری ها ارزش افزوده صفر مطلق دارند.

 از تولید مالیات می‌گیریم تا به سپرده‌های بانکی که نقدینگی را رسوب کرده اند، سود بدون ریسک بدهیم! ( کمترین هزینه مفتخوارگی در جهان). ما اکنون پول میدهیم تا مردم کار نکنند. این یک براندازی اقتصادی است.

همه این بخشها که سرمایه گذاری‌های عظیمی در آنها شده است، اگر نوسان از آنها گرفته شود، ارزش افزوده مطلقا صفر دارند. حتی یک ریال هم ارزش افزوده ندارند. یا بهتر بگوئیم اگر پول ملی به ثبات برسد تمام سرمایه گذاری‌های ما هیچ کمکی به اقتصاد نخواهند کرد.

اقتصاد ایران، اقتصادی است که حجم وحشتناکی از سرمایه در بخشهای مختلف با ارزش افزوده مطلقا صفر دارد. ما از ترس مرگ داریم خودکشی می‌کنیم. برای آنکه ارزش دارایی‌های خود را حفظ کنیم داریم سرمایه‌ها را از بخش تولید به بخش سوداگری می‌بریم؟ و این باعث خواهد شد تولید روز به روز ضعیفتر شود و به طبع آن ارزش پول ملی هم سقوط می‌کند.

ما داریم خون خود را می‌خوریم تا سیر شویم!

#در_باد_سرمایه_گذاری_کرده_ایم_و بدون_شک_طوفان_درو_خواهیم_کرد.

غلط تر از این مگر می‌شود سرمایه‌های یک کشور را مدیریت کرد!؟

اکنون رقابت بخش مولد اقتصاد ایران با بازدهی نرمال، با خانه‌های کلنگی با نوسان بیش از ۱۰۰ درصد در سال، متاسفانه به نفع خانه‌های کلنگی تمام می‌شود. اقتصاد مولد ایران در سایه نوسانات شدید و رقابت نابرابر در سود و بازدهی زمین گیر و فلج شده است.

اقتصادی که سرمایه‌گذاری در خانه‌های کلنگی آن با ارزش افزوده صفر و هزینه استهلاک بالا، دهها برابر بخش مولد آن بازدهیِ ناشی از نوسان دارد، هرگز نمی‌تواند دم از رشد و توسعه بزند.

احمقانه‌ترین نسبت در این اقتصاد، رونق است.

هنوز خبری از مالیات بر سوداگری نیست و هنوز رونق سوداگری بسیار بیشتر از تولید است.

نویسنده: مجید گودرزی
  • ناشناس ارسالی در

    خبر خوش یک شنبه این بود دلار500 تومان گر ان شد

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها