|
کدخبر: 296817

خطر نابودی در بیخ گوش معادن

آنچه صنایع معدنی را با چالش روبه‌رو کرده بحث ضعف ساختار و نقش پررنگ دولتمردان است؛ موضوعی که مدت‌هاست فعالان این عرصه بر اصلاح آن تاکید داشته و باور دارند که اگر مسوولان مربوطه به این مهم بها ندهند نه‌تنها صنایع معدنی بلکه تمامی صنایع و اقتصاد کشور لطمه می‌بینند.

اقتصاد خطر نابودی در بیخ گوش معادن

آنچه صنایع معدنی را با چالش روبه‌رو کرده بحث ضعف ساختار و نقش پررنگ دولتمردان است؛ موضوعی که مدت‌هاست فعالان این عرصه بر اصلاح آن تاکید داشته و باور دارند که اگر مسوولان مربوطه به این مهم بها ندهند نه‌تنها صنایع معدنی بلکه تمامی صنایع و اقتصاد کشور لطمه می‌بینند.

البته در این میان شرکت‌هایی بوده‌اند که توانسته‌اند با وجود کمبودها به تولید بیشتر دست بزنند، تا جایی که شاهد هستیم شرکت معدنی و صنعتی چادرملو موفق به کسب رکوردهای بی‌سابقه از ابتدای فعالیت واحدهای تولید شمش فولاد و آهن اسفنجی شده است.

با وجود محدودیت‌های ناشی از مصرف انرژی و کاهش قیمت جهانی فولاد و همه‌گیری ویروس کرونا چادرملو موفق شده که نسبت به سایر شرکت‌های هم‌ردیف از سودآوری قابل توجهی برخوردار شود. کارنامه موفق چادرملو در سال گذشته نشان می‌دهد که این مجموعه معدنی و صنعتی توانسته با دستیابی به بالاترین میزان تولید شمش فولادی و آهن اسفنجی از بدو شروع فعالیت این دو واحد صنعتی، رکورد تولید ۱۲ ماه سال ۱۴۰۰ را بشکند.

این شرکت معدنی و صنعتی در سال گذشته با تولید بیش از ۱۱ میلیون تن کنسانتره آهن در جایگاه نخست تولید‌کننده کنسانتره مورد نیاز صنعت فولاد در کشور قرار گرفت، همچنین با تولید حدود یک میلیون و ۱۸۵ هزار تن شمش فولادی، یک میلیون و ۶۱۵ هزار تن آهن اسفنجی و ۳ میلیون و ۷۶۸ هزار تن گندله آهن و مجموع تولید بیش از ۱۷ میلیون تن محصولات زنجیره فولاد تلاش کرد که نقش موثری در اقتصاد کشور ایفا کند.

با این حال به باور رییس هیات‌مدیره شرکت معدنی و صنعتی چادرملو کمبود برق روی این مجموعه نیز تاثیرگذار بوده است. محمود صلاحی در گفت‌و‌گو با «جهان‌صنعت» باور دارد که هرچند تولید برق در این مجموعه معدنی به اندازه کافی بوده و چادرملو از راهکارهای مختلف از جمله ایجاد نیروگاه سیکل ترکیبی استفاده کرده و اینها همه باعث شده که این مجموعه حتی بیشتر از نیاز خود برق تولید کند، اما به دلیل اینکه این میزان برق در شبکه وارد می‌شود؛ در نتیجه بر برق مصرفی آنها هم تاثیرگذار بوده است؛ موضوعی که به باور رییس هیات‌مدیره چادرملو به ضعف زیرساخت‌ها برمی‌گردد و در نهایت مانع رشد صنایع می‌شود.

اما مهم‌ترین چالش در این خصوص نقش گسترده دولت و مجموعه‌های دولتی است. از جمله آنها می‌توان به خودروسازی در کشور اشاره کرد. وقتی وزارت صمت تولید خودرو و واردات آن را در اختیار دارد؛ در نتیجه تمایلی به واردات خودرو نخواهد داشت. مثال دیگر شستاست که به عنوان یک مجموعه دولتی آنقدر تنوع مسوولیت دارد که در نهایت باعث شده عملکرد شایسته‌ای را از آن نبینیم. به این ترتیب انتظار می‌رود که ساختارها اصلاح و نقش دولت هرچه بیشتر محدود شود. در ادامه این گزارش گفت‌و‌گوی «جهان‌صنعت» با محمود صلاحی رییس هیات‌مدیره مجموعه معدنی و صنعتی چادرملو را می‌خوانید.

یکی از مشکلات ساختاری کشور، ضعف زیرساخت‌هایی همچون برق و گاز بوده، این مهم چقدر به تولید چادرملو ضربه زده است؟

صنایع معدنی در زمستان و تابستان با مشکل کمبود برق روبه‌رو هستند؛ موضوعی که متاسفانه مانع از رشد صنایع می‌شود. این در حالی است که ما باید سالی ۱۰۰۰ مگاوات برق اضافه داشته باشیم.

در خصوص چادرملو باید گفت که کمبود برق هرچند روی چادرملو تاثیرگذار بوده، اما تولید ما به اندازه کافی است. چادرملو در مجتمع صنعتی خود یک نیروگاه سیکل ترکیبی دارد که بر اساس آن می‌تواند برق خود را تامین کند؛ در نتیجه برق ما برای تولیدات خودمان کافی است. حتی می‌شود گفت که چادرملو بیشتر از نیاز خود برق تولید می‌کند؛ موضوعی که بقیه صنایع هم باید به آن توجه کنند. اما به دلیل اینکه ما باید آن را در شبکه وارد کنیم در نتیجه زمانی که میزان برق کاهشی می‌شود از برق مصرفی ما هم کم می‌کنند.

با وجود این در حال حاضر تصویب شده که چادرملو یک نیروگاه خورشیدی ۱۰۰ مگاواتی در قالب تولید انرژی پاک در خزرآباد احداث کند. در این خصوص مجوزها صادر و زمین مشخصی در نظر گرفته شده و ‌اقدامات اولیه صورت گرفته است. در ادامه راه‌اندازی یک نیروگاه سیکل ترکیبی شماره دو تصویب شده که امیدواریم بتوانیم اقدامات لازم برای راه‌اندازی آن را هم صورت دهیم.

سال گذشته چادرملو بالاترین میزان تولید آهن اسفنجی و شمش فولاد را داشته و رکورد سال قبل‌تر خود یعنی ۱۴۰۰ را شکسته است. پیش‌زمینه‌های چنین موفقیتی را در چه مواردی می‌دانید؟

یکی از مشکلات اساسی ما کمبود سنگ‌آهن بوده است. ازآنجا که چادرملو یک معدن اصلی است؛ بنابراین ما باید فکری برای ذخایر بعدی کنیم. در همین راستا معدن دی ۱۹ بیش از یک سال است که به وسیله چادرملو و سنگ‌آهن مرکزی در حال باطله‌برداری است. اخیرا هم توافقی صورت گرفته که آنومالی ۱۰ را به ما واگذار کنند.

اما در کنار این مساله مورد دیگر در سال ۱۴۰۱ این بود که مشکل ما کاهش قیمت جهانی فولاد بود. مساله دیگری که بسیار چالش‌برانگیز شد، کاهش تولیدات به دلیل شیوع ویروس کرونا بود. اینها همه باعث شد که قیمت‌ها کاهشی شوند. به این صورت که با اینکه قبل از فروردین ۱۴۰۱ فروش هر تن شمش فولاد فوب خلیج‌فارس ۷۶۰ دلار بود اما بعد از آن به مرز ۴۶۰ دلار سقوط کرد. در کنار این مسائل موضوع افزایش هزینه‌ها شامل حقوق و دستمزد و قیمت حامل‌های انرژی را هم باید در نظر گرفت. در این روند چادرملو برای جبران سود سهامدار باید تولید را افزایش می‌داد، در نتیجه سال ۱۴۰۱ رکورد تولید ۳۰ ساله چادرملو در گندله،‌ آهن اسفنجی و محصول نهایی یعنی شمش شکسته شد. امسال هم در دو ماهه نخست سال رکورد سال گذشته در همین مدت را شکستیم که دلایل آن همان‌طور که اشاره شد به افزایش هزینه‌ها و خرید سنگ از بخش خصوصی بر می‌گشت.

با توجه به اینکه در وزارت صمت شاهد تغییر مداوم وزرا هستیم، به باور شما آیا ایرادی به ساختار این وزارتخانه وارد است یا اینکه ایراد از اشخاص است؟

البته که نقش مدیران هم مهم است، اما مساله کلیدی‌تر اینکه متاسفانه ساختار وزارت صمت توان اداره مجموعه متنوع صنعت، معدن و بازرگانی را ندارد. در واقع در کشوری که واردات، صادرات و تولید تنوع زیادی دارد، نمی‌شود به راحتی همه چیز تحت کنترل یک مدیر درآید. با توجه به اینکه اطراف خلیج‌فارس و دریای عمان کشورهای متنوعی قرار دارند؛ بنابراین باور دارم که ساختار وزارتخانه باید اصلاح شود تا از شرایط موجود بتوان به نحو احسن استفاده کرد.

بنابراین شما موافق تفکیک وزارت بازرگانی از صنعت و معدن هستید؟

با توجه به اینکه بخشی از محصولات تولیدی در کشور صادراتی و بخشی وارداتی هستند؛ بنابراین نمی‌توانیم یک وزارتخانه در کشور داشته باشیم. مساله مهم این است که کسی که تولید‌کننده است الزاما صادرکننده خوبی نمی‌شود. همچنین یک تولید‌کننده به طور حتم وارد‌کننده هم نیست و طبیعی است که اصلا تمایلی به واردات نداشته باشد.

در ادامه با توجه به اینکه یکی از چالش‌های کشور در حال حاضر خودرو است؛ در نتیجه برای باز کردن اهمیت مطلب به این مثال اشاره می‌کنم. وزارت صمت تولید خودرو و واردات آن را در اختیار دارد؛ در نتیجه تمایلی به واردات ندارد. این در حالی است که اگر دو وزارت جدا داشتیم وزیر مربوطه به این نتیجه می‌رسید که نیاز کشور در حال حاضر واردات خودرو است و حتی اگر خودرو زیاد هم باشد، باید وارد شود، بنابراین مساله مهم توجه به کیفیت کالا است. وقتی وزارت صمت مسوول تولید خودرو است و بعد مسوول واردات هم می‌شود، دیگر چه تضمینی برای کیفیت کار می‌ماند! درست مثل این است که به سازنده یخچال بگوییم که یخچال وارد کند! مگر عملیاتی است؟!

در این خصوص به هنر رزمندگان در دوران دفاع مقدس اشاره می‌کنم. فرماندهان ما نمی‌گفتند اگر عملیات امشب باشد باید چند روز صبر کنیم که ببینیم نتیجه چه می‌شود، در واقع همان شب و همان لحظه تصمیم می‌گرفتند. واردات ما هم باید به همین صورت باشد. یعنی بدانیم که نیاز به واردات است و بعد کالای باکیفیت وارد کنیم. در این شرایط ایران‌خودرو، سایپا و خودروهای ایرانی ببینند که رقیبشان می‌تواند وارد کند و در نهایت تلاش کنند که خود را با شرایط بهتر وفق دهند.

آیا ضعف ساختاری به این بر نمی‌گردد که دولت نقش گسترده‌ای در حوزه معدن ایفا می‌کند و فضا را برای بخش خصوصی به طور مداوم محدود‌تر می‌کند؟

بله، همین‌طور است. در حال حاضر در تمام دنیا بررسی کنید که نقش دولت در تولید چقدر است؟ این در حالی است که تجربه نشان داده نقش گسترده دولت موجب ضرر بیشتر به تولید‌کننده‌ها می‌شود. در این خصوص بهتر است مثالی بزنم و امیدوارم به هیچ دولتی بر نخورد؛ چراکه روی سخن بنده با شخص خاصی نیست.

شرکت شستا که یک شرکت دولتی است، متاسفانه ‌تنوع زیادی در تولید دارد یعنی یک شرکت داروسازی، ‌کشتی‌سازی و… است. همچنین در پتروشیمی و ‌بانک نیز سهام دارد. در این بین سوال مهم این است که مگر یک مدیر چقدر توان مدیریتی دارد که اینقدر دایره و حیطه کاری‌اش بزرگ است؟! از طرف دیگر دولت‌ها در سنوات مختلف به تامین اجتماعی بدهی داشته‌اند و در این روند برای حل مشکل شرکت‌هایی را واگذار کرده‌اند. این در حالی است که به هیچ‌وجه در کشور خصوصی‌سازی انجام نشده است! همه اینها در شرایطی اتفاق می‌افتد که بر اساس اصل ۴۴ همه چیز باید دست بخش خصوصی باشد و بخشی هم به تعاونی اختصاص یابد. جالب اینکه شستا به مدت زیادی یعنی در طول ۳۰ سال گذشته نتوانسته به موفقیتی دست پیدا کند. آیا جا نداشت که بیشتر تولید کند؟ جا نداشت که در تولیداتش تنوع بیشتری داشته باشد و بازاریابی بیشتری انجام دهد؟ مساله مهم این است که اگر این شرکت با ۱۰۰ درصد ظرفیتش کار نمی‌کند، نشان از مدیریت ضعیف دارد و این موضوع هم ناشی از تنوع وظایفش است.

مثال دیگر برای نقش گسترده دولت، موضوع مناطق آزاد است که در آنجا بحث از مناطق تجاری و اقتصادی است اما متاسفانه اینها زیر نظر وزارت اقتصاد و دارایی فعالیت می‌کنند. در حالی که باید بال و پر بیشتری به آنها داده می‌شد اما موضوع دیگری را شاهد هستیم. در این بین مساله مهم این است که ساختار مناطق آزاد ضعیف بوده که کار به اینجا کشیده است. حال مناطق آزاد به جای اینکه تنوع بیشتری پیدا کنند، محدودتر شده‌اند. اینها همه ناشی از این است که در کل وزارت صمت و بازرگانی یکی هستند و مسوولیت تولید و واردات همه با یک مجموعه است؛ بنابراین تفاوتی نمی‌کند که چه کسی مسوولیت مدیریت در وزارت صمت را بر عهده داشته باشد.

 

در انتها بفرمایید چه انتظاری از وزیر آینده صمت دارید؟

در زمان شهادت شهیدبهشتی مطرح کردیم ایران پر از شهیدبهشتی است اما آیا شخص دیگری توانست جای او را بگیرد؟! البته هر کس جای خودش است و نمی‌توانیم افراد را با هم مقایسه کنیم، اما افکار ایشان عمیق بود. بنابراین مهم است مدیری با نگاه ملی و گروهی یک مجموعه را به پیش ببرد. از ویژگی‌های مدیر موفق، نخست اینکه به حوزه کاری خود مسلط باشد و تا چیزی را نشناخته، نظر ندهد. دوم اینکه مدیریت فردی نداشته باشد و بر اساس منافع جمعی اظهارنظر کند. در واقع مدیر موفق باید بداند مدیریت به معنای ریاست نیست بلکه توجه به تمامی جوانب در یک مجموعه است. به این ترتیب باید سعی کند از نظرات افراد توانمند استفاده کند. به طور مثال، به یاد دارم وقتی بنده در مناطق آزاد مسوولیت داشتم در دو ماه اول هیچ اظهارنظری نکرده و صرفا به دنبال بهره از نظرات کارشناسان بر اساس منافع جمعی بودم.

البته در این میان شرکت‌هایی بوده‌اند که توانسته‌اند با وجود کمبودها به تولید بیشتر دست بزنند، تا جایی که شاهد هستیم شرکت معدنی و صنعتی چادرملو موفق به کسب رکوردهای بی‌سابقه از ابتدای فعالیت واحدهای تولید شمش فولاد و آهن اسفنجی شده است.

با وجود محدودیت‌های ناشی از مصرف انرژی و کاهش قیمت جهانی فولاد و همه‌گیری ویروس کرونا چادرملو موفق شده که نسبت به سایر شرکت‌های هم‌ردیف از سودآوری قابل توجهی برخوردار شود. کارنامه موفق چادرملو در سال گذشته نشان می‌دهد که این مجموعه معدنی و صنعتی توانسته با دستیابی به بالاترین میزان تولید شمش فولادی و آهن اسفنجی از بدو شروع فعالیت این دو واحد صنعتی، رکورد تولید ۱۲ ماه سال ۱۴۰۰ را بشکند.

این شرکت معدنی و صنعتی در سال گذشته با تولید بیش از ۱۱ میلیون تن کنسانتره آهن در جایگاه نخست تولید‌کننده کنسانتره مورد نیاز صنعت فولاد در کشور قرار گرفت، همچنین با تولید حدود یک میلیون و ۱۸۵ هزار تن شمش فولادی، یک میلیون و ۶۱۵ هزار تن آهن اسفنجی و ۳ میلیون و ۷۶۸ هزار تن گندله آهن و مجموع تولید بیش از ۱۷ میلیون تن محصولات زنجیره فولاد تلاش کرد که نقش موثری در اقتصاد کشور ایفا کند.

با این حال به باور رییس هیات‌مدیره شرکت معدنی و صنعتی چادرملو کمبود برق روی این مجموعه نیز تاثیرگذار بوده است. محمود صلاحی در گفت‌و‌گو با «جهان‌صنعت» باور دارد که هرچند تولید برق در این مجموعه معدنی به اندازه کافی بوده و چادرملو از راهکارهای مختلف از جمله ایجاد نیروگاه سیکل ترکیبی استفاده کرده و اینها همه باعث شده که این مجموعه حتی بیشتر از نیاز خود برق تولید کند، اما به دلیل اینکه این میزان برق در شبکه وارد می‌شود؛ در نتیجه بر برق مصرفی آنها هم تاثیرگذار بوده است؛ موضوعی که به باور رییس هیات‌مدیره چادرملو به ضعف زیرساخت‌ها برمی‌گردد و در نهایت مانع رشد صنایع می‌شود.

اما مهم‌ترین چالش در این خصوص نقش گسترده دولت و مجموعه‌های دولتی است. از جمله آنها می‌توان به خودروسازی در کشور اشاره کرد. وقتی وزارت صمت تولید خودرو و واردات آن را در اختیار دارد؛ در نتیجه تمایلی به واردات خودرو نخواهد داشت. مثال دیگر شستاست که به عنوان یک مجموعه دولتی آنقدر تنوع مسوولیت دارد که در نهایت باعث شده عملکرد شایسته‌ای را از آن نبینیم. به این ترتیب انتظار می‌رود که ساختارها اصلاح و نقش دولت هرچه بیشتر محدود شود. در ادامه این گزارش گفت‌و‌گوی «جهان‌صنعت» با محمود صلاحی رییس هیات‌مدیره مجموعه معدنی و صنعتی چادرملو را می‌خوانید.

یکی از مشکلات ساختاری کشور، ضعف زیرساخت‌هایی همچون برق و گاز بوده، این مهم چقدر به تولید چادرملو ضربه زده است؟

صنایع معدنی در زمستان و تابستان با مشکل کمبود برق روبه‌رو هستند؛ موضوعی که متاسفانه مانع از رشد صنایع می‌شود. این در حالی است که ما باید سالی ۱۰۰۰ مگاوات برق اضافه داشته باشیم.

در خصوص چادرملو باید گفت که کمبود برق هرچند روی چادرملو تاثیرگذار بوده، اما تولید ما به اندازه کافی است. چادرملو در مجتمع صنعتی خود یک نیروگاه سیکل ترکیبی دارد که بر اساس آن می‌تواند برق خود را تامین کند؛ در نتیجه برق ما برای تولیدات خودمان کافی است. حتی می‌شود گفت که چادرملو بیشتر از نیاز خود برق تولید می‌کند؛ موضوعی که بقیه صنایع هم باید به آن توجه کنند. اما به دلیل اینکه ما باید آن را در شبکه وارد کنیم در نتیجه زمانی که میزان برق کاهشی می‌شود از برق مصرفی ما هم کم می‌کنند.

با وجود این در حال حاضر تصویب شده که چادرملو یک نیروگاه خورشیدی ۱۰۰ مگاواتی در قالب تولید انرژی پاک در خزرآباد احداث کند. در این خصوص مجوزها صادر و زمین مشخصی در نظر گرفته شده و ‌اقدامات اولیه صورت گرفته است. در ادامه راه‌اندازی یک نیروگاه سیکل ترکیبی شماره دو تصویب شده که امیدواریم بتوانیم اقدامات لازم برای راه‌اندازی آن را هم صورت دهیم.

سال گذشته چادرملو بالاترین میزان تولید آهن اسفنجی و شمش فولاد را داشته و رکورد سال قبل‌تر خود یعنی ۱۴۰۰ را شکسته است. پیش‌زمینه‌های چنین موفقیتی را در چه مواردی می‌دانید؟

یکی از مشکلات اساسی ما کمبود سنگ‌آهن بوده است. ازآنجا که چادرملو یک معدن اصلی است؛ بنابراین ما باید فکری برای ذخایر بعدی کنیم. در همین راستا معدن دی ۱۹ بیش از یک سال است که به وسیله چادرملو و سنگ‌آهن مرکزی در حال باطله‌برداری است. اخیرا هم توافقی صورت گرفته که آنومالی ۱۰ را به ما واگذار کنند.

اما در کنار این مساله مورد دیگر در سال ۱۴۰۱ این بود که مشکل ما کاهش قیمت جهانی فولاد بود. مساله دیگری که بسیار چالش‌برانگیز شد، کاهش تولیدات به دلیل شیوع ویروس کرونا بود. اینها همه باعث شد که قیمت‌ها کاهشی شوند. به این صورت که با اینکه قبل از فروردین ۱۴۰۱ فروش هر تن شمش فولاد فوب خلیج‌فارس ۷۶۰ دلار بود اما بعد از آن به مرز ۴۶۰ دلار سقوط کرد. در کنار این مسائل موضوع افزایش هزینه‌ها شامل حقوق و دستمزد و قیمت حامل‌های انرژی را هم باید در نظر گرفت. در این روند چادرملو برای جبران سود سهامدار باید تولید را افزایش می‌داد، در نتیجه سال ۱۴۰۱ رکورد تولید ۳۰ ساله چادرملو در گندله،‌ آهن اسفنجی و محصول نهایی یعنی شمش شکسته شد. امسال هم در دو ماهه نخست سال رکورد سال گذشته در همین مدت را شکستیم که دلایل آن همان‌طور که اشاره شد به افزایش هزینه‌ها و خرید سنگ از بخش خصوصی بر می‌گشت.

با توجه به اینکه در وزارت صمت شاهد تغییر مداوم وزرا هستیم، به باور شما آیا ایرادی به ساختار این وزارتخانه وارد است یا اینکه ایراد از اشخاص است؟

البته که نقش مدیران هم مهم است، اما مساله کلیدی‌تر اینکه متاسفانه ساختار وزارت صمت توان اداره مجموعه متنوع صنعت، معدن و بازرگانی را ندارد. در واقع در کشوری که واردات، صادرات و تولید تنوع زیادی دارد، نمی‌شود به راحتی همه چیز تحت کنترل یک مدیر درآید. با توجه به اینکه اطراف خلیج‌فارس و دریای عمان کشورهای متنوعی قرار دارند؛ بنابراین باور دارم که ساختار وزارتخانه باید اصلاح شود تا از شرایط موجود بتوان به نحو احسن استفاده کرد.

بنابراین شما موافق تفکیک وزارت بازرگانی از صنعت و معدن هستید؟

با توجه به اینکه بخشی از محصولات تولیدی در کشور صادراتی و بخشی وارداتی هستند؛ بنابراین نمی‌توانیم یک وزارتخانه در کشور داشته باشیم. مساله مهم این است که کسی که تولید‌کننده است الزاما صادرکننده خوبی نمی‌شود. همچنین یک تولید‌کننده به طور حتم وارد‌کننده هم نیست و طبیعی است که اصلا تمایلی به واردات نداشته باشد.

در ادامه با توجه به اینکه یکی از چالش‌های کشور در حال حاضر خودرو است؛ در نتیجه برای باز کردن اهمیت مطلب به این مثال اشاره می‌کنم. وزارت صمت تولید خودرو و واردات آن را در اختیار دارد؛ در نتیجه تمایلی به واردات ندارد. این در حالی است که اگر دو وزارت جدا داشتیم وزیر مربوطه به این نتیجه می‌رسید که نیاز کشور در حال حاضر واردات خودرو است و حتی اگر خودرو زیاد هم باشد، باید وارد شود، بنابراین مساله مهم توجه به کیفیت کالا است. وقتی وزارت صمت مسوول تولید خودرو است و بعد مسوول واردات هم می‌شود، دیگر چه تضمینی برای کیفیت کار می‌ماند! درست مثل این است که به سازنده یخچال بگوییم که یخچال وارد کند! مگر عملیاتی است؟!

در این خصوص به هنر رزمندگان در دوران دفاع مقدس اشاره می‌کنم. فرماندهان ما نمی‌گفتند اگر عملیات امشب باشد باید چند روز صبر کنیم که ببینیم نتیجه چه می‌شود، در واقع همان شب و همان لحظه تصمیم می‌گرفتند. واردات ما هم باید به همین صورت باشد. یعنی بدانیم که نیاز به واردات است و بعد کالای باکیفیت وارد کنیم. در این شرایط ایران‌خودرو، سایپا و خودروهای ایرانی ببینند که رقیبشان می‌تواند وارد کند و در نهایت تلاش کنند که خود را با شرایط بهتر وفق دهند.

آیا ضعف ساختاری به این بر نمی‌گردد که دولت نقش گسترده‌ای در حوزه معدن ایفا می‌کند و فضا را برای بخش خصوصی به طور مداوم محدود‌تر می‌کند؟

بله، همین‌طور است. در حال حاضر در تمام دنیا بررسی کنید که نقش دولت در تولید چقدر است؟ این در حالی است که تجربه نشان داده نقش گسترده دولت موجب ضرر بیشتر به تولید‌کننده‌ها می‌شود. در این خصوص بهتر است مثالی بزنم و امیدوارم به هیچ دولتی بر نخورد؛ چراکه روی سخن بنده با شخص خاصی نیست.

شرکت شستا که یک شرکت دولتی است، متاسفانه ‌تنوع زیادی در تولید دارد یعنی یک شرکت داروسازی، ‌کشتی‌سازی و… است. همچنین در پتروشیمی و ‌بانک نیز سهام دارد. در این بین سوال مهم این است که مگر یک مدیر چقدر توان مدیریتی دارد که اینقدر دایره و حیطه کاری‌اش بزرگ است؟! از طرف دیگر دولت‌ها در سنوات مختلف به تامین اجتماعی بدهی داشته‌اند و در این روند برای حل مشکل شرکت‌هایی را واگذار کرده‌اند. این در حالی است که به هیچ‌وجه در کشور خصوصی‌سازی انجام نشده است! همه اینها در شرایطی اتفاق می‌افتد که بر اساس اصل ۴۴ همه چیز باید دست بخش خصوصی باشد و بخشی هم به تعاونی اختصاص یابد. جالب اینکه شستا به مدت زیادی یعنی در طول ۳۰ سال گذشته نتوانسته به موفقیتی دست پیدا کند. آیا جا نداشت که بیشتر تولید کند؟ جا نداشت که در تولیداتش تنوع بیشتری داشته باشد و بازاریابی بیشتری انجام دهد؟ مساله مهم این است که اگر این شرکت با ۱۰۰ درصد ظرفیتش کار نمی‌کند، نشان از مدیریت ضعیف دارد و این موضوع هم ناشی از تنوع وظایفش است.

مثال دیگر برای نقش گسترده دولت، موضوع مناطق آزاد است که در آنجا بحث از مناطق تجاری و اقتصادی است اما متاسفانه اینها زیر نظر وزارت اقتصاد و دارایی فعالیت می‌کنند. در حالی که باید بال و پر بیشتری به آنها داده می‌شد اما موضوع دیگری را شاهد هستیم. در این بین مساله مهم این است که ساختار مناطق آزاد ضعیف بوده که کار به اینجا کشیده است. حال مناطق آزاد به جای اینکه تنوع بیشتری پیدا کنند، محدودتر شده‌اند. اینها همه ناشی از این است که در کل وزارت صمت و بازرگانی یکی هستند و مسوولیت تولید و واردات همه با یک مجموعه است؛ بنابراین تفاوتی نمی‌کند که چه کسی مسوولیت مدیریت در وزارت صمت را بر عهده داشته باشد.

در انتها بفرمایید چه انتظاری از وزیر آینده صمت دارید؟

در زمان شهادت شهیدبهشتی مطرح کردیم ایران پر از شهیدبهشتی است اما آیا شخص دیگری توانست جای او را بگیرد؟! البته هر کس جای خودش است و نمی‌توانیم افراد را با هم مقایسه کنیم، اما افکار ایشان عمیق بود. بنابراین مهم است مدیری با نگاه ملی و گروهی یک مجموعه را به پیش ببرد. از ویژگی‌های مدیر موفق، نخست اینکه به حوزه کاری خود مسلط باشد و تا چیزی را نشناخته، نظر ندهد. دوم اینکه مدیریت فردی نداشته باشد و بر اساس منافع جمعی اظهارنظر کند. در واقع مدیر موفق باید بداند مدیریت به معنای ریاست نیست بلکه توجه به تمامی جوانب در یک مجموعه است. به این ترتیب باید سعی کند از نظرات افراد توانمند استفاده کند. به طور مثال، به یاد دارم وقتی بنده در مناطق آزاد مسوولیت داشتم در دو ماه اول هیچ اظهارنظری نکرده و صرفا به دنبال بهره از نظرات کارشناسان بر اساس منافع جمعی بودم.

منبع: بیرونیت

ارسال نظر