|
کدخبر: 29546

خاطره بازی در بازار؛ خبری از کاسبی نیست

زمان: پنج شنبه(۲۶ بهمن)،مکان: بازار بزرگ تهران.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری گسترش ، نزدیکهای ظهر روانه بازار بزرگ تهران می‌شوم، از شدت ازدحام جمعیت حتی جایی برای سوزن انداختن هم نیست.ورودی بازار به دلیل ازدحام جمعیت تقریبا بسته است و اگر بخواهی در میان جمعیت بایستی تا بتوانی از محل تعیین شده برای عبور و مرور، رد شوی حتما باید ۱۰ دقیقه و یا بیشتر معطلی را تحمل کنی به همین دلیل بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند تا از میان داربست هایی که برای بستن سر بازار استفاده شده سریعتر وارد بازار شوند. ازدحام در ورودی و خروجی مترو به حدی زیاد است که یک مامور راهنمایی و رانندگی با میکروفن روی سکویی ایستاده و تلاش دارد تا عابران را برای تردد در پیاده رو هدایت کند. گاهی داد می‌زند و گاهی توصیه هایی به شهروندان می‌کند و به برخی هم هشدار می‌دهد.

برادر و خواهری که هر روز از صبح تا غروب آفتاب سر بازار می‌ایستند و با نواختن موسیقی به امرار معاش می‌پردازند نیز طبق روال روزهای گذشته سرجایشان ایستاده‌اند. موسیقی می‌نوازند و پول می‌گیرند و چرخ‌های زندگی خود را اینگونه می‌چرخانند...

تقریبا بخشی از جمعیت چرخ‌های خود را در بازار زده‌اند و اگر کالایی با قیمت مناسب و متناسب با وسع مالی خود پیدا کرده‌اند را خریداری کرده و حالا مهمان پدر و یا مادر خانواده به صرف ناهار شده اند، ساندویچی سرد و یا مینی پیتزاهایی که سر بازار به فروش می‌رسد و یا فلافل و هات داگ هایی که در روغن‌های کهنه سرخ شده‌اند.

به غیر از تعداد معدودی از افراد که از ظاهرشان مشخص است کالاهایی را برای فروش در واحد صنفی خود خریداری کرده‌اند سایر مردم یا دست خالی و یا با خرید یک یا دو تکه جنس کوچک در حال خارج شدن از بازار هستند.

سبزه میدانی سوت و کور

به سبزه میدان میرسم جایی که اگر بخاطر حضور ماموران نبود باید می‌توانستیم به راحتی دلارفروشهایی که روی سکوها ایستاده و در حال خرید و فروش هستند را مشاهده کنیم. اما بعد از اقدام ضربتی پلیس پایتخت برای ساماندهی به بازار دلار و سکه فروشان و فروشندگان نقدی و غیرنقدی اونس، ظاهرا بیشتر دلار فروشان به تعطیلات رفته و جای خود را به ماموران داده‌اند.

یکی از کاسبان دلار که خرید و فروش نمی‌کند و فقط به نظاره بازار نشسته است به خبرنگار ما می‌گوید: امروز(لحظه تهیه این مصاحبه) قیمت هر دلار روی تابلوی سایت‌های رسمی ۴۷۹۰ تومان اعلام شده است در حالیکه هیچ یک از فروشندگان حاضر نیستند کمتر از ۴۹۳۰ تومان دلارهای خود را عرضه کنند.

وی می‌افزاید: به زور که نمی‌توانند پولمان را از چنگمان خارج کنند. آنقدر نمی‌فروشیم تا شرایط بازار به حالت عادی بازگردد.

راسته طلافروشان نیمه تعطیل است

بعد از گذر از سبزه میدان به سمت راسته طلافروشان می‌روم به غیر از ورودی و خروجی‌ها در هیچ کدام از مغازه‌ها پرنده هم پر نمی‌زند. تقریبا از ابتدا تا انتهای بازار حراج که یکی از بازارهای طلافروشان در تهران است به غیر از یک مغازه، سایر طلافروشی‌ها خالی از مشتری است و کسبه یا بیرون مغازه ایستاده‌اند و یا در دنیای مجازی و تلفن همراه خود غرق شده‌اند.

به سراغ یکی از این طلافروشان می‌روم. خود را امیرحسین معرفی می‌کند و می‌گوید که تقریبا ۱۷ سال است که در بازار طلا فعالیت می‌کند و کارش را از شاگردی شروع کرده و اکنون صاحب یک طلافروشی شده است.

وی درباره وضعیت بازار می‌گوید: وضع بازار ما کاملا مشخص است. همیشه در این موقع از سال به‌خصوص روزهای پنجشنبه حتی برای خوردن یک چای یا ناهار وقت نداشتیم اما در حال حاضر از صبح تا ظهر حتی یک گرم هم فروش نکرده‌ایم.

به سراغ فروشنده جوانی که خود را علیاری معرفی می‌کند و تنها کسی است که در این بازار کساد سرش شلوغ است می‌روم. وی درباره اینکه چرا کاسبی‌اش رونق دارد، ‌می گوید: استفاده از اعتبار پدرم در بازار طلا و فروش اقساطی طلا باعث شده تا کمی رونق در این مغازه باشد.

علیاری ادامه می‌دهد: هر چند فروش اقساطی برای ما در بازاری که تا این حد نوسان دارد به هیچ عنوان مقرون به صرفه نیست اما چاره‌ای هم نداریم و باید حتی شده با فروش اقساطی و چکی سر پا بمانیم.

مدام در ضرر هستیم

به سمت چهارسوی بزرگ می‌روم؛‌بازار لباس و پتو و ملحفه و...... ؛به سراغ پورفهیمی می‌روم؛ کاسب ۲۴ ساله انواع پتو. وی درباره وضعیت بازار می‌گوید: پتوهای ما وارداتی است و برای خرید اینها نیاز به دلار داریم. با توجه به نوسانات شدید قیمت دلار سرگردان مانده‌ایم که آیا این کاسبی برای ما مقرون به صرفه است یا خیر؟

پورفهیمی ادامه می‌دهد: ما کالاهای خود را با دلار می‌خریم و با توجه به نوسانات نرخ دلار مدام قیمت اجناس مان در حال تغییر است. این شرایط باعث شده است تا بازار ما خلوت و خالی شود زیرا مغازه داران که خرید عمده انجام می‌دهند به دلیل نگرانی از شرایط بازار و اینکه آیا مردم توان خرید خواهند داشت یا خیر؛ دیگر به سراغ خرید عمده پتو و سایر اقلام نمی‌آیند به همین دلیل ما نیز به تک فروشی روی آورده ایم؛ در حالیکه پیش از این در بازار خبری از تک فروشی نبود و آنقدر ما سرگرم تامین بار برای مغازه داران بودیم که حتی فرصت تک فروشی نداشته‌ایم اما الان شرایط بازار به نحوی است که چاره‌ای به غیر از تک فروشی نداریم و این یعنی ضرر.

کاسبی که شاکر است

صباح از اعراب مقیم در ایران است که در بازار لوازم عطر و ادکلن فروشی سال‌هاست حجره‌ای کوچک اما پررونق دارد. او شاکر خداوند است چون به گفته خودش هنوز هم مشتریانش به سراغش می‌روند و به نسبت سایر همکارانش فروش بیشتری دارد. وی درباره وضعیت بازار لوازم آرایشی و بهداشتی و عطر و ادکلن می‌گوید: دلیل اینکه هنوز بازار خوبی دارم این است که مانند سایر همکارانم قیمت اجناس را برای مشتریان بر مبنای دلار ۴۹۰۰ تومانی محاسبه نمی‌کنم.

وی توضیح می‌دهد: هر چند این کار برای من زیان هایی را به دنبال دارد چون باعث کاهش سرمایه اولیه ام می‌شود و برای خریدهای بعدی با مشکلاتی روبه‌رو خواهم شد اما از یک طرف مردم هم شرایط سختی را می‌گذرانند و از سوی دیگر این تنها راهکاری است که کالای من را به پول نقد تبدیل می‌کند.

حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر در حال خروج از بازار هستم، تماشای مردمی که نایلون‌های پر از هیچ دارند و دلشان را بعد از ساعتها گشت و‌گذار در بازار به خرید یک روسری و یک عروسک و چند متر پارچه ملحفه‌ای خوش کرده‌اند نگاه می‌کنم. نشستن در کنار خیابان و قدم زدن روی سنگ فرش‌ها و شنیدن صدای کالسکه اسبها شاید تنها دلخوشی مردم از آمدن به بازار باشد، شاید این مردم به بازار آمده‌اند تا کمی با دوران طلایی اقتصاد و رونق بازار در خیابان پانزده خرداد خاطره بازی کنند.

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها