ایجاد ۳۸۴ هزار شغل در هر سال در برنامه اول
مهدی ویسیپور / کارشناسان منطقه آزاد اروند
برنامهای که در شرایط ویژه سال ۱۳۶۷ و در نبود اطلاعات و آمار کافی و دقیق تهیه شد، برنامهای بهمنظور راهاندازی اقتصاد و سوق دادن آن به طرف اقتصاد کمتر دولتی بود. در این برنامه، رشد اقتصادی و فرهنگی از راه افزایش اعداد و ارقام مربوط به فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی و تاسیسات اجتماعی، منظور شده و به مسئله کیفی توسعه، یعنی پیدا شدن تحول روحی و فکری در مردم جامعه و طرز تفکر آنها نسبت به محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، توجهی نشده بود. عملکرد برنامه اول توسعه نشان میدهد با شروع برنامه، رشد اقتصادی چشمگیر بود اما در سالهای پایانی برنامه روند رشد اقتصاد، نزولی شد. رشد اقتصادی که در سال ۱۳۷۰ حدود ۱/۱۰ درصد بود در سال ۱۳۷۲ به ۹/۴ درصد رسید. این امر نشاندهنده آن است که این برنامه نتوانست رشدی مستمر و پایدار را در اقتصاد شکل دهد و رشد اقتصادی تحتتأثیر تحولات خارج از کنترل برنامه قرار گرفت. از رویدادهای مهم این دوره افزایش موقت درآمدهای نفتی کشور ناشی از اشغال نظامی کویت، تزریق سریع وامهای خارجی به اقتصاد ملی و به تبع آن، به وجود آمدن بحران سررسید بدهیها بود. علاوه بر این، برنامه در طول اجرا، دستخوش تغییر و تحول شد. ازجمله این تجدیدنظرها میتوان به بهرهگیری نکردن از ظرفیتهای موجود، اولویت دادن به راهبرد تشویق صادرات، سیاست تکنرخی کردن ارز و آزاد گذاشتن نرخ آن و خصوصیسازی سریع اشاره کرد. متوسط سالانه رشد اقتصادی در طول برنامه، حدود ۴/۷ درصد بود. هرچند افزایش رشد اقتصادی، بهویژه در مقایسه با سالهای پیش از برنامه دستاورد مثبت آن بهشمار میرفت اما در مقایسه با رشد هدفگذاری شده در برنامه، پایینتر بود که حاکی از تحقق نیافتن صددرصد اهداف برنامه است. در برنامه اول توسعه به طور متوسط در هر سال ۳۸۴ هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شد که حاکی از تحقق ۹۷درصدی هدف برنامه بود. برنامه اول در دستیابی به هدف کاهش نرخ بیکاری موفق بود، بهطوری که در پایان برنامه، نرخ بیکاری به ۵/۱۱ درصد کاهش پیدا کرد. در این برنامه مقرر شده بود سرمایهگذاری ازسوی بخش خصوصی با نرخ رشد سالانه ۲/۱۲ درصد افزایش یابد که بیشتر از رشد در نظر گرفته شده برای بخش دولتی بود اما در عمل، رشد سالانه سرمایهگذاری ازسوی بخش دولتی بیشتر از بخش غیردولتی بود؛ بنابراین، میتوان گفت رویکرد برنامه مبنی بر افزایش نقش بخش خصوصی در اقتصاد موفقیتآمیز نبود. عملکرد رشد نقدینگی در این برنامه بیشتر از هدف مورد نظر (۲/۸ درصد در سال) بود. متوسط رشد سالانه نقدینگی در برنامه اول ۱/۲۵ درصد بود. متوسط رشد سالانه تورم در طول برنامه اول ۹/۱۸ درصد بود که ۵/۴ درصد بیش از میزان هدفگذاری شده برنامه است. برنامه اول توسعه در زمینههای اجتماعی دستاوردهای مهمی داشت که از آن جمله میتوان به کاهش نرخ رشد جمعیت (از ۵/۳ درصد به حدود ۲ درصد)، کاهش نرخ مرگ و میر، افزایش نرخ باسوادی و افزایش پوشش تحصیلی اشاره کرد. بهطور کلی برنامه اول توسعه در ایجاد بسترهای قانونی متناسب با سیاستهای راهبردی اعلام شده خود، موفق عمل نکرد بهطوری که برنامههای خصوصیسازی و سیاستهای آزادسازی نرخ ارز و تجارت خارجی بهطور کارآ به مرحله اجرا درنیامد و بهدلیل مشکلات بهوجود آمده، موجب تورم قیمتها در یکی، دو سال پایانی این برنامه شد که سیر صعودی آن تا اوایل برنامه دوم نیز ادامه یافت. عملکرد برنامه دوم توسعه نشان میدهد، میانگین رشد تولید ناخالص داخلی ۲/۳ درصد در سال بود که با هدف برنامه مبنی بر رشد اقتصادی ۹/۳ درصدی، فاصله داشت. عملکرد برنامه دوم توسعه از لحاظ ایجاد فرصتهای شغلی و نرخ بیکاری مطابق با اهداف تعیین شده نبود، بهطوری که براساس اهداف برنامه دوم توسعه، باید نرخ بیکاری به ۶/۱۲ درصد کاهش مییافت، در حالی که عملکرد آن ۱/۱۳ درصد را نشان میدهد. ضمن اینکه اشتغال ایجاد شده در سالهای برنامه دوم حدود ۲۶۳هزار نفر بود که باید براساس هدف برنامهای آن ۴۰۴ هزار شغل جدید ایجاد میشد. *بخش سوم این یادداشت در شماره ۹۸۱ منتشر شده است.
ارسال نظر