زنجیره تامین رقابتپذیر در صنعت خودرو
عبدالله توکلیلاهیجانی / کارشناس صنعت
پنجمین همایش بینالمللی صنعت خودرو ایران، امسال در حالی برگزار شد که محوریت این همایش به زنجیره تامین رقابتپذیر در صنعت خودرو اختصاص یافته بود. اما سوال اینجاست که وقتی از زنجیره تامین رقابتپذیر در صنعت خودرو صحبت میکنیم به طور دقیق تعریفمان چیست؟ و از هزار و دویست سازندهای(به نقل از سخنرانان کلیدی در همایش) که در صنعت خودرو ایران مشغول به فعالیت هستند، چه تعدادی میتوانند برمبنای این تعریف، مطابق با استانداردهای جهانی، رقابتپذیر تلقی شوند؟ آیا زمانی که از تامینکننده رقابتپذیر در صنعت خودرو صحبت میکنیم، اشاره ما فقط به وجود تجهیزات و ماشینآلات مدرن در حوزه تولید است؟ پاسخ این پرسش در فضای کنونی صنعت خودرو دنیا، به طور قطع منفی است یعنی صرف وجود ماشینآلات مدرن و حتی برقراری نظامهای کیفی در حوزه فرآیندهای ساخت نمیتواند به تامینکنندگان قطعات و مجموعههای خودرو شانس باقی ماندن در گردونه رقابت روزافزون در صنعت خودرو را اعطا کند. امروزه مدل کسبوکار در صنعت خودرو دنیا به گونهای است که فقط به سازندگانی که به اصطلاح FSS یا FULL SERVICE SUPPLIER هستند، امکان میدهد تا با خودروسازان همکاری کنند؛ این سازندگان، توانایی طراحی قطعات و مجموعههای خود را متناسب با تعاریف و اهداف مشخصشده از سوی خودروساز دارند(اهداف یادشده تمام اهداف کیفی و کارکردی قطعات، اهداف قیمتی و البته ملزومات تامینی قطعات را در برمیگیرد). بنابراین طراحی تفصیلی قطعه و سیستم نه بهدست خودروساز بلکه براساس صورت مسئله تعریفشده از سوی خودروساز بهدست تامینکننده مرتبط انجام میشود و سپس براساس آن طراحی فرآیند ساخت و مونتاژ متناظر با آن نیز تکمیل میشود. بر این اساس، تامینکنندهای که قابلیتهای طراحی و توسعه محصول و فرآیند مرتبط با قطعه یا سیستم خود را دارد، در اتحادی استراتژیک با خودروساز در یک پروژه طراحی و توسعه محصول مشارکت میکند و خودروساز نیز متعهد است تا تامین قطعه را در بازار هدف در بازه زمانی معین و با مقیاس اقتصادی تولید، از طریق آن سازنده انجام دهد. آنگونه که گفته شد، در این مدل که حاکم بر صنعت خودرو دنیاست، سازندگان و زنجیره تامین نقشی بسیار فراتر از تنها تولیدکنندگان قطعات و سیستمهای خودرویی بهرعهده دارد، زنجیره تامین خودروساز مشارکت خود را از زمان فرآیند طراحی و توسعه محصول با خودروساز آغاز میکند و براساس تعهد متقابل شکلگرفته روی اهداف پیشگفته تا تامین قطعات در چرخه عمر محصول ادامه میدهد، با توجه به این نقش پررنگ، سخن راندن از یک خودروساز بدون اشاره به زنجیره تامین مرتبط با آن کاملا بیمعناست. درک روشن این مدل حاکم بر رابطه خودروساز و زنجیره تامین، علاوهبر آنکه سمتوسویی روشن در جهت توانمندسازی قطعهسازان و تامینکنندگان فعال در صنعت خودرو ایران را مشخص میکند از مانعی جدی در راه افزایش داخلیسازی قطعات و مجموعههای محصولات شرکتهای خارجی حاضر در صنعت خودرو ایران پرده برمیدارد. وقتی از حضور یک خودروساز خارجی در ایران سخن میگوییم، نانوشته اما جاری، از حضور غالب زنجیره تامین مرتبط با آن خودروساز در بازار خودرو کشور سخن گفتهایم. بنابراین به واسطه تعهدی که هر خودروساز خارجی هنگام طراحی و توسعه محصول خود با زنجیره تامین وابسته به خود ایجاد کرده است(به واسطه مشارکت زنجیره تامین در فرآیند طراحی و توسعه سیستم مرتبط با آن محصول خاص) انتظار بخردانهای نخواهد بود که تامین قطعات خودرو خود را به تامینکنندگان داخلی بسپارد مگر آنکه هزینههای تحمیلشده به زنجیره تامین خود را طلب کند که آن نیز مزیت رقابتی تولید داخل را در درازمدت از بین خواهد برد. درباره این نکته شاید بتوان به یکی از مهمترین دلایل موفق نشدن برنامههای ساخت داخل محصولات خارجی در کشور اشاره کرد و البته روشن ساخت که چرا دل سپردن به وعدههای ساخت داخل بالای خودروهای خارجی در ایران چندان واقعبینانه نیست. به هر صورت میتوان گفت که تامینکنندگان ما زمانی میتوانند مزیت رقابتی در فضای کنونی صنعت خودرو را ایجاد کنند که بتوانند به واسطه قابلیتهای طراحی و توسعه توامان محصول و فرآیند مرتبط با سیستم خود، به عنوان زنجیره تامین FSS، نقش پررنگی در فرآیند طراحی و توسعه محصولات جدید خودروسازان، ایفا کنند؛ قابلیتهایی که به جرات میتوان گفت حتی جهتگیری برای توانمندسازی آن فقط در تعداد اندک و انگشتشماری از سازندگان داخلی وجود دارد و لازم است با درک اهمیت این موضوع، گامهای جدیتری در این راستا برداشته شود.
ارسال نظر