استانداردهای قانونی سرمایهگذاری خارجی
عینالله شریفپور / عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی
قوانین سرمایهگذاری در ایران با استانداردهای جهانی چندان همخوانی ندارد. این قوانین تا زمانی که خود اقتصاد کشور به حد و اندازههای اقتصاد جهانی نرسد نمیتواند با قوانین بینالمللی مقایسه شود.به عبارتی تا زمانی که نظام بانکی ما اصلاح نشده و تا زمانی که دولت از عرصههای اقتصاد کنار نکشیده، تا زمانی که بخش تعاون و بخش خصوصی تقویت نشده، سرمایهگذاران خارجی علاقهمند به برقراری ارتباط اقتصادی با دولتها نیستند. ازاینرو سرمایهگذاران خارجی باید این اطمینان را پیدا کنند که تضمینهای لازم از سوی دولت بهعنوان پشتیبان بخش خصوصی در ایران وجود دارد. مخالفتی با بروننگر بودن دولت در عرصه اقتصادی وجود ندارد اما در اقتصاد مقاومتی با توجه به شرایط روز باید تصمیمگیری شود و با فکر دیروز نمیتوان مشکلات اقتصادی امروز را حل کرد. حل مشکلات اقتصادی امروز که ریشه در تولید و درونزایی است، فکر امروزی میطلبد. فکر امروزی این است که خوداتکا باشیم. معنی خوداتکایی البته این نیست که یک دیوار آهنین دور خود کشیده و ارتباط با خارج قطع شود. راهکار حل مشکل، اعتمادسازی است. دولت باید در کنار بخش خصوصی باشد و تضمینهای لازم را بدهد که بخش خصوصی به موضوع کیفیت در تولید کالاهای داخلی توجه نشان میدهد تا بتواند هم از نظر قمیت و هم کیفیت رقابتپذیری داشته باشد. این دو اصل برای رونق سرمایهگذاری خارجی در ایران مهم هستند.امروز سرمایهداران سرمایه خود را در کشورهایی سرمایهگذاری میکنند که سود دو طرف بهعنوان سود مشترک درنظر گرفته شده باشد. هنوز بخش خصوصی ما به آن حد نرسیده که در قوانین بتوان منافع دو طرفه را در نظر گرفت. از آن سو دولت هم از تصدیگری در امور اقتصادی دست برنداشته است. دولت اکنون در راستای اصل ۴۴ قانون اساسی، درحال واگذاریهای شبه دولتی است.در اقتصاد نمیتوان خاکستری بود، یا باید سیاه باشید یا سفید. براساس قانون اساسی اقتصاد ۳ بخش دارد: دولتی، خصوصی و تعاونی. در قانون اساسی با شفافیت تمام مشخص شده که اقتصاد دولتی به کدام بخشها اطلاق میشود. صنایع مادر، نفت، پتروشیمی، صنایع نظامی، کشتیرانی و... از بخشهایی هستند که تصدیگری دولت در آنها باید وجود داشته باشد اما دولت باید خود را از سایر بخشها کنار بکشد. از آن سو یک مشکل دیگر هم وجود دارد که آن در فرهنگ ایرانی ریشه دارد. ما ایرانیها به انجام سرمایهگذاری به شکل گروهی و کار کردن بهطور دستهجمعی عادت نکردهایم و تک روی را ترجیح میدهیم. هر کس ترجیح میدهد با سرمایه ناچیز شخصی کار کند و منافع آن را نیز به تنهایی برای خود داشته باشد. این درحالیاست که در اقتصاد امروز شواهد جهانی نشان میدهد که سرمایهگذاری، کار کردن و تصمیمگیری بهشکل جمعی است که اقتصاد یک کشور را به همافزایی میرساند. نمونه بارز واحدهای صنعتی روستایی هستند که شکستهایشان برای همه آشنا است. دلیل این شکستها نیز چیزی جز تک روی نیست. بنابراین کشور ما ضمن اینکه در سیاستهای اقتصادی با مشکل روبهرو است، از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز دچار مشکل است. در ایران کمتر کسی به کار جمعی اعتقاد دارد و حتی ضربالمثلهایی هم دراینباره وجود دارد. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که در شرایط فعلی قانونگذاری درباره سرمایه خارجی به استانداردهای جهانی نزدیک باشد.
ارسال نظر