سیاستهای پنهان؛ مانع ورود استارتآپها به صنایع
میلاد قاسمزاده / کارشناس فناوری اطلاعات و استارتآپ
وقتی سخن از استارتآپ به میان میآید، از شرکتهای نوپا و کوچکی یاد میشود که با تکیه بر خلاقیت و نوآوری پا به بازار رقابت گذاشتهاند.
شرکتهایی که به طور عمده توان خود را در پذیرش پروژههای کوچک محک میزنند تا بیش از حد معمول ریسک شکست را تجربه نکنند. به طور کلی ساختار جزیرهای و تعداد اعضای کم، دو ویژگی مهم استارتآپها است که درواقع به این دسته از کسب و کارها هویت میبخشد. به همین دلیل هم نمیتوان به قطع و یقین در این زمینه اظهارنظر کرد که چنین ویژگیهایی بهطور کامل مثبت یا منفی است، اما میتوان گفت که اگر فعالان استارتآپی هر حوزه روند همکاری با یکدیگر را در پیش بگیرند، ریسک قبول پروژههای بزرگتر کاهش مییابد و میتوان از قالب استارتآپی به شرکتهایی قدرتمند و پربازده رسید.
درحالحاضر بسیاری از استارتآپهایی که توانستهاند پروژههای کوچک را با موفقیت به سرانجام برسانند، مانند همه شرکتهای دیگر تمایل دارند تا با جذب پروژههای بزرگتر وارد بازارهای بزرگ و رقابتی شده و کسب وکار خود را توسعه دهند.
در این میان یکی از بازارهای جذاب و پر رقابت که نگاه بسیاری از استارتآپها را به سوی خود جلب کرده، بازارهای مخابراتی است و میبینیم که در طول سالهای گذشته تلاشهای بسیاری برای ورود این دسته از شرکتهای نوپا به پروژههای ارتباطی انجام شده که بیشتر به شکست منجر شدهاند. در بررسی دلیل یا دلایل شکست استارتآپها به پروژههای صنایع بزرگ موضوعات بسیاری قابل بررسی است، اما آنچه پیش از هرچیز به چشم میخورد، سیاستهای پنهانی است که باعث شده پروژههای ارتباطی در انحصار چند رقیب بزرگ باقی بماند. بر همین اساس هم با وجود آمادگی استارتآپهای موفق، همچنان درهای ورود به صنایع بزرگ ارتباطی به روی این دسته از کسبوکارهای کوچک، بسته مانده است.
ارسال نظر