اشتغال باارزش در مناطق توسعه نیافته
آیدین زینالزاده - کارشناس اکتشاف وزارت صنعت، معدن و تجارت
حوزه معادن و فلزات ظرفیت بالایی برای ایفای نقش در توسعه اجتماعی و کاهش فقر، به ویژه در دولتهایی که سیاستهای حمایتی را اجرا کردهاند، دارند. در کشورهایی که محیطی مساعد برای بهرهبرداری از معادن و سایر کسب و کارهای مرتبط با سرمایهگذاری، رشد و پیشرفت آن ایجاد کردهاند، شتاب حرکت به سوی اهداف توسعهای هزاره (MDG ) بیشتر میشود. بدون حضور بخش خصوصی پررونق، پیشرفتهای قابل توجهی در راستای اهداف توسعهای هزاره وجود نخواهد داشت و تداوم آن نیز غیرممکن خواهد بود. نقدینگی قابل توجهی در برنامهریزی سرمایهگذاری دولتی برای ایجاد توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی در حوزه بهداشت، آموزش، مسکن و زیرساختهای حملونقل اختصاص مییابد، اما چنین برنامهریزیهای دولتی از توفیق مورد انتظار برخوردار نیستند و در مقابل خدمات اجتماعی معدنکاران و سرمایهگذاران معدنی، بخش خصوصی سریعتر و شایستهتر به این اهداف میرسد. همه انتظار دارند بهرهبرداران از معادن بتوانند نقش خود را در اثربخشی و ارزش این سرمایهگذاری (از جمله اهداف بلندمدت درباره چنین سرمایهگذاریهایی) بهمنظور تقویت بلندمدت توسعه جامعه به خوبی نشان دهند.
اثرات توسعه معادن با اشاره به تولید، سرمایهگذاری، اشتغال، مالیات و حقوق دولتی و اثرات مستقیم آن بر اقتصاد است. در سالهای گذشته، تاکید بیشتری روی اثرات توسعه محلی مانند خرید کالا، خدمات محلی، آموزش مهارتها و احداث زیرساختها شده است درحالیکه شاخصهای مهم کمک و مساعدت صنعت معدنکاری، اقتصادهای محلی، منطقهای و ملی را وادار میسازد تا با نوع خاصی از تحلیل و نگرش، درک صحیحی از نتایج توسعه جوامع محلی از سوی معادن داشته باشند. پرسشهایی مانند «اثرات فعالیتهای معدنی در کیفیت معیشت و زندگی چیست؟ قدرت و دیرپایی این اثرات چقدر است؟» به دفعات پرسیده میشوند. هدف از این پرسشها کشف نتیجه توسعه معادن و سرمایهگذاری مرتبط با آنها در جوامع محلی است. پاسخ به این پرسشها بسیار مشکل است و نیاز به آنالیز بیشتر دارد اما به طور کلی ارتباط و تناسب زیادی با معدنکاری و همچنین جامعه دارد. سختتر از پاسخگویی به این پرسشها رویارویی با تفکر و مطالب غیرواقعی و غیرکارشناسی است که هر از گاهی علیه معدنکاری منتشر میشود! معدنکاران برای اینکه نشان دهند پروژههای معدنیشان تاثیر توسعه انسانی دارد باید فراتر از پایش ورودی (مانند پایش سرمایهگذاری اقتصادی و اجتماعی یا شرح فعالیتها، برنامهها و خروجی آنها) عمل کنند. آنها بایدنشان دهند سرمایهگذاری آنها برای دستیابی به نتایج استراتژیک در مناطقی فراتر از آنچه نیاز است برای اهداف بزرگتر هماهنگ شده است یا حرکت به سوی اهداف توسعه انسانی برنامهریزی شده که امکان مرتبط کردن آن با بهرهبرداری از معادن نیز وجود دارد.
همچنین معدنکاری، میراث بلندمدت مثبت اجتماعی و زیستمحیطی به جای میگذارد. برای نشان دادن اینکه پروژههای معدنی اثر توسعه انسانی در کوتاهمدت دارند یا خیر، پایشها علاوه بر ورودی باید روی نتایج نیز متمرکز باشند.توسعه معادن میتواند به توسعه انسانی و اجتماعی طی ۴ روش اصلی کمک کند. نخست، سرمایهگذاری در فعالیتهای کسب و کار اصلی میتواند طیف وسیعی از اثرات توسعهای، تولید، ایجاد اشتغال و امکان استفاده از توانمندیهای انسانی ایجاد کند. دوم، ممکن است سرمایهگذاری طوری انجام شده باشد که تمرکز دوگانهای روی پیشبرد هر ۲پروژه معدنی و اجتماعی داشته باشد. برای نمونه احداث راه و راهآهن با بهبودی وضعیت حملونقل به جامعه نیز کمک میکند. سوم، ممکن است پروژههای معدنی در طرحهای اجتماعی و زیستمحیطی با هدف بهبود نتایج توسعه در مناطقی که سرمایهگذاری معدنی در آنها انجام شده نیز سرمایهگذاری کنند. چهارم، اگر سهم اقتصاد کلان از اقتصاد (برای نمونه مالیات) به درستی مدیریت شود، کمک گستردهتری به توسعه اجتماعی خواهد کرد. بنابراین پرداختن به اینکه حوزه معدن و صنایع معدنی در کشور فقط منجر به اشتغالزایی ۱۲۰هزار نفری شده و بیان اینکه نباید آبوخاک کشور را فدای معدنکاری کنیم، بحثی از بن باطل است چراکه امروز یکی از دغدغههای بزرگ دولت، اشتغالزایی، استقلال و وابستگی نداشتن به عوامل غیر توسعهای است. نکته قابل توجه این است که معادن در دور افتاده و محرومترین نقاط کشور عزیزمان اشتغال ایجاد میکنند. از طرفی در بحث اقتصاد مقاومتی با شاخصههایی روبهرو هستیم که نخستین و برترین آنها تعریفی است که رهبر معظم انقلاب درباره این موضوع ارائه فرمودند: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تعیینکننده رشد و شکوفایی کشور باشد». انطباق معدنکاری و این تعریف را به ذهن شما خواننده عزیز میسپارم.
ارسال نظر