|
کدخبر: 25751

توانا بود هر که دانا بود...

ناصر بزرگمهر/ مدیر مسئول تبلیغات جادوی قرن است.در این قرن، بدون تبلیغات، بازاریابی مفهومی ندارد. از قرن هجدهم میلادی که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست و صنعت یک‌باره دچار دگرگونی شد و تولید به مفهوم امروزی شکل گرفت، فروشندگان برای فروش کالای خود نیاز به شیوه‌های نوین بازاریابی پیدا کردند.

از زمانی که محصولات با تولید انبوه وارد بازار شد، بحث رقابت مطرح شده است. تولیدات زمانی می‌توانستند سودآور باشند که مصرف‌کنندگان بیشتری در داخل و خارج داشته باشند. ایجاد بازارهای جدید باعث شد نخستین نسل بازاریابان و سپس نخستین نسل تبلیغاتی‌ها با تعاریف امروز پدید آید. تولیدکنندگان در جهان امروز، چند سالی است که با استفاده از هرگونه شیوه تبلیغاتی برای جذب بازار بیشتر به فعالیت مشغول هستند. رادیو، تلویزیون، انتشارات، تبلیغات محیطی و سایر ابزارها هرکدام در خدمت تولیدکنندگان برای رقابت قرار داشتند و دارند. در چند سال گذشته دنیای مجازی، فضای تازه‌تری را به وجود آورده و شرایط به سمت‌وسویی حرکت کرد که همه تولیدکنندگان فهمیدند تبلیغات پیش از آنکه فریب دهد، باید اطلاع‌رسانی سالم کند و در کوتاه‌ترین زمان، بیشترین پیام را به مصرف‌کننده برساند. تبلیغات به‌طور معمول در ۳ سطح عمل می‌کند. ۱-‌ اطلاع‌دهنده است ۲-‌ ترغیب‌کننده است ۳-‌ تقویت‌شونده است *‌ تبلیغات اطلاع دهنده، به‌طور معمول با تبلیغ کالاها و خدمات جدید ارتباط می‌یابد. *تبلیغات ترغیب‌کننده، تصوری است که عموم مردم از تبلیغات دارند و کالای معرفی‌شده در مرحله نخست را با شیوه‌های دیگر دوباره به مردم معرفی می‌کند. *‌ تبلیغات تقویت‌شونده، تیر خلاص تبلیغات در بازار رقابت است و تلاش برای ماندگاری محصول می‌کند. تبلیغات اهرم قوی و پایه‌ای مدیریت بازاریابی است. مدیریت بازاریابی درواقع تلاشی آگاهانه است برای دستیابی به نتایج مطلوب باتوجه به ۴ اصل ذیر که سال‌هاست در حوزه بازاریابی به آن اشاره می‌شود. ۱-‌ تجزیه‌وتحلیل فرصت‌های بازار ۲-‌ انتخاب بازارهای هدف ۳-‌ تهیه ترکیب عناصر بازاریابی ۴-‌ مدیریت تلاش‌های بازاریابی مرحله اول: هنگام تجزیه‌وتحلیل فرصت‌های بازار، مدیران به اطلاعات زیادی نیازمندند. مرحله دوم: جلب رضایت تمامی مصرف‌کنندگان به یک روش امکان‌پذیر نیست و در مقایسه با رقیبان باید گروه خاصی از مشتریان و بازار مشخصی را هدف قرار داد. مرحله سوم: مجموعه‌ای از متغیرهای بازاریابی قابل‌کنترل است که شامل هر نوع اقدامی است که یک شرکت بتواند برای کالای خود به‌منظور تحت تاثیر قرار دادن تقاضا انجام دهد. مرحله چهارم: تنها نباید محدود به نیازهای مصرف‌کننده شویم و باید اقدام به ایجاد خط‌مشی‌های بازاریابی رقابتی کنیم. در چنین شرایطی است که تبلیغات بخشی از بازاریابی تلقی می‌شود و تصمیم‌گیری درباره آن شرایط ویژه‌ای را می‌طلبد و از اهمیت جداگانه‌ای برخوردار است. اما تبلیغات موفق تنها از ابزار موفق استفاده نمی‌کند، بلکه بیشترین مفهوم را در «فکر و ایده و خلاقیت» جست‌وجو می‌کند. با استفاده از فکر، ایده و خلاقیت‌های جدید شاید بتوان گامی موثر و بلند در ارتقای حوزه تبلیغات برداشت. در راهی که بتوان به تولیدکنندگان و صاحبان کالا و مسئولان در حوزه تبلیغات کمک کرد باید دو هدف را باور کنیم. ۱-‌ تبلیغات فریب نمی‌دهد، آگاه می‌سازد ۲-‌ آگاهی بر دانایی می‌افزاید و دانایی ما را توانمند می‌کند. با ترسیم این شعارها و رسیدن به توانایی، براساس دانایی و با استواری بر تبلیغات سالم، نشانه‌های بارز یک روابط عمومی قدرتمند را به‌دست خواهیم آورد. مدیریت تبلیغات شامل ۳ مرحله کلی است ۱-‌ برنامه‌ریزی ۲-‌ اجرای تبلیغات ۳-‌ ارزیابی و سنجش متاسفانه در جامعه ما بیشتر بند دوم یعنی تبلیغات با استفاده از ابزارهای گوناگون از هدایای تبلیغاتی تا تیزر تلویزیونی و بیلبوردهای ۱۰۰متری و آگهی‌های رسانه‌ای موردتوجه است، درحالی‌که تبلیغات آینده‌نگر بر پایه بند اول و تکیه‌بر بند سوم به نتایج پربار خود خواهد رسید و صرفه‌جویی و امکانات را به همراه خواهد داشت و تازه آنچه من اشاره کردم، مربوط به دیروز، امروز و چند سال آینده است. بدون شک مفهوم روابط عمومی و تبلیغات در هزاره سوم ازسوی هیچ‌کس قابل پیش‌بینی نیست. آینده پرشتاب و سرعت مافوق صوت فناوری که امروز به وجود آمده، بسیاری از ذهنیت‌های سنتی ما را در هم خواهد شکست. تنها پیشنهاد به نسل حاضر و مسئولانی که گوشی برای شنیدن دارند، شعر بزرگ شاعر حماسه‌سرای این سرزمین است که هزار سال پیش سرود. توانا بود هر که دانا بود...

ارسال نظر

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    سایر رسانه ها