فرار از مالیات یا شفافیت؟
چرا صنایع و صاحبان کالاها تمایلی به عرضه در بورس کالا ندارند و دلایل حضور کمرنگ برخی کالاها در بورس کالا چیست؟ فعالان بورس کالا دلایل مختلفی را مطرح میکنند که هر تولیدکننده یا صاحب کالایی را از ورود به بورس کالا بازمیدارد.
به گزارش پایگاه خبری گسترش، روزنامه صمت نوشت: مشخص نبودن نرخ مالیات ازجمله دلایلی است که مانع حضور آنها در بورس کالا است، به این شکل که گاهی برای عرضهکننده تا پیش از عرضه، مشخص نیست که بابت فلان محصول چقدر باید مالیات بپردازد و ترس از این موضوع مانعی برای ورودش به بورس کالا است. به گفته این کارشناسان، گاهی نرخ مالیات از اختیار بورس کالا نیز خارج شده و به عهده دولت است. کشف نرخ مهمترین محصول بورس محمدمهدی رفیعی فعال بورس کالا و مدیرکالایی یک کارگزاری گفت: در این زمینه که چرا صاحبان صنایع و تولیدکنندگان تمایل چندانی برای عرضه محصولاتشان در بورس کالا ندارند دو دیدگاه که باهم مغایرت دارد، مطرح است. تصمیماتی که مدیران این صنایع در سطح شرکت میگیرند ممکن است برای خودشان خوب باشد اما در سطح کلان اقتصاد خوب نیست. آن موضوعی که در سطح کلان اقتصاد خوب است را دولت پیگیری میکند و منافع کلان اقتصاد را مدنظر قرار میدهد و این شرکتها را ملزم میکند تا در بورس عرضه کنند.
به گفته رفیعی، مشکل بزرگی که همه این شرکتها دارند و بارها با آن روبهرو شدهایم این است که بیشتر این شرکتها از شفافیت فرار میکنند. اینکه چرا از شفافیت فرار میکنند، به این دلیل است که قاعده مناسب برای محاسبههای سود ندارند و هرقدر بتوانند سعی میکنند به سود خودشان بیفزایند. همچنین مکانیزم توزیع و فروش نداریم و کانالهای توزیع و فروش، رسمی و سازمانیافته نیست و در دست عدهای دلال است که مقداری پول دارند و مقدار بسیار زیادی نداشتن تعهد و آنچه برایشان مهم است این است که این پول باید سود دهد.
این کارشناس کالایی تصریح کرد: وزارت اقتصاد و دارایی در تمام کشورهای پیشرفته دارای اطلاعات عملکرد مالی اعم از درآمد و هزینه تمام فعالان در بازار ( حقیقی یا حقوقی) است. اما در ایران این اطلاعات به طور کامل در دسترس این وزارتخانه نیست، اگر مشخص شود، هر شرکت یا فردی چقدر درآمد داشته و به طور مشخص ملزم به ارائه اظهارنامه مالیاتی باشد، (مبنی براینکه چقدر از دولت حقوق گرفته، چقدر مالیات حقوق را پرداخت کرده یا با فلان مبلغ خودروی شخصی را فروخته و سود برده و...) در اینصورت دولت میتواند بر اساس مالیات، نسبت به اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی اقدام کند. به این ترتیب دیگر چانهزنی بر روی قیمتگذاری نمیشود. در این حالت نرخ ازسوی سازوکار بازار تعیین میشود اما درجایی که بر اساس سازوکار بازار باقیمتگذاریها و حاشیه سود نامتعارف روبهرو بودیم نظام مالیاتی آنرا نهتنها جبران میکند بلکه مانع از تکرار وقایع خارج از عرف میشود.
به گفته این فعال بورس کالا، سازوکاری که بورس تعریف کرده، این است که نه تنها همه اطلاعات باید شفاف باشد، بلکه محصول هم باید مرغوب باشد بنابراین وقتی تولیدکننده ترجیح میدهد به طور مستقیم کالایش را بفروشد بنابراین زیر بار بسیاری از تعهدات دیگر نمیرود. به تعبیری تولیدکننده مسئولانه برخورد نمیکند و اگر قرار باشد در بازاری حضور داشته باشد که به وسیله دولت رصد میشود، تمایلی ندارد وارد آن بازار شود. به عبارتی برای تولیدکننده مهم نیست که چه اتفاقی میافتد. از طرفی این سروسامان دادن دولت، نصفه و نیمه است و زمینه برای فرار این شرکتها وجود دارد.
رفیعی افزود: از سوی دیگر در بورس با کشف نرخ سروکار داریم و کشف نرخ مهمترین محصول بورس است. کشف نرخ، واقعیتهای پنهان هر پدیده اقتصادی که به نحوی با نرخ تمام شده سروکار دارد را مشخص میکند. نرخ مالیات مشخص شود چندین طیف خاص وجود دارد که همیشه در یک وضعیت نیستند، ممکن است الان منافعشان ایجاب کند وارد بورس شوند اما زمان دیگری و در برهه خاصی به نفعشان نباشد که وارد بورس شوند. سیدمحمود حسینیپور، مدیر کالایی یک کارگزاری و کارشناس بورس کالا، با بیان این مطلب گفت: دسته دیگری که تمایلی به عرضه در بورس کالا ندارند، مشکل پرداخت مالیات دارند، به عنوان مثال برخی از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی به ما مراجعه میکنند و فقط از این موضوع نگران هستند که به عنوان مثال درباره یک محصول که به دلیل ورود به بورس کالا ممکن است برایشان ارزانتر تمام شود، باید مالیات بیشتری پرداخت کنند. چون در ابتدای عرضه، نرخهای مالیات مشخص نیست بنابراین عرضهکننده تمایلی به عرضه ندارد. از این رو پیشنهاد میشود، دولت مالیات را برای همه کالاهای عرضهشده در بورس کالا مشخص کند و در صورت امکان مقدارش را نیز کاهش دهد و درصورتی که قصد افزایش دارد به مرور این کار را انجام دهد.
او با تاکید براینکه نرخ مالیات تا قبل از عرضه در بورس کالا برای محصولات مختلف مشخص نیست، ادامه داد: اگر نرخ مالیات مشخص باشد، تعداد عرضهکنندها افزایش مییابد و شفافیت ایجاد میشود. به گفته حسینیپور، دسته دیگر احساس میکنند اگر کالا را در بورس عرضه کنند، موضوع شفافیت مشکل ایجاد میکند، بنابراین تمایلی ندارند مشخصات عرضه را اعلام کنند (اینکه کالا را به چه کسی فروخته، به چه میزان فروخته و اطلاعاتی از این دست). بنابراین از شفافیت فرار میکند. این در حالی است که همین گروه در برهه دیگری از زمان، مایل بودند وارد بورس شوند. تعداد دیگری نیز به این دلیل که تا بهحال وارد بورس نشدهاند، تمایلی به تغییر ندارند یا به عبارتی از تغییر نگرانند به این معنی که نمیخواهند درآمدی که خارج از بورس بهدست میآورند را به مخاطره بیندارند، از این رو ضرورتی برای حضور در بورس کالا نمیبینند. عده دیگری به دلیل اینکه به دنبال کسب منافع خود هستند از اینکه با عرضه در بورس رانتهای خارج از آن را از دست بدهند حاضر به ورود به بورس کالا نیستند. در حالت دیگر، ممکن است یک شرکت بازرگانی باشد که بورس را تهدیدی برای فعالیت خود میبیند.
ارسال نظر