عادات نوشتن (۸)
علی نعیمی
ساختمان هر نوشتهای بسته به ذائقه نویسنده و تسلط او بر چیدمان آثارش متفاوت است. نویسندگان ایرانی بهدلیل رشد و زندگی در بافت معماری سنتی و تنفس در اتمسفری که بیشترین ذائقه را از معماری عهد صفوی و کاشیکاریهای عهد سلجوقی میگیرد، همواره به چیدمان قصه و ایجاد ساختمان داستان خود براساس همین سلیقه تاکید دارند. منظور از ساختمان قصه چیست؟ ساختمان قصه همان چیدمان موقعیتها و فرم روایت است که باید طوری بازگو شود که خوانش آن مستقل از محتوا بتواند بر مخاطب تاثیر بگذارد. بسیاری از قصههایی که میخوانید از روایتی خطی و ساده بهره میگیرند. قصهای که بدون هیچگونه فلاشبک یا رویاپردازی پیش برود و گرهافکنی میانه داستان بدون هیچ گونه تلاشی برای گمراه کردن مخاطب انجام شود یک کار پرریسک است. از این جهت پرریسک که قرار است مخاطب با نوشته شما همراه شود و اگر نخ تسبیح داستان شما در میانه خواندن از دست مخاطب در برود دیگر محال است بتوانید او را با ترفندهای دیگر به قصه بازگردانید. این نوع روایت خطی مانند ساختمانهای جدیدی است که همه ما درون آن ساکن هستیم. یک معماری و مهندسی ساده با دیوارها و اتاقهای قابل حدس. شما در چنین خانههایی حتی با چشمان بسته میتوانید راه آشپزخانه، حمام و اتاق خواب را پیدا کنید. شما در چنین خانهای هیچ وقت لذت کشف مکانهای جدید را نخواهید چشید؛ هر چند ریسک گم شدن در خانههای تو در تو را هم دیگر نخواهید داشت... ادامه دارد...
ارسال نظر